وقتی به سير تو پرداختم فهميدم چقدر دنيا بزرگ است
از قطب تا استوای تو را پياده قدم زدم از گريبانت سر در نياوردم
دنیا بزرگ است....
اقیانوسهایش همان نیست که در هجوم درسی شبنمها دیده بودیم
دنیا بزرگ است و تا تو را تمام نکرده نمیتوانم از دنیا بگذرم
همه چیز را از نو باید شروع کرد
زخمی کهنه ام
سایه رنجی پایان یافته،
دوستت دارم
و به لمس سر انگشتانت بر سایه این زخم
دلخوشم.
تو را
در پیرهنم می جویم
در خونم
در آتش باغ هایم
که درختانش قلم
مه و بارانش کاغذند.
تو را
در صبحانه موسیقی می جویم
وقتی که به نت های چکیدن آب در لیوانت
خیره است
در لرزش طیاره ها
وقتی به نام تو برخورد می کنند.
و تو را نمی یابم
مگر هنگامی که در آینه ها خیره ام
در گردبادی تیره از حنجره ها، سربازان، حاکمان
و سکوت، دستش را باز می کند
تا آبی بنوشم که تو تقدیسش کردهای.
✍ #شمس_لنگرودی🎙 #مهرآوا ۲۶ آبان تولد شاعر محبوب
شمس لنگرودی🎶 I Miss
#مناسبت @Roshanfkrane