کانال رسمی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان رباط کریم

#محبت
Channel
Logo of the Telegram channel کانال رسمی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان رباط کریم
@Nehzat_robatkarimPromote
73
subscribers
2.52K
photos
194
videos
1.08K
links
✳️کانال رسمی اطلاع رسانی مراکز قرآنی، فرهنگی،مذهبی ⭕️اداره تبلیغات اسلامی شهرستان رباط کریم،پرند،نصیرشهر @Nehzat_Robatkarim ایدی کانال👈 @jalili_M68 ارتباط باآدمین
#فکر_کردن_درد_دارد

💢چرا #اربعین معجزه است!؟

در دنیای مدرن وقتی در فرانسه و بلژیک قانون وضع میکنند تا #همجنس_بازی رسمی شود.

در دنیایی که #ازدواج با حیوان چیز غریبی نیست و برای داشتن #برده_جنسی پول خرج میکنند.

در دورانی که #تن_فروشی و ضبط #فیلم_پورن به یک صنعت سودآور جهانی تبدیل شده است.

وقتی مخالفت با دین و #سلبریتی بودن مُد و ارزش شده است.

حالا، میان این همه هجوم به دین، #میلیونها_نفر کار و زندگی مدرن را رها میکنند و مسیر طولانی را بدون اینکه بدانند محل #اسکانشان کجا خواهد بود چه غذایی #نصیبشان خواهد شد، امنیت جانی خواهند داشت یا نخواهند داشت
پیاده مسیر طولانی طی میکنند.

و وقتی از آنها میپرسید چرا سختی های این #سفر را تحمل میکنید؟ میگویند: تنها دلیل این سفر محبت نسبت به امامیست که ۱۴۰۰ سال پیش به شهادت رسیده است.

آیا این #محبت در دنیای‌مدرنی که سر ستیز با دین دارد معجزه نیست؟
#محبت_جهانی_حسین

💢در کربلا محبت حسین(ع)، یک #عثمانی مسلک را #شیعه و شهید میکند

#بخوانید

زهیر بن‏ قین‏ از بزرگان قبیله خود در کوفه بود که قبل از ماجرای کربلا از طرفداران افراطی #عثمان بوده، اما پس از ادای #مناسک حج و در راه بازگشت به کوفه، امام حسین(ع) به دلیل فطرت پاکی که در او مشاهده می‌کرد او را به ملاقات خود فراخواند که بعد از گفتگویی مختصر و به دنبال آن با تشویق همسرش به امام ملحق شده و در نهایت در روز عاشورا و در صحرای کربلا شهید شد

زهیر در طول مسیر همراه با پسرعموهایش، خیمه ها را دور از امام بر پا میکرد تا با ایشان #روبرو نشود.

خود امام قاصدی برای #زهیر فرستاد
قاصد گفت: حسین تو را می خواند
زهیر که از همراهی امام #اکراه داشت مبهوت ماند

همسرش گفت:

سبحان الله! آیا پسر پیامبر، قاصدی به سوى تو می‌فرستد و تو #پاسخ نمی‌دهی؟! چرا نزدش نمی‌روى و سخنش را نمی‌شنوى و برنمی‌گردی؟

زهیر نزد امام رفت

در هیچ منبع و مقتلی در مورد گفتگوی امام و زهیر #هیچ اشاره ای نشده است و کسی خبرندارد که در این #ملاقات چه گذشته است.


اما وقتی زهیر از خیمه امام خارج شد
صورتش شاد و خوشحال بود

فورا به سمت #همسرش رفت
و گفت:

تو را #طلاق دادم و آزادى، پیش خاندانت برو؛ زیرا من دوست ندارم به سبب من گرفتار شوى. سپس به همراهانش گفت: هر که می‌خواهد، با من همراه شود و در غیر این صورت، این‌ آخرین دیدار ماست


اینها معجزه #محبت حسین است

📚مفید، الإرشاد، ج 2، ص 72-