رفیق شهیدم

#قتل
Channel
Logo of the Telegram channel رفیق شهیدم
@Refighe_Shahidam313Promote
573
subscribers
12.7K
photos
11.3K
videos
1.69K
links
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمیشود🥀 رَفیقِ‌شهیدم‌یه‌دورهمیه‌خودمونیه خوش‌اومدی‌رفیق🤝🫀🥀 تاسیس²¹/⁰²/¹³⁹⁸ کپی‌آزاد‌✌صلوات‌هدیه‌کردی‌چه‌بهتر📿✌️ کانال‌ایتامون‌ 👇 https://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4 خادمین 👇 @Someone_is_alive @Mortezarezaey57
✍️ #تنها_میان_داعش

#قسمت_بیست_و_دوم

💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانجا مداوا می‌کردند.

پارگی پهلوی رزمنده‌ای را بدون بیهوشی بخیه می‌زدند، می‌گفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت #درد و خونریزی خودش از هوش رفت.

💠 دختربچه‌ای در حمله #خمپاره‌ای، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمی‌دانست با این #جراحت چه کند، جان داد.

صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین #روضه بود و دل من همچنان از نغمه ناله‌های حیدر پَرپَر می‌زد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد.

💠 نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانی‌ام برد، زن‌عمو اعتراض کرد :«سِر نمی‌کنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمی‌بینی وضعیت رو؟ #ترکش رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!»

و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :«#آمریکا واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک می‌فرسته! چرا واسه ما نمی‌فرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!»

💠 یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا #قاسم_سلیمانی تو آمرلی باشه، کمک نمی‌کنه! باید #ایرانی‌ها برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«می‌خوان #حاج_قاسم بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!»

پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته #قتل_عام مردم رو تماشا می‌کنه!»

💠 از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمی‌آمد که دوباره به سمت من چرخید و با #خشمی که از چشمانش می‌بارید، بخیه را شروع کرد.

حالا سوزش سوزن در پیشانی‌ام بهانه خوبی بود که به یاد ناله‌های #مظلومانه حیدر ضجه بزنم و بی‌واهمه گریه کنم.

💠 به چه کسی می‌شد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زن‌عمو می‌توانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟

حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و می‌دانستم نه از عباس که از هیچ‌کس کاری برای نجات حیدر برنمی‌آید.

💠 بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون می‌خوردم و از چشمانم خون می‌باریدم.

می‌دانستم بوی خون این دل پاره رسوایم می‌کند که از همه فرار می‌کردم و تنها در بستر زار می‌زدم.

💠 از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس می‌کردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه ناله‌اش را می‌شنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.

عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.

💠 انگشتانم مثل تکه‌ای یخ شده و جرأت نمی‌کردم فیلم را باز کنم که می‌دانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.

دلم می‌خواست ببینم حیدرم هنوز نفس می‌کشد و می‌دانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و #شهادتش به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید.

💠 انگشتم دیگر بی‌تاب شده بود، بی‌اختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد.

پلک می‌زدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند.

💠 لب‌هایش را به هم فشار می‌داد تا ناله‌اش بلند نشود، پاهای به هم بسته‌اش را روی خاک می‌کشید و من نمی‌دانستم از کدام زخمش درد می‌کشد که لباسش همه رنگ #خون بود و جای سالم به تنش نمانده بود.

فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و #طاقتم را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمی‌ام به‌جای اشک، خون فواره زد.

💠 این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ می‌زدم و به #خدا التماس می‌کردم تا #معجزه‌ای کند.

دیگر به حال خودم نبودم که این گریه‌ها با اهل خانه چه می‌کند، بی‌پروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا می‌زدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپاره‌های #داعش شهر را به هم ریخت.

💠 از قداره‌کشی‌های عدنان می‌فهمیدم داعش چقدر به اشغال #آمرلی امیدوار شده و آتش‌بازی این شب‌ها تفریح‌شان شده بود.

خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت...


#ادامه_دارد

@Refighe_Shahidam313
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
هر حیوانی که به ناحق کشته شود روز قیامت از قاتل خود شکایت میکند
.
#رسول_الله .
#قتل #جوجه #جوجه_کشی
/mahdipouraskari
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸

😎#نخبه_قاتل !

