گفت: کسیکه واقعاً شاد است، هیچوقت بلند بلند نمیخندد. خندهی بلند اغلب برای پنهان کردن یک افسردگی درونی است. مثل افسردگی در ساعتهای پایانی یک تعطیلات که آدم را به دست و پا زدن برای یک شادی مضحک وا میدارد. نکند زمان بگذرد و من به اندازه کافی شاد نبوده باشم!
من بهیاد کسانی میافتم که در گوشه و کنار جادهی شمال، هنگام بازگشتن
از یک سفر تفریحی، با اضطراب آخرین ساعتهای فراغتشان را میگذرانند... با پایکوبی و نعره زدن در تونلها...
شادی، کالایی نیست که با خرج کردن پول و زمان، بدست آید؛ شادی با فائق آمدن و چیره شدن بر زمان بدست نمیآید. تلاش برای شاد بودن مساوی است با اضطراب و نهایتا افسردگی.
بهجت و انبساط خاطر حقیقی، نه نسبتی با "تعطیلی" دارد و نه دارایی. شادی حقیقی
از چشمه درون میجوشد. در هنگام "انس" و نه در "نسیان".
#بشنو_از_نی #یادگاری