#آغوش⛔️ به بهانهی: "آغوشهایی که بر ما ممنوع شد"
چه حس آشنائی است برای ما آدمهای معمولی، که دلمان آغوش بخواهد: وقتی که خسته و در میانهی راه درماندهایم، وقتیکه تنها و بیدفاع رها شدهایم. گویی که گرمای آغوش عزیزانمان پایانی روحبخش است بر تمامیِ اندوهها، بیرحمیها، نامهربانیها و دلتنگیهایی که نمدمالمان کردهاند؛ در این وقت آغوش آنکه دوستاش داریم، امنترین پناهگاه است برای همدلی، آرامش و عشق.
چه زیبا سروده است راوىِ لطيفِ كودكانگى هاى روح*:
كاش به جاى مسابقهی طناب کشی،
مسابقهی "در آغوش کشى" داشتيم
که در اون به جاى اينکه طنابها رو بکشيم
همديگه رو در آغوش مىكشيديم
و يه عالمه مىخنديديم.
همه روى زمين چرخ مىزنن
همه همديگرو ماچوبوس مىكنن
همه همديگه رو بغل مىكنن
خلاصه
همه برنده ميشن...
کاش در این وانفسای رنج و تنهایی در آغوش کشیدن، ممنوع نبود.
#پروین_ع📎 در این کلیپ این حس زیبا با کلامی زیباتر به تصویر کشیده شده: " بغل کردنِ تو".
#اجتماعی@Roshanfkrane