کانال شهرستان الیگودرز

#قسمت_دوم
Channel
Logo of the Telegram channel کانال شهرستان الیگودرز
@LorestanaligoodarzPromote
2.06K
subscribers
71.6K
photos
11.4K
videos
18K
links
تاسیس کانال ۹ بهمن ۱۳۹۴ استعلام کانال http://telegram.me/itdmcbot?start=lorestanaligoodarz آدرس کانال درایتا https://eitaa.com/aligoodarzlorestan تحریریه کانال ✍️ ذبیح اله نوریان محمدرسول سعدی جلیلوند مهدی اتابکی خانم لونی خانم سرلک غلامرضا نوری
کانال شهرستان الیگودرز
توسعه لرستان با بخش خصوصی یا دولتی؟ حسن گرجی #قسمت_اول در خبر‌ها آمده بود که معاون محترم استاندار لرستان با اشاره به تدوین سند چهارساله توسعه استان لرستان گفته است که منابع مالی این سند بجز بخش مسکن مابقی آن در بخش‌های مهم و زیربنایی همچون کشاورزی، صنعت…
#قسمت_دوم

در این زمینه باید گفت که آیا در تدوین سند توسعه چهارساله لرستان ازتوان و تخصص دانشگاهیان و نخبگان در استان و مرکز کشور استفاده شده است یا خیر؟

که در صورت استفاده از ازآن‌ها می‌توان یک سند جامع‌تر و با کیفیت‌تر برای رشد و اعتلای استان محروم لرستان تدوین کرد و عدم استفاده از این اقشار را می‌توان یک خلاء در برنامه‌ریزی و پیشرفت استان دانست.
در باب ورود بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در استان باید گفت که توان بخش خصوصی در مقایسه با بخش دولتی کمتر است و برای تحقق و ورود سرمایه‌گذاران این بخش نیاز است تا اول دولت زیر بنا‌های لازم در بخش‌های مختلفی همچون کشاورزی و صنعت و سایر بخش‌ها را ایجاد کند تا بخش خصوصی بتواند با بر مبنای این زیربنا‌ها سرمایه‌گذاری خود را انجام دهد و این امر مستلزم آن است که در این مقطع زمانی رایزنی‌های لازم برای جذب بودجه‌های دولتی از طرف مسئولان ارشد استان و مجمع نمایندگان استان لرستان در مجلس صورت پذیرد.
در تنظیم لایحه بودجه هرساله می‌بینیم که سهم استان‌های برخوردار از بودجه بیشتر از استان‌هایی مثل لرستان است و باید گفت نوبت تخصیص بودجه به لرستان می‌رسد عنوان می‌شود که لرستان باید از سرمایه‌گذاران بخش خصوصی برای توسعه و پیشرفت خود استفاده نماید که این امر از دایره انصاف به دور است آن هم برای استان لرستان که دومین استان خسارت دیده از جنگ تحمیلی بوده است و می‌بایستی بودجه‌های مضاعفی برای رشد و توسعه آن اختصاص پیدا می‌کرد ولی متأسفانه در بحبوحه جنگ و بعد از آن استان‌های مرکزی و کویرنشین بیشترین سهم از اشتغال وو توسعه کارخانجات مهمی همچون فولاد‌سازی را به خود اختصاص دادند.
برای رشد و توسعه استان دو مقوله مهم کشاورزی و صنعت باید مد نظر مسئولان کشور و استان قرار گیرد که با توسعه کشاورزی با توجه به میزان بالای بارندگی و استعداد آب و هوای چهار فصل استان می‌توان اقتصاد استان و کشور را متحول کرد و همچنین در زمینه توسعه صنعتی با توجه به استعداد استان از لحاظ دسترسی به منابع انرژی و همچنین کریدور شمال به جنوب و راه آهن سراسری، منابع معدنی فراوان و از همه مهمتر نیروی کار جوان تحصیلکرده و جویای کار می‌توان گام‌های مهمی برداشت.


