روزی خواهیم دانست، آنهای را که آنچه گمان میکردیم نبودند...
خواهیم دانست؛آنچه در خیالات ما میپنداشتیم
فقط درخیالات مان خواهد ماند و بس....
اینجاست؛ که درک خواهیم کرد، آنچه میپنداشتیم
جز خواب؛ِ غفلت نبوده...
و فقط اذهان مان را پُر از آنچه کردیم که نبودند
آنقدر مات و مبهوت میشویم، گویی حرفی برای تسلِِّی دلمان نیست....
زبان مان لال میشود، برای اینکه خود مانرا بفهمانیم
آنچه که گمان میکردیم، همه اش خواب بودند و بس
آرزو خواهیم کرد، کاش این خواب حقیقت نمیشد
کاش خواب باقی میماند و بیدار نمیشدیم ....
اما نه حسرتِ در کار است و نه واویلایی
بل از این بیداری باید استفاده کرد، برای آینده
و اینجاست که ریشهِ از توقعاتِ زیاد را باید قطع کرد
تا شاخه هایش به هر طرف راه نکشد
و مارا سردرگم نسازد آنگاه درک خواهیم کرد
از هر رهگذری نباید توقع داشت✋
پس اذهان مانرا خالی از توقعات کنیم!
_________________________________
بانو: “محمدی" عضو کانون《 پسر نویسنده》
📬#ارسالی_قشنگ_شما
🤩|@Pesar_nawisnda| پسر نویسنده