♦️روحانیت، سازمانی منتشر
✍️حسن محدثیی گیلوایی
بازنشر: ۶ آبان ۱۴۰۱
من تعبیر
نهاد روحانیت (تعبیری که دکتر صادقنیا در این گفتوگو بهکار برده بودند) را مناسب نمیبینم؛ چون وقتی از نهاد دین صحبت میکنیم، این نهاد متشکل از نیروها و کارگزاران و
سازمانهایی است؛ لذا مناسب میبینم از اصطلاح "
سازمان روحانیت" استفاده کنم. بدین ترتیب،
سازمان روحانیت در ذیل نهاد دین قرار میگیرد.
تعریف سازمان روحانیت: در ابتدا باید به این موضوع پرداخت که
سازمان روحانیت چهگونه سازمانی است؟ در برخی کشورها
سازمان روحانیت از نظر نوع اداره به شکل متمرکز دیده میشود. مانند الازهر در مصر و یا
سازمان روحانیت در مالزی. یکی از مزیتهای این نوع
سازمانهای متمرکز، این است که اگر تحولات سیاسی در حکومت روی دهد، حکومت کاملا واقف است که با یک
سازمان یکپارچه به نام
سازمان روحانیت طرف است و نحوهی ارتباط حکومت با این
سازمان کاملاً مشخص و تعریف شده است.
اما
سازمان روحانیت در ایران از نگاه اداری سازمانی غیر متمرکز (منتشر) است. بهعبارت دیگر نوعی انعطافپذیری سازمانی در آن وجود دارد که فاقد یک بوروکراسی متمرکز و سیستماتیک است. معمولاً در راس آن مرجع تقلیدی وجود دارد که از طریق نمایندگان و رابطین خود در سایر نقاط با مقلدینشان در ارتباط هستند. این شعبات و حلقات به حدی متکثر، پراکنده و پیچیده اند که بهراحتی نمیتوان مسیرهای مشخصی را برای آن متصور شد. بهعبارت بهتر از ویژگیهای این نوع
سازمان غیر متمرکز این است که حکومت دقیقا نمیداند که با کدام کارگزار دینی طرف است؛ یعنی یک نوع بوروکراسی منظم و سیستماتیک در این
سازمان دیده نمیشود و آراء و نظریات هر کدام از مراجع میتواند متفاوت با یکدیگر باشد، بهخصوص این مشکل و اختلافات در روابط میان نظام سیاسی و
سازمان روحانیت نیز دیده میشود که نظام سیاسی را در راستای اجرای تصمیماتاش دچار مشکل میکند. این کلیتی است که من دربارهی نهاد یا
سازمان روحانیت میاندیشم و به عنوان مقدمه باید به آن اشاره میکردم.
تعریف روحانی: در تعریف شخص روحانی، من از بحثهای وبر استفاده میکنم. وبر روحانی را با شخص پیامبر مقایسه میکند. او معتقد است که پیامبر یک شخصیت فرهمند و کاریزماتیکی است که در مقابل سنت میایستد و هنجارها و ارزشهای جدیدی ایجاد مینماید و سنت تازهای بنا میکند. پیامبر هنجارهای موجود را زیر سوال برده و خواستار ایجاد یک نظم اجتماعی جدیدی در جامعه است. بهعبارتی او در مقابل سنت میایستد و در انجام کارش نیز به دنبال هیچ اجر و پست و مقام و موقعیتی نبوده و در سلسله مراتب مشخصی هم کار نمیکند.
اما روحانی بر عکس در درون سنت دینی کار میکند و در یک سلسله مراتبی قرار دارد. روحانی دارای موقعیت سازمانی است و اجر هم دریافت میکند. این ویژگیی یک کارگزار دینی بهنام روحانی است. روحانی کارگزار دینیای است که علاوه بر کار سازمانی، خود را حافظ قلمرو دینی نیز میداند.
روحانی به دلیل داشتن نوعی قدرت اجتماعی، در مقابل هر نیرو و عاملی که درصدد وارد کردن نگاه و تعریف جدیدی از دین یا نقد قلمرو دینی برآید، به شدت مقابله میکند. در این راه آنها از
سازوکارهای طرد کنندهای برخوردار هستند.
مثلاً در جهان اسلام چهار نوع ساز و کار طرد کننده وجود داشته که روحانیون در سطوح مختلف از آنها استفاده کردهاند: در سطوح عالی بحث
ارتداد و تکفیر را داریم. در سطوح پایینتر هم
تفسیق و تضلیل را داریم. روحانیون (بهویژه از نوع مفتی یا فقیه) در طول تاریخ به دو دلیل نیز به نیرومندترین نیروی فرهنگی در جوامع اسلامی تبدیل شدند: یکی اینکه حکومتها در تنظیم قواعد و قوانین همیشه به اینها متوسل میشدند و دیگری اینکه خود مردم سعی میکردند تا عمل و رفتار و دینداری خویش را بر اساس سخن روحانیون بنا کنند.
بهعبارت دیگر تقاضا از سطح بالای جامعه (حکومتها) و سطوح پایین اجتماع (مردم)، سبب شد تا روحانیان (بهویژه فقها) به جایگاه قدرتمندی در جوامع اسلامی دست پیدا کنند که بتوانند سرنوشت سایر معرفتهای انسانی مانند معرفت عرفانی و معرفت فلسفی را تعیین کنند. لذا در منازعهی میان سه معرفت دینی، عرفانی و فلسفی، معرفت دینی همیشه دست بالا را داشته است. این امر در بسیاری مواقع سبب میشد تا زندگیی کارگزاران سایر معرفتها من جمله عارفان و فیلسوفان از سوی کارگزاران معرفت دینی (فقها و مراجع) به خطر افتاده یا حتی از بین برود.
🔸توجه: این مطلب توسط خبرگزاریی سدید ناتمام منتشر شده است.
📎https://farhangesadid.com/0001vuادامه دارد.
👇👇👇#روحانیت#اقتدار_اجماع#سازمان_روحانیت@NewHasanMohaddesi