♦️ آنچه
#ابراهیم_یزدی، صادق قطبزاده و ابوالحسن بنیصدر به نقل از
امام در نوفلنوشاتو بیان میکردند، باورهای واقعی
امام بودند.
🔻#صادق_زیباکلام در مصاحبه با سایت زیتون
https://www.instagram.com/p/BYcX8tYj7SM/🔹مصاحبههای
امام در نوفللوشاتو عمدتاً زیر نظر دکتر یزدی بود. او چک میکرد که حرفهای
امام بههرحال حرفهای تند و خشک و رادیکالی نباشد. یزدی و قطبزاده و بنیصدر در این زمینه نقش مهمی داشتند؛ درنتیجۀ آن مصاحبهها، تصویری غیر خشونتآمیز و مردمی از انقلاب ایران و رهبری این انقلاب برای جهانیان ترسیم شد. ما نمیتوانیم بگوییم حرفهای یزدی و قطبزاده و دیگران، باورهای
امام نبود.
🔹خبرنگاران غربی در پاییز۱۳۵۷، سؤالاتشان دربارۀ دلیل مبارزۀ
امام با شاه، کیفیت حکومتی که
امام قرار بود تأسیس کند، برخورد این حکومت با زنان و سنیها و بهاییها و مارکسیستها و کردها و … باشد.
امام در آن مصاحبهها، یکبار نمیگوید ما میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم و با آمریکا دشمنی ابدی داریم و انقلابمان را میخواهیم به همۀ جهان صادر کنیم. فقط از آمریکا گله میکنند که چرا از رژیم شاه حمایت میکند.
امام یکبار نمیگوید ما برنامههای مفصلی برای آمریکا و انگلستان و عربستان داریم. یا باید بگوییم
امام در پاسخ به این سؤالها، تعمداً دروغ میگفتند و برای خوشایند غربیها آن حرفها را میزدند یا اینکه باید بگوییم
امام نظرشان را میگفتند. من معتقدم
امام خمینی راست میگفت ولی وقتی به ایران آمد و آن امواج انقلابی ایجاد شد، آن امواج
امام را کند و با خودش برد.
🔹امام بعد از انقلاب، تحت تأثیر فضای انقلابی، در بسیاری از امور تغییر موضع داد ولی دکتر یزدی و مهندس بازرگان و نهضت آزادی حاضر نشدند چنین کاری بکنند. به همین دلیل اینها بعد از انقلاب «آمریکایی» شدند. چون برخلاف مرحوم هاشمی و مهندس موسوی و موسوی خویینیها و … حاضر نشدند ضدآمریکایی شوند؛ بنابراین حدود یک سال بعد از انقلاب، دکتر یزدی که در جریان انقلاب دست راست
امام بود، جایگاهش را نزد
امام از دست داد. مشکل از جایی شروع شد که دکتر یزدی و دوستانش حاضر نشدند سوار قطار آمریکاستیزی شوند.
🔹#امام_خمینی بعد از پیروزی انقلاب بسیار رادیکالتر شد ولی حرفهای او در پاریس محصول نقش بازی کردن نبود. اینطور نبود که
امام در پاریس الکی گفته باشد من نمیخواهم حکومت کنم ولی وقتی به ایران آمد، حرف اصلیاش را زد و گفت که من میخواهم حکومت کنم. من با تمام وجود معتقدم که
امام خمینی واقعاً نمیخواست حکومت کند. در ۱۲بهمن۱۳۵۷ که
امام وارد ایران شد، واقعاً نمیخواست حکومت کند؛ ولی سیر وقایع پس از پیروزی انقلاب بهگونهای رقم خورد که
امام را از جا کند و با خودش برد. بهترین توضیح این تحول این است که پس از ۲۲بهمن۱۳۵۷، جریانات سیاسیای در جامعۀ ایران پدید آمدند که
امام را کندند و با خودشان بردند.
منبع کانال دکتر زیبا کلام
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65Aروشنفکران