عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا قَالَ: مَا تَرَكْتُ اسْتِلامَ هَذَيْنِ الرُّكْنَيْنِ فِي شِدَّةٍ وَلا رَخَاءٍ مُنْذُ رَأَيْتُ النَّبِيَّﷺ يَسْتَلِمُهُمَا (بخارى1606) ابن عمر رضي الله عنهما ميگويد: بعد از اينكه استلام(لمس) ركن يماني و حجرالاسود را از رسول اللّٰهﷺ ديدم در هيچ شرايطي، چه سهل و چه دشوار، آن را ترك نكردم. عن ابْنِ عَبَّاسٍ یقال: لَمْ أَرَ رَسُولَ اللَّهِﷺ يَسْتَلِمُ غَيْرَ الرُّكْنَيْنِ الْيَمَانِيَيْنِ. (مسلم1268) ابن عباس(رض) می‌گوید: ندیدم که رسول اللّٰهﷺ بجز رکن یمانی و حجر الاسود، جایی دیگر را استلام(لمس) نماید اگر هدفت از بوسیدن کعبه شفا و....باشه، دچار شرک شدی(نمیگم مشرکی، فعلت فعل مشرکین هستش و باید توجیه بشی و بفهمی که سنگی که سیل اونو نابود کرده و توی جنگها منهدم شده و...نمیتونه شفات بده و خدا نفرموده بیاید اونجا از اون سنگها یا پرده کعبه طلب کنید و نگفته که شما دارید سنگی رو سجده میبرید همونطور که برای سُتره سجده نمیبریم علی رغم اینکه جلوی رومون میزاریم، بلکه کعبه قبله هستش و حجر الأسود هم همینه و اون هم سود و ضرری نمیتونه برسونه و حتی خود بهشت هم نعمتی هستش از جانب اللّٰه متعال نه اینکه توانایی سود و ضرری برای دنیای ما داشته باشه تا بخوایم عبادتشون کنیم....)، اگرهم از بوسیدن و لمس تمامی کعبه و پردش و... هدفت عبادت و تقرب به اللّٰه متعال باشه و فکر نکنی اونها نفعی برات دارن در این حالت دچار بدعت شدی و اگر مثل سنت عمل کنی و رکن یمانی رو لمس و حجر الأسود رو لمس و ببوسی، اجر بردی. مسلمان زمانی نماز، روزه، حج زکات و انفاق و...برای تو اجر و ثوابی داره که برای رضای اللّٰه متعال مطابق دستورات اللّٰه و به تبعیت از ذات پاکش، انجام بدی، اگرنه تو هیچ سودی کسب نکردی، اولین چیزی که باید بفهمی اینه که تسلیم امر خدا باشی، نه اینکه چیزی به دین خدا اضافه یا کم کنی، اطاعت از اللّٰه متعال و تسلیم بودن در مقابل ذات پاکش، قبل از هر عمل دیگه ای هستش و برای همینه که قبل از عمل، شهادت میدی و اولین رکن اسلام، شهادتین هستش و بعد نماز و... ⚠️نکته: هیچ حدیثی نیست که سندش صحیح باشه و گفته باشه که قبر حضرت اسماعیل یا حضرت هاجر، علیهم الصلاة و السلام، توی کعبه باشه(وعرض هم کردم که حطیم، یا حجر که مردم بهش میگن حجر اسماعیل، اونهم شامل خود کعبه هستش) عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهَا قَالَتْ: سَأَلْتُ النَّبِيَّﷺ عَنِ الْجَدْرِ، أَمِنَ الْبَيْتِ هُوَ؟ قَالَ: «نَعَمْ». قُلْتُ: فَمَا لَهُمْ لَمْ يُدْخِلُوهُ فِي الْبَيْتِ؟ قَالَ: «إِنَّ قَوْمَكِ قَصَّرَتْ بِهِمُ النَّفَقَةُ». قُلْتُ: فَمَا شَأْنُ بَابِهِ مُرْتَفِعًا؟ قَالَ: «فَعَلَ ذَلِكَ قَوْمُكِ لِيُدْخِلُوا مَنْ شَاءُوا، وَيَمْنَعُوا مَنْ شَاءُوا، وَلَوْلا أَنَّ قَوْمَكِ حَدِيثٌ عَهْدُهُمْ بِالْجَاهِلِيَّةِ، فَأَخَافُ أَنْ تُنْكِرَ قُلُوبُهُمْ، أَنْ أُدْخِلَ الْجَدْرَ فِي الْبَيْتِ، وَأَنْ أُلْصِقَ بَابَهُ بِالأَرْضِ (بخارى1584) عايشه رضي‏اللّٰه‏ عنها مي‏گويد: از رسول‏ اللّٰهﷺ پرسيدم: آيا حطيم جزو كعبه است؟ فرمود: «بلي». عرض كردم: پس چرا آنرا جزو بناي كعبه، قرار نداده اند؟ فرمود: «زيرا هزينه قومت (يعني قريش) براي اين كار، كافي نبود». دوباره گفتم: چرا دروازة كعبه  را در ارتفاع زياد، قرار داده اند؟ فرمود: براي اينكه قومت كسي را كه مايل باشند، اجازة ورود دهند و كسي را كه نخواهند, از ورود به آن، جلوگيري نمايند. و اگر قومت تازه مسلمان نبودند و بيم آن نمي رفت كه اين كار را نپسندند, حطيم را جزو بناي خانه خدا، قرار مي دادم و دروازة كعبه را نيز هم سطح زمين، مي كردم وَفِيْ رِوَايَةٍ عَنْهَا رَضِيَ اللَّه عَنْهَا: أَنَّ النَّبِيَّﷺ قَالَ: لَوْلا أَنَّ قَوْمَكِ حَدِيثُ عَهْدٍ بِجَاهِلِيَّةٍ، لأَمَرْتُ بِالْبَيْتِ فَهُدِمَ، فَأَدْخَلْتُ فِيهِ مَا أُخْرِجَ مِنْهُ، وَأَلْزَقْتُهُ بِالأَرْضِ، وَجَعَلْتُ لَهُ بَابَيْنِ بَابًا شَرْقِيًّا وَبَابًا غَرْبِيًّا، فَبَلَغْتُ بِهِ أَسَاسَ إِبْرَاهِيمَ (بخارى1586) از عايشه رضي‏ اللّٰه‏ عنها چنين آمده است كه رسول اللّٰهﷺ فرمود: اگر قومت (قريش) تازه مسلمان نميبودند، دستور مي دادم تا خانة كعبه را منهدم كنند. آنگاه، حطيم را با كعبه، ملحق مي كردم و براي آن, دو دروازه در نظر مي گرفتم كه يكي بسوي شرق و ديگري بسوي غرب، باز شود. و بدينصورت، خانة كعبه مانند بناي حضرت ابراهيم(عليه السلام) ميشد ✍🏻پ.احمدی @Qurankalamollah1