رفیق شهیدم

#هنگام
Channel
Logo of the Telegram channel رفیق شهیدم
@Refighe_Shahidam313Promote
573
subscribers
12.7K
photos
11.3K
videos
1.69K
links
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمیشود🥀 رَفیقِ‌شهیدم‌یه‌دورهمیه‌خودمونیه خوش‌اومدی‌رفیق🤝🫀🥀 تاسیس²¹/⁰²/¹³⁹⁸ کپی‌آزاد‌✌صلوات‌هدیه‌کردی‌چه‌بهتر📿✌️ کانال‌ایتامون‌ 👇 https://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4 خادمین 👇 @Someone_is_alive @Mortezarezaey57
#هنگام_عصبانیت_سڪـوت_کن 🙊

تو لیست خرید برای همسرم نوشته بودم : یک‌ونیم ڪیلو سبزے خوردن🍃

همسـ👨ــرم آمـد، بُـدو بُــدو خریــد ها را گذاشـت خـانـه و رفت ڪه به ڪارش برسد ..

وسایل را ڪه باز میڪردم سبزیهـا را دیــدم ، یڪ ونیم ڪیلو نبود !
از این بسته‌هــای ڪوچڪ آماده سوپرے بود که مهمانے من را جــواب نمے ‌داد 😩

حسابے جا خوردم! چرا اینطورے گرفته خب؟!
بعد با خـودم حرف زدم ڪه بےخیال ڪمتر می‌گذارم سر سفره ..🙁
سلـفون رویـش را ڪه باز ڪردم بوے سبزے پلاسیده آمد ،
بعله !😷
تـره‌ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلـفون ، نایلـون خرید را هم خیس کرده بود
در بهت و عصبانیت ماندم، 😡
از دست همسـری که همه خریدهایش اینطوری است!
به جای یڪ‌ونیم کیلو میرود سبزی سوپرے میخرد و بوی پلاسیدگے ‌اش را که نمی‌فهمــد ، از شڪل سبزیها هم متوجه نمی‌شود!! 😤

یڪ لحظه خواستم همان‌جا
گوشـ📞ــے تلفن را بـردارم و به همســرم زنگ بزنم و گله از این داشـته باشم ڪه حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم؟!
و یڪ دعوای بزرگ راه بیاندازم .. بعد بی‌خیال شدم…☹️

توی ذهنم کمی جیغ و داد کردم 🗣
و بعد همان طور که با خودم همه نمونه‌های خریـدهای مشابه ایـن را مرور میکردم، فکر کردم شب که آمد یک تذڪر درست و حسابی میدهم.

بعد به خودم گفتم : خوب شد زنگ نزدی!
شب که آمـد نرم‌تر صحبت کن.☺️
رفتم سـراغ بقیه کارهـا و
نیم ساعــ🕟ــت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمے نیفتاده!😎

ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم، ارزش ندارد غُـرغر کنم، ارزش ندارد درباره‌اش صحبت ڪنم حالا مگر چه شده؟!
یک خرید اشتباهے .. همین 😉
دم غروب، همین منے که میخواست گوشی تلفن را بردارد و آسمان و زمین را به هم بریزد که چرا سبزی پلاسیده خریدی؟؟
آرام گفتم:
راستی‌ ها... سبزیهاش پلاسیده بود، یادمون باشه از این به بعد خواستــیم سبزی سوپرے بخریم فقط تاریخ اون روز باشه ..😄😘
تمام …

همسرم هم در ادامه گفت:💜
آره عزیزم می‌خواستـم از سبزے فروشے بخرم، بعد گفتم تو امروز خیلے ڪار داری و خسته میشی، دیگه نخواے سبزی هم پاک کنی

آن شب سر سفــره سبزے خوردن نگذاشتم و هیچ اتفاق عجیب و غریبے هم نیفتاد ..😌

💚مکث و سکــوت را تمرین کردم....

و ﺑﻪ همسرم عاشقانه ‌تر نگـ😍ــاه میکردم و فهمیـدم اگر آن‌ موقع زنگ میزدم ☝️
امکان داشت روز قشنــگم به یڪ هفته قهـر تبدیل شود ..


سڪوت رو تمــرین کنیـم😍

@Refighe_Shahidam313
#تولد

#هدیه خداوند
بعد از ۹ سال پس از #خواهر دومش
#هنگام #اذان_ظهر
و #شهادت به #رسالت #پیامبر_اکرم_(ص) به عنوان سومین و آخرین فرزند #خانواده در
ششم فروردین ۱۳۷۳  در #پایگاه_پنجم_شکاری (#امیدیه) چشم به #جهان گشود.
(پدر وی #افسر_ارشد #بازنشسته #نیروی_هوایی #ارتش_جمهوری_اسلامی_ایران و با #درجه #سرهنگ_تمامی  با ۳۲ سال خدمت صادقانه است)

مادرش به دلیل بیم از دوندگی های شناسنامه ای و با واسطه یکی از اقوام،
به دلیل #اصالت_همدانی داشتن،
شناسنامه وی را از #همدان گرفت و به همین دلیل تاریخ تولد سجلی وی ۱۵ فروردین و صادره از همدان #ثبت شده است.

┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