#کانال_تلگرام_شهرستان_الیگودرز
@lorestanaligoodarz
کانال شهرستان الیگودرز
🟥🔶🔹پاسخ یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به علل گرانی دلار #قسمت_اول 🔹دکتر جعفر قادری نماینده شیراز گفت: کشور در طول یکی دو سال گذشته با تورم مواجه بوده که این تورم خودش را در قیمت دلار تخلیه می‌کند. عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با تاکید…
#قسمت_دوم

جعفر قادری درباره علت افزایش قیمت ارز در کشور گفت: افزایش نرخ دلار تحت تاثیر چند عامل است؛ کشور در طول یکی دو سال گذشته با تورم مواجه بوده که این تورم خودش را در قیمت دلار تخلیه می‌کند. به عبارت دقیق‌تر وقتی تورم داخلی بیشتر از تورم خارجی باشد و اثر تورم مازاد روی دلار تخلیه نشود، قیمت دلار حالت فنر فشرده پیدا می‌کند که با کوچکترین فشاری، آزاد شده و قیمت ارز بالا می‌رود.
وی عامل دیگر در افزایش قیمت دلار را زیاد شدن تقاضای سفته‌بازی دانست و گفت: در ناآرامی‌ها تقاضا برای سفته‌بازی ارز بالا می‌رود؛ قرارداد چینی‌ها با کشورهای عربی و اظهارنظرشان درباره جزایر سه گانه باعث ایجاد نگرانی در بین فعالان اقتصادی شد که نکند در رابطه ایران و با چین مشکلاتی به وجود آید و عملا صادرات و واردات ما با چین تحت شعاع قرار ‌گیرد.

#کانال_تلگرام_شهرستان_الیگودرز
@lorestanaligoodarz
کانال شهرستان الیگودرز
منافع مقطعی ما ؛ یا مبارزه با ستم و بی عدالتی محمد امین سلیمی سردبیر خبرگزاری دانشجو 💠 فساد با چفیه، فساد با نام شهدا #قسمت_اول 🔸️حدود شش سال قبل #مازندران درس میخواندم آقای نیاز آذری رییس دانشگاه آزاد استان و قبل از آن هم ۲۰ سال مدیر اطلاعات استان…
منافع مقطعی ما ؛ یا مبارزه با ستم و بی عدالتی

محمد امین سلیمی
سردبیر خبرگزاری دانشجو

💠 فساد با چفیه، فساد با نام شهدا
#قسمت_دوم

🔹️جستاری در باب قبح زدایی از فساد و مفسد🔹️

💠 اینجا #کرج است و دارد یک رویداد فرهنگی رخ میدهد!

💠 حاج #علی_ترکاشوند که در زمان شهرداری حمایت خیلی از مجامع انقلابی و مذهبی شهر را با خود داشت، و زمانی که برخی بچه‌ها در برابر فساد او به اعتراض بلند شدند همانها جوری ایستادگی کردند گویا اصول انقلاب خدشه‌دار شده حاج علی برای یکی از پرونده‌هایش به حبس و جزای نقدی محکوم شد، پرونده دومش هم در دادسرای نظامی مفتوح است و حاج علی قصه ما با وثیقه میلیاردی آزاد است و در رویدادها کنار شهردار فعلی کرج می‌ایستد!

طی هفته گذشته اتفاق افتاد:

1- پروانه سهرابی مدیر فرودگاه بین‌المللی #آبادان بازداشت شد.دو تن از پیمانکاران طرح توسعه فرودگاه بین‌المللی آبادان و سه تن از کارکنان این فرودگاه به اتهام تبانی، ارتشا و حیف‌ومیل بیت‌المال بازداشت و روانه زندان شدند.
2- علی اکبر احمدی دشتی مدیرعامل پتروشیمی رازی با اتهام تخلفات مالی بازداشت شد.
3- مدیرکل سابق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری #آذربایجان_شرقی و چهارنفر از کارمندان این سازمان بازداشت شدند.
4- محمد حضرت پور شهردار #ارومیه توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد.

💠 حالا یک خط پایین را مطالعه کنید:
فقط امسال حدود ۲۰ شهردار و ۵۰ عضو شورای شهر در تعدادی از استان‌ها و شهرستان‌ها تحت‌تعقیب قرار گرفتند، بازداشت شدند و برخی محکوم شدند.

💠 نیمه پر لیوان آنجاست که خب الحمدلله دارد با فساد مبارزه میشود اما نکته دیگری که امروز با دیدن پست شهردار کرج توجهم را جلب کرد این بود که به موازات این قضیه در برخی نقاط فساد دارد خاصیت ضد ارزش بودن خودش را از دست میدهد و مردم به یک همزیستی مسالمت آمیز با مفسدین دعوت میشوند.
.
💠 اینکه فساد سیستماتیک چیست و چه معانی دارد و ما کجاییم شاید بحث مورد اختلافی باشد ولی آنچه برای من مسلم است این است که ما در حوزه مقابله با فساد دچار ناکارامدی سیستمی هستیم یعنی در وجوه مختلف در حوزه پیشگیری و مبارزه با فساد لنگ میزنیم.
.
💠 فرآیندی که برخورد قضایی تنها بخشی از آن است و وجوه مختلف دیگری هم دارد.


