♦️لفاظی با کلمات فلسفی و اخلاقی: انتظارات غیر عقلانی از اهل دانش
✍عارف خراسانی
۲۴ دی ۱۴۰۳
دکتر محدثی عزیز پیام یکی از مخاطبان کانال زیر سقف آسمان را مبنی بر اینکه او را متهم به تجاریسازی علم کرده است و از وی خواسته که کالاهای فرهنگی خود را بصورت رایگان در کانال شخصیاش قرار دهد ، در صفحهی اصلی کانال منتشر کرده و از مخاطبان خواسته است حول این قضیه گفتوگو کنند.
بهعنوان یکی از کسانی که سعی میکند که مقداری از حقوق ناچیز معلمیام را هر ماه به خرید کالاهای فرهنگی اعم از کتاب یا شرکت در دورههای آموزشی و ... اختصاص دهم مایلم چند نکته را بیان کنم.
این سطح از تفکر سطح پایین که یک شهروند ایرانی، ۲۳ میلیون تومن حقوق را برای ادارهی یک خانواده در حالیکه همین حقوق بنا به گزارشهای مجلس ، درآمد زیر خط فقر یک خانواده کمجمعیت است مرا به شگفتی وا میدارد! چگونه این مخاطب این میزان درآمد را برای زندگی شرافتمندانه یک استاد دانشگاه که باید در رفاه کامل باشد و بدون دغدغههای معیشتی کارهای فکری خود را دنبال کند را کافی میداند الله اعلم!
دوم اینکه این قسم مخاطبان واقعا از نگاه عمیق به مسائل سیاسی و اجتماعی بیبهرهاند. آیا اینان در جنبش اخیر ندیدند که هر استادی که حتی زیر یک بیانیه را امضا کرد یا توبیخ یا اخراج شد؟ آیا اینان نمیدانند که دانشگاه امروز کاملا حکومتی است و از تولید فکر و اندیشههای نو ناتوان است زیرا که حکومت نمیخواهد علوم انسانی در این کشور رشد کند؟ آیا ایشان آمار اخراجیهای استادان را ندیدهاند؟
اتفاق بسیار مبارکی که به واسطهی شبکههای اجتماعی رخ داده اینست که استادان دانشگاه دانش و سواد خود را محدود به فضای کلاس و درس دانشگاهی نمیکنند و با ارائه محصولات فکری و فرهنگی علاقهمندان به دین حوزهها را از علم خود بهرهمند میسازند.
از سوی دیگر با حمایت مردمی از طریق شرکت در این کلاسها استادان دانشگاه ما به استقلال اقتصادی خواهند رسید و زبان مردم جامعه خود خواهند شد و دیگر اخراج از دانشگاه باعث فلج شدن زندگی آنها نخواهد شد.
در جامعهای که مردماناش بیشترین عملهای زیبایی را دارند که قیمتهای ان با قیمت کالاهای فرهنگی اصلا قابل قیاس نیست و در جامعهای که دستمزد یک ناخنکار و آرایشگر و بقالی و کاسبی به هیچ وجه با حقوق معلم و استادش قابل قیاس نیست، مشخص است که فساد و تباهی سرنوشت محتوم آن است.
این انگاره که مردم نباید به ازای دریافت فکر و اندیشه هزینه بپردازند با توجیه علم زکات دارد، بسیار باور احمقانهای است. مگر کارگزاران فکری ما به مسکن و غذا و درمان و دندانپزشکی و لباس و ... احتیاج ندارند و چونان فرشتگان ایستاده به تسبیح موجودات ماورایی هستند؟؟
سخنان جناب نجاتی در مواجهه با این قضیه فاقد بنیانهای عقلانی و بیشتر شبیه لفاظی با کلمات فلسفی و اخلاقی است. من نمیتوانم درک کنم یک استاد علوم انسانی که مدام آمارهای مختلفی از جمله میزان هزینه و درامد و خط فقر را باید چک کند، چهگونه به مثابهی یکی از حواریون عیسی لب به سخن میگشاید و با انکار نیازهای مادی انسان، درس اخلاق و بخشش و سخاوت میدهد؟ یک استاد علوم انسانی باید بیش از بقیه واقعبین باشد و از هزینههای زندگی در کلانشهری مثل تهران بیخبر است.
یکی از موانع توسعه در کشور ما همین چشم بستن به روی واقعیتها و ماورایی دیدن انسان است. نیازهای انسانی همه مهم و ضروری هستند و باید در نزد اهل فکر و کارگزاران سیاسی به رسمیت شناخته شوند.
#اقتصاد_فکر
#کارگزاران_فکری
#عارف_خراسانی
#الگوی_دریوزهگی
#الگوی_وابستهگی
#دکتر_نجاتی_حسینی
@NewHasanMohaddesi