View in Telegram
ادامه پست 16: 2 از 2: در زمین چمن، میتوان توپ را با اختلاف کمی به هدف اصابت داد زیرا جز هوا و تکنیک بازیکن، عملا همه عوامل اثرگذار به صفر میل می‌کنند (امید ریاضی جزء اخلال صفر است) اما همان توپ را اگر همان بازیکن در یک خیابان پرتاب کند، با فاصله زیادی به مقصد نزدیک می‌شود زیرا بسیار عوامل دیگری در جلوی راه توپ می‌باشد که مسیر آن را عوض کرده است. حتی ریزترین سنگ نیز می‌تواند مسیر را 180 درجه عوض کند. اقتصاد نیز چنین است. ما در محافل علمی، اقتصاد و تئوری هایش را با یک فرض عمومی تعلیم می‌بینیم؛ فرض ثبات سایر شرایط. درواقع همان فرض زمین چمن. لکن در واقعیت یا همان خیابان، بسیاری عوامل متغیر دیگر وجود داشته که لازم است در اجرایی ساختن تئوری‌ها به آنها توجه اتم و اکمل صورت گیرد و این مهم با تجربهٔ مجریان به دست می‌آید. و اما راه‌حل: راه‌حل تمامی 3 عامل: آموزش و پرورش اصولی؛ اگر از کودکی، نحوهٔ تصمیم سازی و تصمیم گیری صحیح، تفکر نقادانه، تفکر بر پایهٔ علم و نحوهٔ صحیح برخورد با مسائل آموزش داده شود، این 3 عامل ریشه‌ای و دیگر عوامل مرتبط و سطحی دیگر نیز برای نسل ها (و نه تنها یک دوره) حل می‌شود. باید توجه داشت که صرف اصلاح یک دولت، اصلا کافی نیست زیرا تا وقتی جامعه اصلاح نشود، با تمام شدن دورهٔ این دولت، دولت بعد و بعد از آن با همین مشکلات روبرو خواهند بود بنابراین از فکر راه‌حل های کوتاه مدت و دوره‌ای باید عبور کرده و به فکر راه‌حل های بلندمدت اما ریشه‌ای باشیم. راه حل بعدی: نقشه راه؛ ارائه یک برنامهٔ رشد و توسعه جامع، همه جانبه و جزءنگر است که منسجم، متقن و دقیق (تفسیر ناپذیر) بوده و با تغییر دولت‌ها دچار دگرگونی و یا تحریف نشود. این موضوع سبب می‌شود استراتژی دولت ها از دولتی به دولتی دیگر تغییر نکرده و همه دولت‌ها با حداقل انحراف معیار به جلو حرکت کنند. اگر این دو راه‌حل ارائه شود، به عقیدهٔ نگارنده باقی دغدغه های جامعه نخبه درباره اقتصاد ایران برطرف می‌شود زیرا از ریشه و از نطفهٔ جامعه، تحول صورت گرفته و وقتی نسل آموزش دیده به مناصب حکومتی می‌رسند، عمده مشکلات برطرف می‌شود. راه‌حل های دیگر نیز وجود دارد لکن به عقیدهٔ نگارنده به وزن و اهمیت دو مورد مذکور نمی‌رسند و یا جامعیت این دو مورد را نخواهند داشت. و به عنوان نکته پایانی باید اشاره کرد که رابطهٔ بین دولت و ملت در کشورهای توسعه یافته، رابطهٔ مدیر ساختمان و ساختمان است و رابطه دولت و ملت در کشورهای در حال توسعه، اغلب پدر و فرزند است. در رابطهٔ پدر و فرزندی، فرزند همیشه انتظار حمایت و پشتیبانی پدر را داشته که این رابطه متاسفانه هم اکنون نیز در میان جامعه وجود داشته و دولتی نیز که از همین جامعه انتخاب می‌شود این رابطه را ادامه می‌دهد به گونه‌ای که ملت همواره انتظار دخالت دولت، یارانه و انرژی رایگان و حمایت های بیش از حد از دولت را داشته و این علت این مسئله است که کشور ما اولین کشور در ارائه سوبسید است. این مسئله در کشورهای توسعه یافته رابطهٔ مدیر ساختمان و ساختمان است؛ مدیر ساختمان تا زمانی به ساختمان می‌رسد که اعضای آن حق عضویت ماهانه خود را پرداخت کنند و اگر عضوی پرداخت نکرد، مدیر نیز وظیفه‌ای در قبال او ندارد. با در پیش گرفتن دو راهکار بالا میتوان این موضوع را به مرور در ذهن جامعه ایرانی کاشت. ملتی که تا حدودی زیاد در این مسئله بی‌تقصیر بوده‌اند و تازه نیم قرن است که از نظام سلطنتی (پدر و فرزندی) خارج شده‌اند. برای تغییر عاداتی که پشتوانهٔ هزاران ساله دارند، مسلما صرف زمان و حوصله نیازمند است و نمیتوان با راه های دوره‌ای و مقطعی به تغییر و اصلاح پایدار رسید. من باب مثال برای رفع سوبسید های بیش از اندازه که یکی از علل مشکلات اقتصادی کشور است، و خیلی دقیق‌تر برای رفع معضل بزرگی به نام حد ورود دولت در اقتصاد، دو راه حل بالا به قدر کافی موثر هستند. @Pure_Islamic_Economy
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily