⚘ ڪاݩاݪ ٺلگرامی~ ♡مݩــــطقہ ݕـݪـده♡~⚘

🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
۞﷽۞
📖صفحہ سـی دوم √⚘

🔰ادبیات درّه نور.√⚘

⚜#بی‌وفایی
《#نیّرنورے》
🔸تا اسیر زلف دلبر گشته ایم
🔸از پریشانی زجان بر گشته ایم

🔹دربنی آدم وفاداری نبود
🔹ما جهانی را سراسر گشنه ایم

🔸زاهد ار معمور با زهد و ریاست
🔸ماخراب از جام و ساغر گشته ایم

🔹زان دولب یک بوسه ای دارم مطلب
🔹طالب قند مکرر گشته ایم

🔸هیچ دانی حال ما ،یا گویمت
🔸درغم عشقت سمندر گشته ایم

🔹گفت 《#نّیر》ما و مجنون در جهان
🔹او زهجر و ما زغم بر گشته ایم

⇦⇨⇦⇨⇦⇨⇦⇨⇦⇨⇦⇨
⚜#به‌دنبال‌زندگی
《#جمال‌شهران》

🔹یک چشم داشت
🔹بی نور تر ز اختر لرزان صبحدم
🔹پژمرده و دل شکسته تر از سایه های غم
🔹بی رنگ هم چوچهره ی مه در نگاه صبح
🔹بنشسته در غبار و فتاده به گوشه ای
🔹چون حبه ای شکسته ،گسسته ز خوشه ای یک دست داشت
🔹دستی که بود کوته و پر چین و پر چروک
🔹با گوشت های ریخته و با استخوان پوک
🔹با مفصلی شکسته و با ناخنی کبود
🔹بگسیخته ز هر طرفی تا آن زپود
🔹یک پای داشت
🔹پایی که بود بسته و زخمین و درد ناک
🔹چون لاشه ای پر آبله ،افتاده روی خاک
🔹جاییش آن فتاده و رگ های آن برون
🔹یک چشم داشت
🔹یک پا و دست داشت
🔹امّا نبود به دنبال خواری و بندگی
🔹با سینه می خزید به دنبال زندگی

⇦⇨⇦⇨⇦⇨⇦⇨⇦⇨
⚜#آشفته‌بازاردنیا

《#علی‌برزگر》
🔸مردم شهر چرا این همه بد اخلاقند
🔸مگر این طایفه از سوی پدرها عاقند
🔸بدعنق،از چه سبب حوصله شان سر رفته
🔸معزشان خالی و از سوی شکم بس چاقند
🔸مادران شوی رها کرده ،پسرباز شدند
🔸دختران بهر پسرها ز چه با انفاقند
🔸من گمان نه ،یقین داشته ام این مردم
🔸تشنه‌ی‌خال و‌خط‌و در پی سیمین ساقند
🔸نو جوانان و جوانان چوکه داماد شوند
🔸همه در خانهدی مادرزن خود اتراقند
🔸دزدی و کینه سر کوچه وفوراست و حراج
🔸اعتماد و خوشی اما چقدر قاچاقند
🔸خصلت بارز این طایفه می دانی چیست
🔸موقع مسخره کردن ،متلک،خلّاقند
🔸نام قرآن چو بری از کسلی می میرند
🔸بهرخیرات شب جمعه ولی قبراقند
🔸هر که با جنس شرارت زده سمساری
🔸کاسبا در پی اسقاطی و هم اوراقند
🔸کوچه بن بست اگر بود خیابان شده است
🔸مردمش لیک به کوته نظری طاقند
🔸اینطرف پاتق عشقست و محبّت بخدا
🔸هر چه هم نابغه بینی همه از ییلاقند
🔸من دهاتی ترم و بیشترت دارم دوست
🔸دیگران هم مگر اینگونه ترا مشتاقند
🔸اهل ده گرچه سیا سوخته باشند بدان
🔸بهر هردرد کهدفکرش بکنی تریاقند
🔸ای غزل حوصله کردی دم تو گرم ولی
🔸پا بدین سو مزن اینجا همگان قلتاقند

⇦⇨⇦⇨⇦⇨⇦⇨⇦⇨
⚜#شعر‌تازه
《#دکترعبدالله‌بهزادی》
🔹شعر باید گفت و شعر تازه گفت
🔹شعر خوش آهنگ و شعر اندازه گفت
🔹تازگی ربطی ندارد با زمان
🔹تازه آن باشد که ماند جاودان
🔹کهنه ی دیروز اگر زیبا بود
🔹تازه هم امروز و هم فردا بود
🔹تازه آن باشد که از دل سر برند
🔹با دو بال ویژه ی خود پر زند
🔹حرف تو مفت است اگر از دیگری است
🔹مفت خوردن از جنون یا از خری است
🔹ماه اگر داس است حافظ گفته است
🔹گر تو گویی، تو خواهد شکست
🔹چیز دیگر را به مه مانند کن
🔹یا اگر چون سرو سویت عازم است
🔹زیر پایت نردبانی لازم است
🔹ای بسا از دیوان سنگین و کلفت
🔹که پُر است از فکر پوچ و حرف مفت
🔹راه خود جوی و مکن تقلید کس
🔹ز پریدن کبک کی گردد مگس!!

ادامه دارد........
Ⓜ️ @mantaghehbaladeh
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