رمالی جامعهشناختی و گرایش به کفبینی شبهعلمی
🔹دو سال پیش، زمانی که غبار اغتشاشات پائیز ۰۱ فرونشسته بود، حسن محدثی مدعی شد «کسانی که میخواهند مهاجرت یا خودکشی کنند دو سال دست نگهدارند که تحولات بزرگی در پیش است.» او زمانی که این کلام را بر زبان جاری کرد، خبر نداشت که باب جدیدی در اجتماعیات با عنوان «علوم اجتماعی کفبینانه و رمالانه» را گشوده است.
🔹مشکل بزرگتر کار محدثی چیست؟ کار علمیای که بر اساس جمعآوری غیرسوگیرانۀ دادهها استوار باشد، راه به پیشبینی میبرد؛ اما پژوهشی که برای تصدیق آرزوهای پژوهشگر انجام شود، در نهایت سر از کفبینی علمی و پیشگویی درمیآورد.
🔹رمالی جامعهشناختی همین سر و ته رفتن مسیر پژوهش علمی است. محققی که نه برای یافتن پاسخ، که به نیت تصدیق مفروضات کار میکند، به جای پیشبینی، در بهترین حالت میتواند رمالی کند اما به آن خلعت کار علمی بپوشاند!
🔹محدثی دقیقاً از نظر روش و هدف، شبیه هزارهگراهای مسیحی است. هزارهگراها دو هزار سال است که تصویری از بازگشت مجدد مسیح در ذهن دارند و میکوشند تا با انواع تلاشهای ذهنی یا رمالانه، هر آنچه در عالم ماده اتفاق میافتد را آیتی از ظهور مجدد مسیح بگیرند. محدثی هم دههها است که تصویری از جامعۀ ایران و نظام سیاسیاش در ذهن دارد و تلاش میکند تا هر آنچه در نظام اجتماعی اتفاق میافتد را آیتی بر آن بگیرد. در نتیجه به جای آن که مثل دیگر جامعهشناسان دنیا کار علمی کند، در بهترین حالت شبیه به واعظهای مسیحی قرن ۱۹، تنها میتواند رمالی کند.
📝متن کامل را
اینجا بخوانید
@TasnimNews