@MoharamZamani💫🍃═┅✰❣✰┅═🍃💫
از آشنایی با تو خُرسندم
دنیای من دلواپسی دارد
می ترسم از تکرارِ تنهایی
زندانِ تن دلواپسی دارد
می ترسم اما بی تو میدانم
دنیای من تاریک خواهد شد
مانندِ یک بغضِ غم انگیزی
راه نفس باریک خواهد شد
از تکیه کردن های بر دیوار
از گریه های نیمه شبهایم
اشکِ خدا را هم در آوردم
وقتی که گفتم بی تو تنهایم
در زیرِ باران راه میرفتم
مثل نفس همراه من بودی
می ترسم از تکرارِ تنهایی
امشب کمی دلخواه من بودی
چون ابرهای سرد و باران زا
چشمانِ من از درد می بارید
تکرار میکردم بمان با من
اما دلت همواره میخندید
از آرزو هایم خبر داری
میدانی حتی از خودم سیرم
دستِ مرا میگیری اما باز
در زیرِ پاهای تو میمیرم
#محرم_زمانی