▪️ماجرا آنچنان که رسانه ها شلوغ کاری می کنند #پیچیده نیست !
▪️همسر یک نخبه سیاسی! به #قتل رسیده !!!
▪️آقای نخبه جلوی چشم میلیونها بیننده در ماه میهمانی خدا #اعتراف کرده که خودم کشتمش !
⚠️آلت #قتاله را هم نشان داده !
👈جلوی دوربین تلویزیون در حالی که هیچ #ترس و اضطرابی در چهره اش دیده نمی شد !

👈یک زن از جامعه #زنان به قتل رسیده !
👈🏼او یک #همسر بوده !
👈اتفاقا آدم بی نام و نشانی هم نبوده !
👈🏼اهل هنر بوده !
👈مادر هم بوده !
👈🏼فرزند بالغی هم داشته که او هم حرف هایی را بر علیه پدر خوانده بر زبان رانده !

☝🏼اما #فاجعه ای بزرگتر از قتل میترا استاد دارد اتفاق می افتد !
▪️اینکه اجرای #عدالت را #دلبخواهی کنیم !!
▪️هر کسی به خودش اجازه دهد با هر #توجیه حتی اگر #محق باشد دست به اسلحه ببرد و آدم بکشد !!!

🔹تصور کنید از این به بعد هر کسی که حتی اگر به حق از دست #همسرش عصبانی شود او را به #قتل برساند !
▪️آنوقت دیگر سنگ روی سنگ بند می شود !؟
😊خانم های محترم اینگونه دوست دارید !؟

▪️متاسفانه آدمهایی از این جامعه کمر همت بسته اند که #کثافتکاری قتل یک زن را با #دستمال آلوده سیاست پاک کنند !

▪️زنهایی که داعیه #دفاع از حق و #حقوق زنان آنها گوش فلک را کر کرده بود وبخاطر زندانی شدن فلان زن جاسوس و یا ازدواج زود هنگام دختران و یا هر بهانه دیگری خودشان را به اب و آتش می زنند امروز #خفقان گرفته اند و با هزار جور #وصله حق و نا حق و تهمت ... دارند قاتل را #تبرئه می کنند !

✋🏻چرا !؟
👈چون قاتل یک #نخبه_علمی و متعلق به یک #جناح_سیاسی بوده که اتفاقا #ظلم به زنان هم در #سابقه این جناح به #وفور دیده می شود !

✖️غافل از اینکه در اینده ممکن است #خودشان قربانی سیاسی کاری امروز شوند !
✖️غافل از اینکه این توجیهات مسخره فردا ممکن است #بهانه ای برای #خیانت مردان دیگر شود !
✖️غافل از اینکه #ازدواج های_سفید هم ممکنه است به همین جا #ختم شوند !!
✖️غافل از اینکه با این رویه می شود کار آن #جوانک الدنگی که دختری را به خانه خرابه ای در #سیرجان کشید و آن بلا را سرش آورد توجیه کرد !
✖️غافل از اینکه با همین دلایل می شود هر #کثافتکاری_اخلاقی را در جامعه توجیه کرد !

👈میترا استاد به گواه اعترافات همسرش #خیانت_نکرده !
👈🏼یک زن بیوه بوده که با هر #انگیزه ای به #عقد_شرعی یک مرد متمول خوشگذران در آمده !
👈فعلا هم هیچ دلیلی مبنی بر اینکه در #انگیزه قتل حق با قاتل بوده وجود ندارد !
👈🏼هرچه هست #جو سازی رسانه ها ست !

😣حالا با کدام #دلیل_عقلی باید مردی که همسرش را ناجوانمردانه به قتل رسانده #مظلوم جلوه دهیم !!؟
👈🏼جامعه زنان باید هرکدام #خودشان را در #موقعیت میترا استاد قرار دهند !
👈کدامشان حاضر هستند به دست یک #نخبه_علمی و سیاسی اینگونه بی رحمانه #کشته شوند !؟
👈🏼جرم بزرگ امثال #نجفی قبل از اینکه قتل باشد بر هم زدن امنیت روانی مردم است !
👈جرم اینها ایجاد #بدعت های خطرناک در جامعه است !
👈🏼ایجاد جو بی اعتمادی در #خانواده هاست !
👈قبح شکنی از عمل #زشتی همچون قتل است !
🙏🏻محض رضای خدا اندکی تامل کنید !

والسلام 💐✋🏻

#صالح_ادیب