🔸نمایشنامهنویسان یونانی می کوشیدند توجه مخاطبان خود را به رنج معطوف نمایند. ما به جای آن که خودمان را در حالتی از سنگدلی عامدانه حفظ کنیم تا بتوانیم رنج را از خود دور نگاه داریم، باید قلب خود را به روی اندوه دیگران باز کنیم، توگویی رنج و اندوه آنها از آن خود ماست.
تبتیها این خصوصیت را
«نداشتن تحمل دیدن اندوه دیگران» مینامند. دالایی لاما توضیح میدهد همین خصوصیت است که «ما را وامیدارد حتی وقتی میخواهیم ناراحتی دیگران را نادیده بگیریم، چشمان خود را نبندیم».
🔸بنابراین رنج ما می تواند به آموزشی درباره شفقت بدل شود. برخی از مردم عامدانه دل خود را زیر پا میگذارند و خود را درگیر گرفتاری دیگران نمیکنند. مدیر بانک باید خواهشهای یک وام گیرنده ورشکسته را نشنیده بگیرد و نمیتواند به اندوه و ناراحتی خود اجازه دهد که شبها او را خواب زده کند؛ تاجر به جز اخراج کارمند بیلیاقت خود گزینه دیگری ندارد؛ پزشک نمیتواند هر بار پس از مرگ بیمارش احساس پریشان احوالی را تحمل کند. طبیعی است که بکوشیم از اندوه غیرضروری اجتناب کنیم. در طی این گام باید بی میلی اولیه مان را در توجه به دیگران مورد بررسی قرار دهیم. نمیخواهیم به داستان غم انگیزی گوش دهیم که یکی از همکاران برایمان بازگو می کند. احساس می کنیم درگیری با مشکلات وی دیگر بس است
و درنتیجه مسائل او را از ذهن خود عقب میرانیم.
میتوانیم به جای این که از خود بپرسیم چرا فلانی ناراحت است، از حال و هوای او عصبانی شویم. از کنار بیخانمانی که در بیرون فروشگاه میبینیم به سرعت رد میشویم و اجازه نمیدهیم که فلاکت او آرامش ما را به هم بزند. اما وقتی چنین میشود، زمان آن فرا رسیده که هر آن چه در گام قبلی آموختهاید، بیرون بکشید و اندوه گذشته خود را به یاد بیاورید. چیزهایی را به خاطر آورید که وقتی روز بدی را تجربه میکردید به یاری شما آمدند - کلامی مهربانانه، یک لبخند، یک لطیفه - و بکوشید همین هدیه را به همکار کم حوصله خود بدهید. به خاطر بیاورید که احساس تنهایی و اندوه چگونه است و زحمت بکشید و به داستان مصائب دوست خود گوش بسپارید: «و بر حاجت خواه بانگ مزن و او را مران». ( سوره ضحی از کتاب مقدس مسلمانان).
#متن_شب «از دل تو تا دل من»
دوازده گام برای زندگی مهربانانه
کارل آرمسترانگ
@Roshanfkrane