باز هم غم، بر تمام زندگیام چیره شده. هرکاری میکنم تا غمگین نباشم اما باز هم غمگینم. به هرچیزی چنگ میزنم تا کمرنگ شود اما باز هم غمگینم. خالی از زندگی هستم. نه حرفی برای گفتن دارم و نه میتوانم شرایط را بهبود ببخشم. نشستهام و تنها به عبور عقربههای ساعت و آدمها نگاه میکنم.