🍉#شب_یلدا در ۱۰۰ متری عراقی
⭐️جاوید فولادزاده جانباز ۳۵ درصد دفاع مقدس از خاطره شب یلدای خود گفت: سال ۶۵ و در شب یلدای آن سال ما در منطقه «علی شرقی، علی غربی» و تپه ۱۶۰ بین دهلران و موسیان ایران و مرز عراق در سنگری تنها به وسعت ۶ متر و در فاصله کمتر از ۱۰۰ متری با نیروهای عراقی بودیم و چون در تیررس عراقیها بودیم سقف سنگر را بسیار پائین آورده بودیم تا از دور دیده نشود.🔹در آن
شب ۱۵ نفر بودیم و چون سنگرمان کوچک بود به سختی کنار یکدیگر نشستیم؛ اما سفرهای پهن کردیم و توی آن آینه، قرآن، کاسه آب و اسلحه گذاشتیم و عکس همرزمان شهیدمان را هم کنارشان قراردادیم؛ آن سفره
شب یلدا هیچگاه از ذهنم پاک نمیشود و
شب خاطرهانگیزی شد.
آن
شب توسط یکی از بچههای اهواز، هندوانهای تهیه شد، من نیز تخمه و پستهای که یک ماه قبل وقتی در مرخصی بودم تهیه کردم را توی سفره گذاشتم و بچههای شمال هم چند دانه ازگیل و گلابی جنگلی آوردند. سوغات بچههای طارم زنجآن هم زیتون بود.
🔹بیوک آذری زبان نیز نُقلهای معروف و خوشمزه از ارومیه آورده بود و خلاصه هرکسی به نحوی نقشی در آمادهکردن سفره
شب یلدا آن هم در شرایط سخت منطقه و در فاصله کمتر از ۱۰۰ متر با عراقی ها ایفا کرد. اینها همه در شرایطی بود که ما باید برنامهمان در ۴۰ دقیقه تمام می شد و به دلیل نزدیکی با نیروهای عراقی نگهبانی هم میدادیم.
🔹قرار بود سه روز بعدازآن
شب به یادماندنی عملیات بزرگ «نهر عنبر» توسط نیروهای سهگانه ارتش، سپاه و بسیج در منطقه دهلران و موسیان علیه نیروهای عراقی انجام شود. آن
شب در کنار سفره
یلدا ضمن اینکه هرکس در فضای صمیمی لطیفهای شیرین یا خاطره.ای از دوست شهید خودش تعریف می کرد.
🔹در پایان همگی با خواندن دو رکعت نماز از خدای بزرگ خواستیم تا در این
شب که جزء فرهنگ ملی و باستانی ما است و خانوادههای ایرانی در کنار هم جمع شدهاند ما را دعا کنند تا در این عملیات مهم پیروز شویم؛ چه حالت روحانی و وصف ناشدنی بود وقتی بچه ها با دادن نامه خود به یکدیگر وصیت میکردند هرکس که زودتر شهید شد دیگری نامهاش را به خانوادهاش برساند و این عملیات هم با پیروزی ما همراه شد.
🤩 @iranian_guard