🔹 امروز خبری منتشر شد که "ادارهٔ حقوقی مجلس" از سه نفری که بحث رشوهٔ شصت و پنج میلیاردی شهرداری به برخی نمایندگان دورهٔ قبل مجلس را دنبال میکنند و آقای میرسلیم که مدعی اصلی این قضیه بوده ، شکایت کرده است
🔹 در بین واکنشها ، موضع #وحید_اشتری برایم جالب بود . حرفش این بود که چرا وقتی دربارهٔ عملکرد شما در شهرداری یا مسائل و ابهامات مالی مرتبط با بعضی اطرافیانتان بحثهایی در رسانهها مطرح میشود ، شما ظرفیت "واحد حقوقی مجلس" را به خدمت میگیرید و منصوبینتان در مجلس هم میگویند برای "جلوگیری از تخریب جایگاه مجلس" شکایت صورت گرفته است . این سنت ناپسند را آقای هاشمی در کشور بنا نهاد که برای دفاع از اتهاماتی که متوجه اطرافيانش بود ، مسئله را به جایگاه حقوقیاش وصل میکرد
🔹 این حرف را که خواندم ناخودآگاه یاد یک اتفاق تاریخی افتادم . اردیبهشت ماه سال ۶۹ نامهای خطاب به هاشمی ، رئیسجمهور وقت منتشر شد که اغلب امضاکنندگانش اعضای نهضت آزادی بودند که در قالب «جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملی» فعالیت داشتند نامهای محترمانه با حرفهای تکراری طیف نهضت آزادی که مملکت از نظر اقتصادی و سیاسی در بنبست و بحران است و آزادیها محدود شده و انحصار و اختناق و انحراف ادامه یافته و تیشه به ریشهٔ حاکمیت مردم و قانون زده شده و در نتیجهٔ غلبهٔ افراط و احساسات در سیاست خارجی به انزوای بینالمللی دچار شدهایم و این حرفهای همیشگی طیف نهضت آزادی
🔹 در روایتهایی که امضاکنندگان این نامه در سالهای بعد گفتند مشخص شد گویا پس از تصمیم بر نوشتن نامهٔ انتقادی ، یک پیشنویس عزتالله سحابی مینویسد که در آن روی مسائل اقتصادی و توجه به امپریالیسم آمریکا بیشتر تاکید شده و به همین خاطر مورد پذیرش سایرین قرار نمیگیرد . پیشنویس دیگر که به نقل از محمد توسلی -دبیرکل فعلی نهضت آزادی- بود و مهندس بازرگان نقش اصلی را در نگارشش داشت ، با تاکید بر مسائل سیاسی داخلی مثل سرکوب و تبعیض و امثالهم نوشته میشود . نهایتا نامهٔ دوم مورد اقبال واقع شده و مهندس سحابی نیز در رودربایستی با بازرگان آن را امضاء میکند
🔹 پس از انتشار نامه و خوانده شدنش از رادیوهای آنورِ آبی ، حدود یک ماه بعد وزارت اطلاعات بیست و سه نفر از امضاکنندگان نامه را دستگیر کرد که مهندس سحابی نیز یکی از آنها بود . او بهمن ۷۸ در مصاحبه با روزنامهٔ فتح نقل قولی دارد که در تاریخ ماندگار شد :
"بعد از دستگیریها ، در کمیسیون برنامه و بودجهٔ مجلس ، چند تن از نمایندگانی که مرا میشناختن ، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزتالله سحابی را گرفتی ؟ + آقای هاشمی پاسخ داده بود : رویش زیاد شده بود ، میخواستیم رویش را کم کنیم ...!"
🔹 برگردیم به ماجرای شکایت واحد حقوقی مجلس از کسانی که مدعی تخلفات شهرداری آقای #قالیباف هستند ! کاری به این ندارم که اولین بار ، خبر این شکایت را کانالِ منسوب به کدام نهاد انقلابی منتشر کرد ؟ همچنین کاری ندارم که انتصاب افراد متعدد منسوب و منتسب و دارای سابقه فعالیت در آن نهاد انقلابی در ارکان مختلف مجلس چه معنایی دارد ؟ و باز هم کار ندارم به مسموعات مشهور دربارهٔ حمایتهای معنوی و غیرمعنوی چندین سالهٔ آن نهاد مقدس از جناب #قالیباف در انتخاباتها و ...!
🔹 عرضم این است که آقای #قالیباف اصلا آقای هاشمی به کنار یادتان هست چند سال قبل که علی #لاریجانی بر صندلی ریاست مجلس تکیه داشت و برادرش هم رئیس قوهٔ قضائیه بود ، تیم آقای لاریجانی شکایت رگباری از بچههای ارزشی منتقدش را استارت زد و در بازهٔ کوتاهی چندین نفر دادگاهی شدند ؟ حتی رفته بودند مطالب وبلاگهای بچهها را پرینت گرفته بودند و بر اساس آن شکایت کرده بودند آقای #قالیباف ! کوتاه مدتش را که ببینی بله ، به قول آقای هاشمی روی بچهها کم شد ، شمشیر زبانشان کُند شد و شاید برخیهایشان اساسا غلافش کردند ، اما بلند مدتش را که ببینی چه کسی ضرر کرد ؟ چه کسی در افکار عمومی بیاعتبار شد ؟ برای فراراز شفافیت ممکن است بتوان با شکایت کِشی موقتا دهانها را بست ، اما در بلند مدت دودش در چشم بانیانش خواهد رفت + شما که از هشتاد و چهار دوست داشتید رئیس یک قوه شوید و بالاخره بعد از چهارده سال شیفتگی خدمتتان ثمر داد ، احتمالا باید بدانید که شرط حیاتِ سیاسیِ موفق و محبوبِ مردم ماندن ، نه #فرار_از_پاسخگویی توأم با #برخورد_تحکم_آمیز ، بلکه #شفافیت همراه با #تواضع است