آره نجات پیدا کردم ولی زخمهایی دارم که قرار نیست بوسیده شن، قرار نیست کسی اونها رو زیبا ببینه و روشون ستاره بکشه. قرار نیست دوست داشته بشن. اگه یه گلبرک رو زخمی کنی، تمام اون گلبرگ خشک میشه، دور انداخته میشه...
من نمیخواستم زخمی شم، نمیخواستم پوستهی صافم و جوانم رو از دست بدم. فقط نمیدونستم گلی که قراره توی قلبم بکاری فقط یه شکوفهی ضعیفه که قراره بین تیغهای کشندهی خودش محکوم به مرگ شه!jw :n