آخر چگونه زار نگریم برای عشق
وقتی نبود آنچه که دیدم سزای عشق؟!
دیدم به حکم خار، به گلها کتک زدند
مهر سکوت بر دهن قاصدک زدند
دیدم لگد به ساقه امید میزنند
شلاق شب به گُرده خورشید میزنند
دیدم که گرگ، بره ما را دریده است
دیدم خروس دهکده را سر بریده است
دیدم «هُبَل» به جای خدا تکیه کرده بود
دیدم دوباره رونقِ بازارِ برده بود
دیدم خدا به غربت خود، زار میگریست
در سوگ دین، به پهنه رخسار میگریست
دیدم، دیدم هر آنچه دیدنش اندوه و ماتم است
"باز این چه شورش است که در خلق عالَم است
😔؟"
#امیرحسین_خوشنویسان#شعر #اعتراضات @Roshanfkrane