@lorestanaligoodarz
کانال رسمی شهرستان الیگودرز
تاسیس ۱۳۹۴
کانال شهرستان الیگودرز
#قسمت_اول نماینده الیگودرز در نشست خبری با اصحاب رسانه در خرم آباد: افتتاح پیست اسکی موجب تحول اقتصادی در الیگودرز و لرستان می شود / مخالفت سازمان برنامه ریزی و بودجه جهت تعیین ردیف بودجه جبران خسارت سیل لرستان / اعتبارات استانی پاسخگوی رفع مشکلات راههای…
#قسمت_دوم

نماینده مردم  الیگودرز در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ظرفیت‌های مالیاتی کشور زیاد است ،تاکید کرد: بیش از 40 تا 45 درصد معافیت مالیاتی داریم که با توجه  به شرایط سخت کشور تداوم همه این معافیت‌ها لازم نیست چراکه در بسیاری از این معافیت‌های مالیاتی فساد است و در شرایط اقتصادی فعلی باید در درآمدهای مالیاتی و گمرکی بازنگری شود.
اودر رابطه با هزینه‌های بودجه عمومی کشور بیان کرد: از بودجه عمومی کشور 637 هزار میلیارد تومان اعتبارات هزینه‌ای و جاری است که  اجتناب ناپذیراست و باید پرداخت شود علاوه بر این 90 هزارمیلیارد تومان جهت همسان سازی در نظر گرفته شده که در مجموع می‌شود 730 هزار میلیارد تومان در همین راستا  اعتبارات هزینه‌ای بودجه 1400 در مقایسه با سال گذشته 46درصد رشد داشته است.
رشد درآمدی بودجه با رشد هزینه‌ای آن  انطباق ندارد
خدابخشی گفت: با توجه به رشد 10درصدی درآمدهای گمرکی و مالیاتی در مقایسه با رشد 46 درصدی هزینه‌ها انطباق ندارد و برهمین اساس باید نگران آینده کشور باشیم و نسبت به افزایش هزینه‌ها معترض باشیم، بودجه‌ای خوب است که درصد اعتبارات عمرانی آن افزایش پیدا کند نه اعتبارات  هزینه‌ای رشد کند.
او تصریح کرد: در بودجه 1400 تملک دارایی‌های سرمایه‌ای برای طرح‌های عمرانی 104 هزار میلیارد تعیین شده که سال گذشته 88 هزار میلیارد تومان بوده است باید تلاش کنیم نسبت اعتبارات عمرانی به کل مصارف بودجه عمومی سال به سال بیشتر شود اما متاسفانه این امر اکنون بهبود پیدا نکرده است.
نماینده مردم  الیگودرز در مجلس شورای اسلامی در رابطه با بودجه شرکت‌های دولتی وموسسات انتفاعی وابسته به دولت  ،خاطرنشان کرد:382 شرکت و موسسه انتفاعی به دولت در کشور وجود دارد که در بودجه 1400 حدود  هزار و 500هزار میلیارد تومان  برای آنها تعیین شده و در مقایسه با بودجه سال گذشته 400 هزار میلیارد تومان افزایش داشته است.
 او ادامه داد: جهت نظارت و بررسی بودجه شرکت‌های دولتی  و موسسات انتفاعی وابسته به دولت  از 382 شرکت دولتی 35 شرکت از جمله شرکت ملی نفت ایران بیش از 80 درصد بودجه شرکت‌های دولتی را دریافت می‌کنند که جهت بررسی درآمدهای شرکت‌های دولتی شفاف سازی می شوند.  
خدابخشی با اشاره به پروژه‌های عمرانی  نیمه تمام  کشور ، یادآورشد: بیش از 700 هزار میلیارد تومان پروژه نیمه تمام داریم که باید تلاش کنیم نقدینگی که در کشور سرگردان است و هر بار بازار مسکن، خودرو و غیره  را بهم می‌ریزد باید دولت سیاست‌گذاری کند و این اعتبارات  را به سمت واحدهای تولیدی گسیل کند چرا که واحدهای تولیدی از عدم سرمایه در گردش رنج می‌برند که متاسفانه این مشکلات به ضعف مدیریت‌ها برمی‌گردد.  
محمد خدابخشی در پاسخ به سئوال خبرنگار برنا گفت : یکی از موقعیت هایی که الیگودرز دارد و می توان به درستی از آن برای تعالی جامعه استفاده کرد وجود ارتفاعات بی نظیر در الیگودرز است که با همه مشکلات می توان بهترین بهره برداری را از آنها داشت.
او با بیان اینکه ورزش الیگودرز در ماه های اخیر متحول شده است، گفت: احداث پیست اسکی موجب تحول اقتصادی منطقه می شود.
نماینده مردم  الیگودرز در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: جهت مشکلات راههای روستایی از جمله روستاهای شهرستانی  اعتبارات استانی جوابگو نیست، خوشبختانه  امسال جهت احداث راه‌های عشایری ردیف ملی ایجاد شده که برای سال اول 50 میلیارد تومان اعتبار تخصیص داده شده و همچنین  جهت رفع مشکلات گازرسانی به مناطق کوهستانی دراولویت بودجه ملی هستند.
مخالفت سازمان برنامه ریزی و بودجه جهت تعیین ردیف بودجه  جبران خسارت سیل لرستان
خدابخشی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران   با بیان اینکه  اینکه با توجه به خسارت 7 هزارمیلیاردی سیل سال گذشته به استان لرستان که تاکنون تنها 4 هزار میلیارد تومان آن تخصیص داده شده آیا می‌توان جهت جبران خسارت ردیف بودجه ملی گرفت عنوان کرد: در بودجه  اعتباراتی مربوط به بحران داریم ولی سازمان برنامه ریزی و بودجه جهت تعیین ردیف بودجه ملی  جبران خسارت سیل استان لرستان مخالفت کرده ولی تلاش می‌کنیم موضوع را در کمیسیون تلفیق مطرح کنیم.

