♦️تاریخ کنشگریی ایران و زایش سوژهی تحولخواه:
دشواریهای حکمرانی در ایران جدید (تقدیم به زنان ایرانی) /۲
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۲۶ آبان ۱۴۰۱
👆پس نهضت مشروطه همچنان اینجا و اکنون ادامه دارد. ما همهگی و ایران نیز مدیون نهضت مشروطه و مردان و زنان مشروطهخواه ایم. کارگزاران دو نهاد سلطنت و نهاد دین این نیروی تحولخواهیی موجود در
رعیت مدرن را هرگز درک نکرده اند و در برابر آن ایستادند (برای مثال بنگرید به: کسروی، ۱۳۸۸: ۵۸۹).
اکنون این نیروی تحولخواه همچون بهمنی عظیم در حال شکلگیری و قویتر شدن است. میدانم که این ادعای بزرگی است، اما شواهد این ادعای بزرگ چیست؟
زنان که قرنها توسّط دو نیروی اجتماعیی سنت و دین فاقد حقوق اولیهی انسانی بوده اند، از مشروطه به این سو به میدان آمده اند و اکنون بیشترین و فعالانهترین و بیباکانهترین نوع کنشگری را در کل تاریخ ایران به نمایش گذاشته اند؛ بهگونهای که حسّ تحسین بسیاری از جهانیان را برانگیخته اند.
اما این مشروطه بود که سد کنشگریی عمومیی زنان ایرانی را شکست. حضور اجتماعی و کنشگریی زنان از عصر مشروطه چشمگیر شد و آنان از آن زمان با نیروهای سرکوبگر وارد کشاکش و کشمکش شدند:
«امروز از بیرون آمدن زنان جلو گرفتند و هر که را از ایشان میدیدند میگرفتند و در قراولخانه نگه میداشتند، زیرا دیروز میانة یک دسته از آنان، با سربازان و قزاقان کشاکش رو داده بوده» (کسروی، ۱۳۸۸: ۱۰۹).
اکنون نیروی تحولخواهیی جامعهی ایران با به میدان آمدن همهجانبهی زنان بسیار نیرومند شده است. ایران جدید ایرانی تحولخواه است. هر مورخ و نظریهپرداز اجتماعی و صاحبنظری که در بارهی ایران اندیشه میکند، اگر درکی درست از این نیروی تحولخواه نیابد، دچار نارسایی و نقص در شناخت تحولات ایران معاصر میشود.
این نیروی تحولخواه در ایران جدید هر بار بهگونهای و به بهانهای ظهور میکند. لاجرم، حکمرانی در ایران معاصر بههیچ وجه تضمین شده نیست. اگر فعالان سیاسی و دولتمردان و مردان سیاسیی ایرانی این نیروی تحولخواهیی ایرانی را درک نکنند و آن را بهرسمیت نشناسند، دیر یا زود باید عرصهی سیاست را در ایران ترک کنند.
در دهههای گذشته و بهطور مشخص در طیی بیست و چهار سال (از خرداد ۱۳۷۶ تا خرداد ۱۴۰۰) این نیروی تحولخواهی کوشید از طریق مسالمتآمیز و با روشهای دموکراتیک تحول ایجاد کند، اما با سد ستبری مواجه شد. لاجرم اینک ایران وارد تحولخواهیی خونین شده است و این نیرو دیر یا زود راه خود را میگشاید؛ چه ما زنده باشیم و چه نباشیم.
روشن است که حکمرانی بر مردمان عصر کنشگری با شیوههای حکمرانی بر مردمانی که
رعیت اند، فرقی فاحش دارد. دیگر نمیشود بر مردمی که از بندهگی بهدر آمده اند و کنشگرانه در تمنّای شهروند شدن اند، به شیوههای کهن و بر مبنای آموزههای کهن حکومت کرد. اصول و شیوههای حکمرانی و حکمروایی را میبایست دگرگون کرد.
شهروندان، خادم میخواهند نه حاکم. این تغییری بس بنیادی و ریشهای است.
باری، ایرانیان در تاریخ کنشگریی خود کم و بیش بهنحو فردی به سوژهی تحولخواه بدل شده اند و وقتی که نیروهای سیاسی و اجتماعی در برابر این سوژه ایستادهگی میکنند و مانع تحول اجتماعی و سیاسی میشوند، سوژهی تحول جمعی آفریده میشود. پس بهتر است بیش از این مقاومت نکنیم و راه را برای تحول بگشاییم تا آسیب کمتری بهبار آید و روند تحولخواهی بیش از این خونین نگردد.
#زنان#رعیت#شهروند#رعیت_مدرن#تاریخ_بندهگی#تاریخ_کنشگری#جنبش_مشروطه#سوژهی_تحولخواه@NewHasanMohaddesi