✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی
🌹سلام ممنون از تجربه های ارزشمند همتون من هر شب تا سری به کانالتون نزنم خوابم نمیاد میخواستم بازم از تجربیاتم بگم براتون,
هیچ زندگی و آدمی بی نقص نیست همه ی ما مشکلات خودمون رو داریم مهم اینه که چطور با مشکل مقابله کنیم نه اینکه با رفتارای غلطمون اونو بزرگتر کنیم چند وقت پیش برادر شوهرم و زنش خونمون دعوت بودن که از حرفهای اونا متوجه شدم که شوهرم تو اینستا به دوست جاریم که از اقوام بودن یه پیام داده بودن و طرف به جاری من گفته بود و اونم پیش من و شوهرم و برادر شوهرم تو جمع گفت که چرا بهش پیام دادی شوهرم انکار کرد اما خودم دیدم چطور جلوی من رنگش پرید و ضایع شد من چیزی جلوی اونا به روش نیوردم در صورتی که درونم پر از خشم و حسادت بود اما خودم رو
#کنترل کردم جلوی اونا کم نیوردم بعدا هم فکرش که کردم تصمیم گرفتم به روش نیارم چون متوجه شده بود که من فهمیدم وکلی ضایع شده بود گفتم همین بسشه بذار بگذرم فعلا هر چقدر هم من داد و فریاد کنم و دعوا کنم چیزی درست نمیشه بالاخره اون یه پیام معمولی فرستاده حالا با قصد یا بی قصد و جاریم میخواست که منو به هم بریزه بذار بی خیالش بشم و به جاش بیشتر بهش
#محبت کنم البته اینو هم بگم همون شب اینستا رو جلوی خودم حذف کرد کلی باهام مهربون شده بود
😍گذشت اون جریان تا یه چند ماه بعد تو یه جمعی برادرشوهرم همون قضیه رو بهم تیکه انداخت که فکر نکنم شوهرت زن و بچه دوست باشه منم کم نیوردم و گفتم اتفاقا خیلی هم زن و بچه دوسته ...
اما بیش از حد بهم برخورده بود از این ناراحت بودم که چرا شوهرم اشتباهی کرده که منو جلو هم عروس و برادرشوهرم کوچیک کنه که اونا به خودشون اجازه بدن تو جمع اینجوری باهام برخورد کنن اینم بگم که جاریم و شوهرش آدمهای دهن گشاد و حسودی هستن و به زندگی ما حسادت هم میکنن .دیگه طاقت نیوردم بغض کرده بودم دلم میخواست با شوهرم در میون بذارم شبش که داشتم شوهری رو ماساژ میدادم که اینو از کانال شما یاد گرفتم و شوهری کاملا آرامش داشت بهش گفتم که برادرت همچین حرفی رو بهم زد سر اینکه تو پیام دادی به فلانی و گفتم من تو و زندگیمون دوست دارم و دلم نمیخواد آدمهای
#حسود تو زندگیم مشکل ایجاد کنن اونم ببچاره کلی از برادرش شاکی بود گفتم بیشتر
#حواست به زندگیمون باشه اونم که همیشه اجازه حرف زدن نمیداد و عصبانی میشد به حرفام گوش داد و هیچی نگفت آخرش هم بوس شب بخیر ازش گرفتم که هیچ وقت این کار رو نکرده بودم و اومدم تو اتاق بچه ها( و چون من یه پسر یک ماهه دارم جای خوابم و از شوشو جدا کردم فعلا)یه پیام متنی هم براش فرستادم عزیزم از حرفای امشبم ناراحت نشی همه انسانها جایزالخطا هستند مهم اینه که ما از خطاهای گذشته درس
#عبرت بگیریم و
#آینده رو بهتر
#بسازیم من دوست ندارم کسی به مرد رویاهای من به
چشم بد نگاه کنه و به هر کسی اجازه نمیدم تو زندگی ما حاشیه درست کنه و دخالت کنه من خودم و خودت و زندگیمون رو داده ام دست خدا و به خدا توکل کردم حرف بقیه باد هواست
❤️😍❤️متن رو براش ارسال کردم و گرفتم خوابیدم حرفام رو بهش زده بودم و خالی شده بودم....صبح شوهری بلند شد و اومد کنارم دراز کشید و منو بغل و بووووس کرد و
😍😘میخوام بگم مشکلاتتون رو با
#آرامش و حرف زدن حل کنید نمیگم دیگه هیچ مشکلی ندارم و کاملا به شوهرم اعتماد سابق رو دارم ولی کاری هم نمیکنم که فکر کنه بهش بی اعتمادم و ازم زده بشه من با این کارم اونو
#شرمنده خودم کردم و اون خودشه که باید تصمیم بگیره که از این به بعد چطور رفتار کنه و چه کاری نکنه تا یه جاهایی تو زندگیتون
#گذشت داشته باشین و
#چشم_پوشی کنید تا یه چیزی میشه زود به هم نریزید و آرامش زندگیتون رو خراب نکنید شما راه درست رو برید و هیچی کم نذارید طرفتون خواه یا ناخواه به سمت شما و راه شما کشیده میشه
🌹زندگی هاتون بی نقص و پر از آرامش و عشق من 28سالمه و شوهری 38 سال
😘😘😘🔴 #تجربه های بیشتر را در
کانال دوم ما ،
#مشاوره_زندگی بخوانید
👇https://telegram.me/joinchat/AAAAAEEYrkv5mB7brhhGDg