@lorestanaligoodarz
#نماینده را مصادره نکنیم

#قسمت_دوم

با رای آوردن مجدد دکتر محمد خدابخشی در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی انتظار لرستان و الیگودرز از فرزند خلف زاگرس بالا رفت و همه در انتظار عمران و آبادانی الیگودرز می باشند.

آنچه دل هر انسانی را به درد می آورد فشار ها و توقعات بیجای اندک اطرافیان و حامیان خدابخشی است که او را در راه خدمت به مردم خسته می نماید.

چرا ما فکر می کنیم چون از محمد خدابخشی حمایت کرده ایم یا به او رای داده ایم باید سند ۲ دانگ شهر را به نام ما بزند؟؟

یا باید این افراد را با مدارک نامربوط و غیر تخصصی در جاهایی بگمارد که با تربیت فرزندان مردم یا سلامتی شهروندان در ارتباط است...


برای بار دیگر متذکر می شویم ۳۰هزار رای مربوط یه یک طایفه، قوم،حزب یا فرد خاصی نیست که محمد خدابخشی شهر را قربانی آنها نماید همانطور که دوره پیش با وجود هزاران تهمت سربلند از فیلتر شورای نگهبان و مراجع ۴ گانه بیرون آمد...

محمد خدابخشی الیگودرز را خواهد ساخت اگر منافع شخصی ما اجازه دهد او به پیگیری هایش ادامه دهد....

شاید مجبور شویم نام افراد منفعت طلب را به مردم معرفی نماییم...


@lorestanaligoodarz
🟥سخنی با کاندیداهای انتخابات مجلس در الیگودرز


ذبیح الله نوریان/ فعال اجتماعی رسانه ای
تحریریه کانال رسمی شهرستان الیگودرز

#قسمت دوم :

💢هوچی گری و تخریب در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی، فضای جامعه را غبار آلود می کند و در نهایت دامن همه را می گیرد. این مساله در شهری مثل الیگودرز که حتی در بخش زیر ساخت های توسعه محروم است ، به انباشت عقب ماندگی های بیشتر می انجامد.!

💢تقویت رفتارهای هیجانی و احساسی که برخی کاندیداها سر منشاء آن هستند آفت خطرناکی است که علاوه بر ایجاد فضای ناامنی فکری، جلو رشد آگاهی مردم را می گیرد .
نفرت پراکنی ، کتمان حقایق و پاسخ‌های نادرست و مغرضانه از سوی کاندیداها به پرسش های مردم یک رویکرد عقب گرایانه است.

