دوستیهایی که کمرنگ میشوند، ناسازگاری با افرادی که قبلاً با آنها خوب کنار میآمدی، یا کشف اینکه برخی روابط یا شیوههای ارتباطی دیگر برایت مناسب نیستند، همه بخشی از رشد کردن به عنوان یک انسان است.
قبلا میرفتم بیرون،میومدم شام درست میکردم،فیلم میدیدم،درس میخوندم،باز انرژی داشتم. الان کافیه تصمیم بگیرم امروز یک ساعت برم بیرون،تمام زندگیم از هم میپاشه،خواب عصرم با استرسه،غذا خوردنم با عجله و استرسه،درس نمیتونم بخونم،اون روز از دستم میره و عصبی میشم. به سرعت دارم به سمت پیری میرم.
آدم باید چندتا فیلتر تو ذهنش داشته باشه که تا فکر ازشون عبور نکرده، دهن باز نشه. فیلتر «گفتنش شرایط رو بهتر میکنه؟» فیلتر «دونستنش چه ربطی به من داره؟» فیلتر «دونستنش چه ربطی به اون داره؟»
فیلمهای عاشقانه ایرانی رو به خاطر اینکه میتونم باهاشون همذات پنداری کنم بیشتر از خارجی ها دوست دارم. هرچند فیلم و سریالهای خارجی اکثر مواقع خیلی برام لذت بخشتر هستن. اما ژانر عاشقانه ایرانی برام جالبتره،کارگردان های حرفه ای سعی میکنن خلاقیت به خرج بدن تا کمتر درگیر ممیزی بشن و اینم برام جالبه. امشب بعد از مدتها یه فیلم عاشقانه دیدم که بازیگر مورد علاقهام هدیه تهرانی هم بازی میکرد و دوستش داشتم. اگر علاقه به فیلم ایرانی اونم ژانر عاشقانه دارین اسرافیل رو ببینین،قشنگه :)
یه جایی از فیلم رستگاری در شائوشنگ هست که من هر بار این فیلم رو میبینم،مسخ اون لحظه،اون جمله و اون نگاه حین گفتن اون جمله میشم. لحظه ای که اندی میگه:امید چیز خوبیه،شاید بهترین چیز باشه و هیچ چیز خوبی هیچ وقت نمی میره.
نمیدونم شنیدید یا نه که قراره درختای افتاده تو جنگل رو جمع کنن؛ این درختهای فرسوده، این تنهها و این شاخههای افتاده، سهم هیرکانیه. بستر مناسبی برای تغذیه و لونهی انواع حشرات و پرندگان و جانورانه. حتی یک برگ که از درختی میافته رو زمین، طبیعت برای احیای خودش به اون نیاز داره. حتی برداشتن یک بلوط افتاده از زیر درخت کار اشتباهیه. حالا شما فکر کنید که قراره ماشینهای سنگین حمل چوب رو وارد بکر ترین مناطق کنند و تمام درختهای فرسوده که سهم هیرکانیه رو به تاراج ببرند و گندی جبران ناپذیر به اکوسیستم بزنند. نمیدونم باید چیکار کرد! نمیدونم باید چیکار کنیم! شما به سهم خودتون از چوب و شاخههای خشک روی زمین تو جنگل استفاده نکنید و آتیش روشن نکنید. با خودتون غذای آماده یا اجاق ببرید. میوههای جنگلی رو تو حجم بالا نچینید. سهم شما تو بهترین حالت در حد یک یا چند دونهست. باند نیارید، موزیک پخش نکنید دامبول دیمبول راه بندازید. جنگل جای رقص و پایکوبی نیست. سی نفر آدم جمع میشن میرن وسط خونه زندگی حیوانات تا صبح سر و صدا و همهمه و قهقه! نکنید اینکارارو و تو همچین گروهای کمپینگ و گردشگری شرکت نکنید لطفا. در نهایت نمیدونم چقدر فایده داره و چون زورم به چیز بیشتری نمیرسه ازتون خواهش میکنم این کارزار رو امضا کنید. https://www.karzar.net/168258
همیشه مادرم رو بخاطر اینکه کلی کار رو توی یک روز انجام میداد و خودش رو خسته میکرد سرزنش میکردم،همیشه میگفت وقتی حالم خوش نیست تمیزکاری برام خوبه. حالا یک هفته بود که حال و روزم خوب نبود،گریه هم تاثیری نداشت،اما امان از تمیزکاری. امروز حالم خوب شد بالاخره؛خسته شدم،دارم از هوش میرم،اما چسبید.
احساس خوشبختی و میزان رضایت ما در هر لحظه از زندگی به عوامل زیادی وابستهست؛ و در موقعیتهای یکسان هم میتونیم احساسات متفاوتی رو تجربه کنیم. مثال دمدستی اینه که فرض کن از بانک بهت زنگ زدن و گفتن برندهی جایزهی میلیاردی شدی؛ پاشو بیا تحویل بگیر. با کلی شوق و هیجان میری تو مسیر تصادف میکنی؛ ذوقت کور میشه و با خودت میگی شانس رو ببین، یه بارم که خبر خوب اومد اینجوری شد. حالا اگر اول تصادف کرده باشی و بعدش از بانک زنگ بزنن، دیگه موضوع تصادف برات چندان ناراحتکننده نیست و برای جایزه هیجانزدهای. اینه که باید به رویدادهای ریز و درشت زندگی توجه کنیم تا درگیر احساسات نادرست نشیم.