✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی
🌹سلام وقت بخیرخدمت ادمین و تمام اعضای کانال سپاس به خاطر اینکه چنین کانالی درست کردین ایده های خانوم های گل کانال را پخش می کنید
بنده 29سالمه و حضرت اقا 39 ، ما دوازه ساله که با حضرت اقا در یک خانه زندگی میکنم دوسال هم نامزد بودیم ولی افسوس میخورم به اون روزها که بهترین روزهای عمرم بود به خاطر حرفهای این و اون خراب شد
از انجا که من 14سال داشتم بی تجربه خانواده حضرت اقا سواستفاده می کردن حضرت اقا به حرف مادرش خیلی اهمیت می داد و هر اتفاقی که بین ما می افتاد ب مادرش میگفت و من از این کار ناراحت می شدم خیلی وقت ها جواب تلفن شو نمی دادم ولی ته دلم دوستش داشتم با هزار امید و ارزو عروسی کردیم امدم به خونه پدرشوهرم حضرت اقا امد پیش ام یواشکی به من گفت که مامانم و چند تا زنان اهل فامیل میخواهن شب بیدار بمانند و منتظر باشن تا پرده بکارت پاره شه
یه استرسی بهم وارد شد اخه من اون شب پریود بودم فقط به حضرت اقا گفته بودم ازش
قول گرفته بودم به کسی نگه یه دل شوره به من دست داد شاید باورتون نشه ولی صورتم شد مثل رنگین کمان چکار کنیم همه فکر می کردن که ترسیدم منو دلدری می دادن
عروسی تمام شد ما رفتیم تو اتاق ، حضرت اقا اومد پیراهنشو دراورد بازوشو برید و اون خونه لازمه را ریخت رو پارچه سفید و دادیم به جاریم که اومده بود پشت دره اتاق اون شب حضرت اقا مرا
#درک_کرد و من هم اون شب به خدا
#قول دادم که در همه حال حضرت اقا را درک کنم
عزیزان همسرتان را درک کنید چون روزی می شود که شما
#توقع درک کردن را به زبان بیاورید ک درکم کن
✍ به امید روزی که این فرهنگ های مزخرف و زشت از جامعه ما حذف شود
🔴 #تجربه های بیشتر را در
کانال دوم ما ،
#مشاوره_زندگی بخوانید
👇https://telegram.me/joinchat/AAAAAEEYrkv5mB7brhhGDg