تقسیم کردن بهشت و جهنم به صورت جدا از هم، یک تقسیم کاملاً دروغین است. هر دو اینجا هستند. تو یک لحظه در بهشت هستی و لحظهای دیگر در جهنم. شخص باید بُعد منفی زندگی و وجودش را هم بپذیرد و با آن آسوده باشد، آنگاه شگفتزده خواهی شد که بُعد منفی به زندگی مزه میدهد، آن غیرضروری نیست، آن چاشنی زندگی است، و گرنه زندگی یکنواخت و خسته کننده میشد.
فقط فکرش را بکن، همیشه شادی، شادی، شادی ... بعد چه خواهی کرد؟ دیوانه خواهی شد، آن لحظات ناراحتی و غم، شور و شوقی دوباره، جستجو و ماجراجویی دیگری به زندگی میآورند و تو دوباره اشتهایت باز میشود. هیچ راهی برای خلاص شدن از چیزی وجود ندارد، هیچکس هرگز از چیزی خلاص نمیشود بلکه یاد میگیرد که آرام آرام همه را بپذیرد و در آن رشد کند.
آنگاه یک هماهنگی میان نور و تاریکی برمیخیزد و آن زیباست. بخاطر تضادهاست که زندگی یک هارمونی میشود. پس بیاموز که لحظات منفی را هم زندگی کنی، از آنها مشکل نساز، شروع به این فکر نکن که چه کار کنم تا دیگر بیقرار نباشم و یا از آن خلاص شوم؟ وقتی بیقراری، بیقرار باش.
این پیام من است: وقتی ناراحتی، ناراحت باش، شلوغش نکن، فقط ناراحت باش، چـه کـار دیگری میتوانی بکنی؟ رفته رفته رابطهی درونی قطبهای متضاد را خواهی دید و روزی که درک کنی که این قطبیت، خود تو هستی، روز ادراک و شادمانی عظیم برای توست.
#خودشناسی #اوشو #پذیرش
📕📖@SBOOKSS