View in Telegram
دو معنای غریب لغت «ترجمه» و «ترجمان» نگارنده در مقدّمهٔ شمارهٔ چهارم سلسلهٔ «نوشتگان» مختصری دربارهٔ چند نکته دربارهٔ لغت ترجمه و ترجمان نوشته‌است. در این‌جا به چند نکتهٔ دیگر دربارهٔ این دو لفظ اشاره می‌کند. یکی از معانی ترجمه در نوشته‌های قدیم فارسی «عنوان» است؛ این از مقدّمهٔ هروی بر کتاب الأبنیه‌اش به دست می‌آید: این کتاب را بر حروف هجی بنا کردم تا بازجستنش آسان بود و ترجمه‌اش روضة‌الانس ومنفعةالنّفس کردم و لقبش کتاب الابنیة عن حقایق الأدویة نهادم. مرحوم بهمنیار در حاشیهٔ تصحیحش از این متن، به کاربرد ترجمه در این معنا اشاره کرده‌است. همین بخش الأبنیه را آذرنوش در کتاب تاریخ ترجمه‌اش ¹—که تاریخ ترجمه نیست—نقل کرده و پیش از آن نوشته‌است: «در همین قرن [= قرن پنجم]، ترجمه گویا معنای شگفت دیگری هم داشته است.» اشاره می‌کنیم که استعمال ترجمه به این معنا در آثار عربی رایج بوده‌است و «شگفت» نیست. در رُقعه‌های کهن عربی متعلّق به دورهٔ فاطمی، نام نویسنده در دو سطر، در صدر رقعه و در گوشهٔ سمت چپ، نوشته می‌شده‌است (نک. تصویر). این «عنوان» رقعه‌ها را ترجمه می‌نامیده‌اند. در برخی از فرمان‌های آن دوره، برای اشاره به این «عنوانِ» مشتمل بر نام نویسنده لفظ ترجمه به کار رفته‌است؛ مثلاً در: - رُفِعَت إِلَیهِ رُقعَةٌ مُتَرجَمَةٌ بعبدِالمسیح … - عُرِضَت بِحَضرَةِ أمیر المؤمنینَ رُقعَةٌ مُتَرجَمَةٌ بجماعةِ الیهود الربّانین.² لغت ترجمان، امّا، معمولاً در معنای «مترجم» به کار برده می‌شده‌است (دربارهٔ معنا و اشتقاق به نوشتهٔ گِلب رجوع شود که ترجمه‌اش در «نوشتگان ۴» آمده‌است). در میان عبرانیان قدیم، ترجمان معنایی دیگر نیز داشته‌است. هر یشیوا، یعنی نهاد آموزشی عبرانیان که در آن تلمود و تورات آموخته می‌شده‌است، رأسی داشته که گاؤن (גאון) می‌نامندش. هنگامی که گاؤن درس می‌گفته‌است، چند نفر سخن او را به جماعت مخاطبان می‌رسانده‌اند و در حکم بلندگوی او بوده‌اند. این بلندگوها و سخن‌پراکنان ترجمان نامیده می‌شده‌اند. بعدها در سده‌های میانه، خویشکاری‌ دیگری نیز بر عهدهٔ این ترجمانان نهاده شده‌است: پرسش‌های مخاطبان را به گاؤن و پاسخ او را به این پرسش‌ها به مخاطبان می‌رسانده‌اند. ³ خوب است در این‌جا به یک معنای دیگر لفظ ترجمان اشاره شود و آن «غرامت» است. ترجمان به این معنا در اسناد عصر قاجار به کار برده شده‌است. مرحوم مصطفی ذاکری در جایی⁴ در درستی ضبط ترجمان با این معنا و علّت استعمال آن تردید کرده‌است؛ ترجمان با این معنا در نوشته‌های قاجاری مکرّر آمده‌است و در درستی آن جای تردیدی نیست (بنگرید به فرهنگ بزرگ سخن، ذیل لغت). در جایی دیگر، سعی می‌کنم با تفصیل بیشتر به معانی دیگر این لفظ و تحوّل معانی آنها بپردازم. ——— ¹ آذرنوش، آذرتاش (۱۳۷۵). تاریخ ترجمه از عربی به فارسی (از آغاز تا عصر صفوی): ۱. ترجمه‌های قرآنی. تهران: سروش؛ ص ۵۸. ² Stern, S. M. (1962). Three Petitions of the Fāṭimid Period. Oriens, 15, 172-209; p. 190. ³ Goitein, S. D. (1971). A Mediterranean Society: The Jewish Communities of the Arab World as Portrayed in the Documents of the Cairo Geniza (Vol. II: The Community). Berkeley, Los Angeles, & London: University of California Press; p. 198. ⁴ ذاکری، مصطفی (۱۳۹۱). [معرفی کتابِ] اسناد برده‌فروشی و منع آن در عصر قاجار. گزارش میراث، ۵۲-۵۳، ۹۸-۱۰۰؛ ص ۹۹. @miladbigdeloo1
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily