دلم ڪہ تنگ مےشود چشمانم را
مےبندم ....
عمیق نفس مےڪشم ...
حالا امواجے از تو را در دریاے خیالم حس
نمےڪنم ....
عطرت ...
آغوشت ...
خندہ هایت ....
چشمهایت ....
مهربانے هایت ...
حتے اخمهایت ...
همہ ے با تو بودنها مانند نوار فیلمے از
پشت پلڪهایم مےگذرد ....
و من تو را بارها و بارها بیمارگونہ در خاطرم مرور مےڪنم...
اڪنون
حس مےڪنم قلبم ڪمے آرامتر شد...
💔بغض تنهــــایــــی
💔@Loneliness61