💢برخی داوطلبان نمایندگی علیرغم این که می دانند با کمترین تخصص و تجربه در #تراز_نمایندگی مجلس نیستند اما متاسفانه برای رسیدن به قدرت از هر دری وارد می شوند ، بعضی از آنان با سوء استفاده از احساسات قومی و انتساب خود به فلان طائفه و فلان فامیل ، شعارگرایی و وعده های پوچ را سر لوحه تبلیغات قرار داده اند و جالب آنکه دم از #گسست_قومیتی می زنند در حالی که با رفتارهای متناقض ، قومیت و فامیل گرایی را ترویج می کنند و روشن است با مرزبندی مردم قصد فریب دارند !

💢 براي نمايندگی مجلس خودشان را می کُشند، خودشان را به آب و آتش و در و ديوار ميزنند چه کارها که نمی کنند ! با خود بزرگ بینی و خود برتر پنداری آتش #تفرقه را شعله ور و منافع عمومی را می سوزانند ، افسوس که با این رفتارها در واقع #فقر و #مهاجرت و #بیکاری را تثبیت می کنند !!

ادامه دارد ...


@lorestanaligoodarz

کانال رسمی شهرستان الیگودرز
حامی اشتغال و توسعه
🔴 نگاهی دیگر به عملکرد مهدی شاه نصیری،رئیس اداره ورزش و جوانان الیگودرز

#قسمت_دوم
🔺مدیر برتر استان برای اولین بار
🔺بازسازی و احیای منزل مسکونی متعلق به اداره ورزش که به محل تزریق معتادان تبدیل شده بود.
🔺بازسازی سالن کشتی و یکپارچه نمودن تشک آن
🔺راه اندازی ایستگاه ورزش.دوچرخه سواری و سلامت
🔺احداث سونا برا سالن کشتی و احداث باشگاه بدنسازی در جوار آن
🔺رشد بیش از ۴۰ درصدی بیمه ورزشی
🔺تجهیز سالنهای کشتی سپاه
🔺تجهیز سالن کشتی شهید بهشتی
🔺تجهیز سالن کشتی مجموعه ملی
🔺تجهیز سالن کشتی شاپوراباد
🔺تجهیز سالن کشتی چمن سلطان
🔺پیگیری جهت آسفالت ورودی مجموعه ملی با همیاری شهرداری
🔺پیگیری و تجهیز مهمانسرای اداره ورزش
🔺تجهیز و راه اندازی سالن ورزش پیشکسوتان
🔺عقد قرار داد برای نصب صخره کوهنوردی
🔺خرید ۱۵ عدد دوچرخه برای ایستگاه دوچرخه

@lorestanaligoodarz
داستان #انجیلا💘
#قسمت_دوم- بخش پنجم


گوشی رو که گذاشتم چند تا نفس عمیق کشیدم و رفتم به اتاقم و با اینکه کسی خونه نبود در و بستم و خودمو انداختم روی تخت ...
جوونه های یک عشق زود هنگام در دل من رشد کرد ...و تمام تار و پود منو گرفت ......
یک ماهی گذشت .. وحالا من هر کجا می رفتم کاظم رو می دیدم که از دور منو نگاه می کنه ...
گاهی زنگ می زد و آنا یا بابا گوشی رو بر می داشتن و اونم زود قطع می کرد ...
و با این کارش شک اونا رو برانگیخته بود ..... کم کم آنا حساس شد و نمیذاشت من تلفن رو جواب بدم ..
این بود که منم نسبت به دیدن اون بی تاب تر می شدم ...
و این طوری یک عشق عجیب و باور نکردنی بین ما بوجود اومد ....
تا روز تولد من رسید ..
آغاز شانزده سالگی ...پنجشنبه بود ...آنا از دو هفته قبل داشت تدارک اونشب رو می دید ...
اون هر سال این کارو می کرد ..و همیشه می گفت روز تولد انجیلا مهمترین روز زندگی منه .. چون خدا منو بهش داده بود ...
بعضی از سالها برای تولد من کارت چاپ می کرد و توی باغ یا باشگاه مهمونی می داد ..و هر چی می تونست اونو با شکوه تر و مجلل تر بر گزار می کرد ...
اونقدر آنا به این روز بها می داد که همه از جمله خودم فکر می کردیم واقعا اتفاق بزرگی تو این روز افتاده ...
از در مدرسه که اومدم بیرون کاظم اون روبرو ایستاده بود به من اشاره کرد ..
منم تو پیاده رو راه افتادم ...
خودشو رسوند پشت سر من و برای اولین بار با هم حرف زدیم ..
گفت : انجیلا تولدت مبارک و یک بسته کوچیک طرف من دراز کرد ..
فورا ولی با ترس اونو گرفتم و گفتم مرسی ..
گفت : خیلی دوستت دارم .


@lorestanaligoodarz
.
داستان #انجیلا💘
#قسمت_دوم- بخش چهارم

خونه ی ما یک در ماشین رو داشت که طرف راست بود و یک در کوچیک برای رفت و اومد خودمون ..
بابام تمام اوقات بیکاریشو تو ی اون حیاط میگذروند و به ماشینش رسیدگی می کرد ..
جلوی در یک داربست زده بود که یک نسترن رونده تمام اونو گرفته بود و موقعی که گل می داد منظره ی بسیار دل انگیزی داشت ..
وسط حیاط حوضی دایره شکلی با یک فواره که چند تا ماهی قرمز و سیاه همیشه توش وُل می خوردن داشتیم .. و دور تا دور اون باغچه بود که بابا توی اون گلهای فصل رو می کاشت ...
و یک تراس سراسری و بزرگ جلوی ساختمون بود که بیشتر مهمونی های خانوادگی رو اونجا بر گزار می کردیم ...
آنا زن خوش مشرب و خوش رویی بود که دوستان زیادی داشت ..
اون زن پر قدرت و محکم مثل مادرش همیشه فرمان می داد و بقیه اجرا می کردن ..
مادر بزرگ من یکی از شازده خانم های قاجار بود و مادر من رو هم همینطور قوی بار آورده بود ....

آنا خونه نبود..کلید انداختم و رفتم تو حیاط ..
اما همون جا روی تراس نشستم ..دلم می خواست از خونه برم بیرون تا شاید اونو ببینم ...
صدای زنگ تلفن رو شنیدم و با عجله رفتم و گوشی رو بر داشتم ..
گفتم بله بفرمایید ...صدایی نیومد ...
دوباره گفتم بله بفرمایید ...
با احتیاط و آهسته گفت : با انجیلا خانم کار داشتم ...
من فورا فهمیدم که باید خودش باشه ..قلبم شروع کرد به تپیدن و صورتم سرخ شد و با ترس و لرز گفتم : بله خودم هستم شما ؟
گفت : ببخشید مزاحم شدم من کاظمم میشه یکم باهاتون حرف بزنم ؟
گفتم من شما رو نمی شناسم ..
گفت : همونم که تو ولیعصر شما رو می بینم .. امروزم اومدم در مدرسه تون ..
گفتم : خوب چیکار داری ؟
گفت می خواستم باهات حرف بزنم ...
با شرم و به آرومی گفتم : خوب بزن ...
گفت : میشه اول تو حرف بزنی من صداتو بشنوم ؟
دستم داشت می لرزید یکم سکوت کردم ...و گوشی رو گذاشتم ..
اونقدر قلبم تند می زد که ترسیدم از پشت تلفن بشنوه ...

@lorestanaligoodarz
داستان #انجیلا💘
#قسمت_دوم- بخش سوم






اون زمان تو خونه ی ما فقط من بودم و آنا و بابام ..
برادر بزرگم شهاب چند سال بود رفته بود آلمان و اونجا زندگی می کرد و برادر کوچیکم جاسم ازدواج کرده بود و اون خونه ی بزرگ مونده بود برای ما سه نفر ...
که غیر از پذیرایی و حال (هال ) بزرگی که داشت پنج تا اتاق خواب داشت که هر کدوم خوب و جادار بودن و یک آشپز خونه که فقط یک میز دوازده نفره وسط اون جا شده بود و پشت اون حیاط خلوت یا بهتر بگم انباری بود که آنا همیشه ترشی ها و مربا جات و شور و خیار شور هاشو اونجا نگه می داشت ...
و زیر زمین خونه که برای خودش یک طبقه ی کامل بود و ما اغلب تابستون ها رو اونجا زندگی می کردیم و همه چیز داشت و وقتی اونجا بودیم احتیاجی به بالا نداشتیم ...
شام که خوردیم آنا تو آشپز خونه بود و بابا هم روی مبل چرت می زد...
نگاه من به تلفن بود ولی کسی زنگ نزد از اینکه به مریم گفتم پشیمون شده بودم ...
از خودم بدم اومد نباید اینقدر سبک سر باشم و با یک پسر حرف بزنم ...
آره اگرم زنگ زد جواب نمی دم اصلا چه معنی داره ...با این فکرا اونشب دیگه بی خیال شدم و خوابیدم ..
فردا که از در مدرسه اومدم بیرون دیدم جلوی مدرسه ی ما ایستاده ...
تا منو دید یک لبخند آشنا زد ..
من فورا سرمو انداختم پایین در حالیکه قلبم بشدت تو سینه می تپید و دست و پام می لرزید سوار ماشین شدم ...
از ترس بابا جرات نکردم بر گردم به عقب نگاه کنم دلم می خواست دوباره اونو ببینم ..
خوش تیپ و قد بلند بود و توجه هر دختری رو به خودش جلب می کرد ....
در خونه که رسیدیم بابا نگه داشت و گفت تو برو خونه من جایی کار دارم ...
وقتی پیاده شدم ..و بابا رفت مدتی به انتهای خیابون نگاه کردم ..
فکر کردم ممکنه دنبالمون اومده باشه ولی بازم نا امید شدم

@lorestanaligoodarz
داستان #انجیلا💘
#قسمت_دوم- بخش دوم

این کار و تا آخر شب چند بار تکرار کردم و هر بار منصرف شدم ..و بالاخره هم تصمیم گرفتم زنگ نزنم این بهترین کار به نظرم رسید ...
ولی از ته قلبم دلم می خواست باهاش حرف بزنم ....
اما احساس گناه می کردم و فکر م این بود که اگر این کارو بکنم دیگه دختر پاکی نیستم و همه ی حُجب و حیای من ریخته شده ,
,جنس مخالف ,,چیزی که همیشه دخترای جوون اون سالها رو ازش می ترسوندن و از روبرو شدن با اونا واهمه داشتن ..
با اینکه من تو خانواده ی آزادی زندگی می کردم و آنا تو زمان خودش هر کاری دلش خواسته بود کرده بود با این حال بشدت مراقب من بود که دست از پا خطا نکنم و در مقابل اعتراض من می گفت : حالا دور و زمونه فرق کرده دیگه نمیشه اون کارارو کرد باید مطابق زمونه پیش بریم ....
بی قرار شده بودم و اونشب تا صبح خواب کاظم رو دیدم ..
فردا وقتی رفتم مدرسه و چشمم به دوستم مریم افتاد ، یک فکری به سرم زد ..و فورا عملی کردم ...
وگفتم : ببین مریم دیشب من با دختر عمه ام رفته بودم ولیعصر یک پسره دنبال ما افتاده بود که ول کنم نبود نکنه همون پسر دایی تو باشه ؟ گفت تو دیشب ولیعصر بودی ؟
وای انجیلا .. اونم اونجا بود و گفت باز دختر رو دیدم پس اون دختر تو بودی ؟ چرا به فکر خودم نرسید ..
داره در بدر دنبالت می گرده ....واقعا اون دختر تویی ؟ عاشقت شده ...
گفتم :نمی دونم ولی مامان منم رنو داره دیگه ..
گفت : وای انجیلا تو رو خدا چه خوشحال شدم بهش بگم دوست منی خودشو میکشه ..
چشم و ابروی سیاه داشت ؟
گفتم: نمی دونم فکر کنم همون بود ... نه بابا بهش نگی من بهت گفتم شایدم من نباشم ...
گفت : نه بابا نمیگم .. مگه دیوونه شدم ؟ ...
ولی اینو می دونستم که آلو تو دهن مریم خیس نمی خوره و دیرش میشه خودشو به تلفن برسونه و به کاظم خبر بده ...و مطمئن بودم شماره ی منو بهش میده ....
برای همین وقتی بر گشتم خونه از کنار تلفن تکون نخورم و با هر زنگ از جا می پریدم و گوشی رو بر می داشتم و قلبم بشدت می زد ...
ولی خبری نشد و من تمام وقتم به احوال پرسی از دوستان آنا گذروندم ...
بالاخره ناامید شدم و رفتم سر درسم ....

