View in Telegram
🔅تمرین حضور خداوند مسعود قربانی  برای پدرم و خدایش که در این نزدیکی است... 🔅#نیکولاس_هرمان در کتاب #تمرین_حضور_خداوند به ما می‌آموزد: معبود آن‌چنان نزدیک است که نیازی نیست راهی پر پیچ و خم و کاری عجیب انجام دهیم تا به ملاقاتش رسیم! او همین‌جا است. «لازم نیست کارهای سترگ انجام دهیم. من به عشق خداوند املت کوچکم را در ماهیتابه بر می‌گردانم. پس از آن، چنان‌چه کاری نداشته باشم پیشانی بر خاک می‌نهم و خداوند خویش را می‌ستایم که توفیق انجام این‌کار را به من داده است. سپس خشنودتر از پادشاهی برمی‌خیزم. آن‌دم که هیچ کاری از دستم بر نمی‌آید، همین که به عشق خداوند کاهی از زمین بر می‌گیرم، بسنده است.» نیکولاس هرمان یا همان #برادر_لورنس، فقر و بیماری و طاعون را چشیده، جنگ را دیده، و با پایی لنگ که یادگار پیکارهایش بود، راهی صومعه‌یی می‌شود. او شاید هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد نوعِ زیستِ ساده‌ی آشپزی در دِیر، که چیزی عجیب نداشت، حتا ساده‌تر از ساده بود! روزی الگویی باشد، تا از طریق آن خیلی‌ها بخواهند رهرویش شوند و آموزه‌هایش را بیآموزند!  🔅سادگی و مراقبه‌یی که شاید نامش را بتوان تمرینِ رفاقت!  گذاشت، که در آن می‌آموزیم در کوچک‌ترین حرکات و سکنات، کسی دیگر را نه تنها در مقام ناظر، که همراه و دوست‎‌دار خود ببینیم؛ مشیِ کلی و راهِ اصلی برادر لورنس بود.   شگردی عجیب و غریب در کار نیست؛ انتظار اشراق و دیدارِ ملکوت و فنای فی‌اله برای برادر لورنس واژه‌های ناآشنایی‌اند! تنها رفیقی دارد که با هر دم و بازدم، او را همراه خود می‌بیند و در این مسیر، خویشتن را نیز به دستانش سپرده است! عادت گفتگو برای او عادتی مقدس است. «چنان‌چه می‌خواهیم در این زندگانی از صلحی بهشتی مسرور باشیم، باید خویشتن را به گفتگوی صمیمانه، فروتنانه و محبت‌آمیز با وی عادت دهیم»(ص131) 🔅مکان، زمان، حالی خاص، وردی عجیب... هیچ چیز نیاز نیست. در اوج ناامیدی و درماندگی و یا به هنگام خیره ماندن بر درختی بی‌بر، که می‌فهمی چندی دیگر از این خشک، جوانه‌یی برون خواهد آمد؛ اگرهمراه را حتا یک آن! به یادآری، کافی است تا اولین گام برای ورود به دنیای حضورِ خداوند را برداشته باشی! این اولین قدم تو است... حالا تنها نیاز است قدم برداشتن را از یاد نبری؛ برادر لورنس با نوعِ زیستش تنها تداوم در راه‌پیمایی  را می‌آموزد و بر دو عنصر تاکید می‌کند: دلیری و اراده. 🔅نیایش، ابزار او است. «نیایش برادر لورنس چیزی جز احساس حضور خداوند نبود»(ص81) در مشی او، پایمردی در دوستی، با نمودِ نیایش و اعتماد به خداوند، خود را نشان می‌دهد. وقتی چنین شد، رنج نه تنها واهمه‌زا نیست که خود نیازی است تا با تاب‌آوری‌اش، اثبات دوستی معبود شود! «عشق، رنج را نوشین می‌کند».(ص130) در مراقبه و تمرین او، آن‌چه با چشمان فیزیکی دیده می‌شود اشباحی غیرواقعی‌اند که چونان صحنه‌های تئاتر و نمایش، فقط از روبه‌رویش می‌گذرند؛ اما حقیقت، از ایمان بر می‌خیزد و با چشمانِ روح، دیده و در آرزویش تاب رنج‌های زندگی آورده می‌شود.   آن‌چه در رفتارش بیش از هر چیز نمود داشت فروتنی و آرامشی یگانه بود که با وجود تحقیر و رنج فراوانی که بر او وارد می‌شد، همچون کوه مرتفعی که طوفان‌ها را در سینه نگه می‌داشت؛ «در یک‌پارچگی ثابت ذهنی و آرامشی تغییرناپذیر»(ص36) او را از گزندها حفظ می‌کرد.  🔅«او بر آن شد که محبت خداوند را هدف جملگی اعمالش قرار دهد»(ص68) «خلوص محبتش آن‌چنان عظیم بود که آرزو داشت، چنان‌چه میّسر می‌بود، خداوند نظاره‌گر اعمالی نباشد که از برای وی به جا می‌آورد؛ تا بتواند آن‌ها را صرفا از برای مجد او و فارغ از هرگونه استردادی به سود خویش به جای آورد... عادت داشت از سر صمیمیت و اُنسی عادی بگوید: "پروردگارا! بسی فرآوان است! برایم بسی فرآوان است! استدعا می‌کنم که چنین تسلی‌ها و عنایاتی را، به سوی گناه‌کاران و کسانی که اصلا به تو معرفت ندارند گسیل داری، تا آن‌ها را شیفته‌ی خدمت خویش سازی...»(ص48) «قلب باید از جملگی چیزها تهی گردد. خداوند فقط صاحب قلب خواهد بود».(ص106) @MasoudQorbani7
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily