دم غروب ، میان حضور خستهی اشیا
نگاه منتظری حجم وقت را میدید
و روی میز ، هیاهوی چند میوهی نوبر
به سمت مبهم ادراک مرگ جاری بود!
و بوی باغچه را ، باد، روی فرش فراغت
نثار حاشیهی صاف زندگی می کرد ..
👤سهراب سپهری
#غروب#ییلاق_اسب_خونی📸 آیت آری
#کانال_تلگرامی_روستای_آری 🆔 @Rostaari