@lorestanaligoodarz
داستان #انجیلا💘
#قسمت_دوم- بخش اول

اون روز من حال و هوای دیگه ای پیدا کرده بودم از این مغازه به اون مغازه می رفتم و خرید می کردم و اونم دنبال ما میومد بدون اینکه حرفی بزنه یا سعی کنه خودشو به ما نزدیک کنه ...
خریدم خیلی طول کشید و وقتی بر گشتم خونه آنا با اعتراض گفت : چرا دیر اومدی؟ لازم نبود تا این وقت شب بیرون بمونی ....
دیگه نمی زارم تنها بری,, شب شده چیکار می کردی تا حالا؟ ..
خودمو برای آنا لوس کردم و گفتم : مثل اینکه دخترتون بزرگ شده هنوز مثل بچه ها با من رفتار می کنی ....
و با غیظ رفتم تو اتاقم چیزایی که خریده بودم ریختم روی تخت ...
ولی حواسم به اونا نبود هنوز پوست بدنم داغ بود و یاد اون دو تا چشم سیاه که میافتادم قلبم به تپش میافتاد ...
یک مرتبه کنار یک بسته یک کاغذ دیدم که نوشته بود کاظم و یک شماره ی تلفن همین ..
گرفتم تو مشتم از ترس آنا محکم نگهش داشتم ...
بعد مونده بودم چیکارش کنم ؟ انگار یک بمب تو دستم بود گوشه ی کیفم قایمش کردم و منتظر شدم تا فرصتی پیش بیاد و بهش زنگ بزنم ...
تو عالم جوونی و بی خبری بودم برای همین به یک باره دنیای من عوض شد ...
هنوز نمی دونستم معنای کاری که می کنم و احساسی که داشتم اسمش چی بود ..
یک پسر دبیرستانی که هنوز ریش و سیبلش هم در نیومده بود توجه منو به خودش جلب کرده بود و دنیای شیرینی برام ساخته بود ....
موقعیتی پیدا کردم وقتی که سر آنا و بابا گرم بود فورا گوشی رو بر داشتم ..
ولی زود پشیمون شدم ..اصلا خجالت کشیدم ..
با خودم گفتم انجیلا حیا کن داری چیکار می کنی ؟ می خواهی بهش چی بگی ؟و منصرف شدم ...
ولی باز طاقت نیاوردم ..چند دقیقه بعد دوباره این فکر تو سرم افتاد که نکنه منتظر باشه و دوباره گوشی رو بر داشتم شماره گرفتم ولی قطع کردم در حالیکه دست و پام مثل بید می لرزید دراز کشیدم روی تختم ....

@lorestanaligoodarz
#قسمت_دوم

🎹 سرگذشت چهار شیرزن بختیاری🎹


🔹بی بی زینب
بی بی زینب دختر ابدال خان پسر کلبعلی خان دورکی است.مادرش دختر شفیع خان بود بعد از قتل ابدال خان به عقد ابوالفتح خان برادر وی در آمد و پس از کشته شدن ابوالفتح خان با حسینقلی خان ایلخانی ازدواج کرد.بی بی زینب چون در عنفوان جوانی به زیارت خانه خدا میرود به حاجیه بی بی مشهور می گردد.بی بی زینب یکی از زنان متنفذ و مقتدر ایل در زمان خویش بوده است که هم بر روی شوهر خود و پسرانش و هم بر روی خوانین بختیاری دارای نفوذ کلام بوده است تا جایی که گاهی پسران خود را توبیخ می کرده است. بی بی به کشورهای مختلفی سفر کرد و از طریق بغداد به خانه خدا مشرف شد. و تا پایان عمر و در سن نود سالگی نیز در مسائل سیاسی ایل دخالت می کرد.از زمان مرگ او اطلاع دقیقی در دست نیست اما در زمان حضور الیزابت مکبن روز در چهار محال بختیاری زنده بوده است.

🔹بی بی صاحب جان
دختر رضاقلی خان ایلبیگی ،همسر نجفقلی خان صمصام السلطنه و خواهر ابراهیم خان ضرغام السلطنه، او از زنان لایق،کاردان و شایسته بختیاری بوده است.او همسرش صمصام السلطنه را در امور ایل یاری می رسانده و با او همکاری داشته است.این زن در غیاب شوهرش اوضاع را به دقت زیر نظر داشته و با ارسال تلگراف و نامه و حل و فصل مسائل ایلی موقعیت شوهرش را تثبیت می نمود.بی بی صاحب جان در جریان فتح اصفهان هنگامی که پی برد تعدادی از خوانین بختیاری تمایلی به این کار ندارند با ارسال نامه های برای همسران آن ها از آن ها خواست که شوهرانشان را راغب کنند که به یاری صمصام السلطنه بشتابند این حرکت بی بی باعث اتحاد خوانین و ایل گردید و نتیجه آن فتح پیروزمندانه اصفهان بود.
الیزابت مکبن روز در باره او نوشت او از هر لحاظ زن فوق العده ای بود.در مصرف پول امساک می کرد و به طور کل از به کار بردن زیور آلات خودداری می کرد.
#پایان. منبع پایتخت بختیاریها


#کانال_شهرستان_الیگودرز
https://telegram.me/joinchat/By0c4zyGmUG2TzL_Xym9rw