Little별☁️✨

به حدی که حرف زدن ادمایی که نمیشناسمشون هم میره رو مخم ....

جدا حوصله هیچی ندارم و این ... بده ... :(

ولی من نباید الان اینقدر عصبی باشم ....

جدا چرا؟؟؟
خب مگه مریضی؟
وای که الان توانایی خفه کردن این دست آدم هارو دارم

ولی
یکی از اون متظاهر ها دقیقا همین کارو میکنه
یه شخصیت و اینقدر منزجر کننده نوشته که برام سواله چرا!!!!

یه جایی فعالیت دارم که بیشتر از این که احساس صمیمت داشته باشم حس انزجار میکنم
همه در ظاهر دوست ولی بدتر از دشمنن
حالا به اینا کاری ندارما

در وصف حس و حال الانم یه چیزی و باید بگم که بیشتر برای خودم بیانش میکنم

اینجاست که میگم
-نویسنده... مگه مرض داری؟

تاکید میکنم
خوب یا بد
عجیب یا هر چیز دیگه ای
از این که تو یه خط داستانی یکی از شخصیت ها با اشخاص دیگه ای مدام ارتباط بگیره و در آخر برسه به شخصیتی که از اول هم قرار بود باهم باشن متنفرم

شاید چون همیشه قشنگ ترینه

انگار این مورد از من جدا نشدنیه 🙂

ولی دارم بعد از کلی کلنجار رفتن کاری و انجام میدم که ازش دست کشیده بودم

نمیدونم چرا ...

فکر میکنم آرامش اعصاب همون چیزیه که انگار باهام خصومت شخصی داره
چون مدام در تلاشه از من فاصله بگیره .....

۲۵ آبان ماه🦋
تو قشنگ ترین فصل سال که همه جا پر از برگ های نارنجی و زرد پاییزیه🍂، فصلی که نم و بوی بارونش آرامش بخشه🌧،  یه دختر به دنیا اومد 👼🏻
یه دختر با چشمای درشت و مژه های بلند قشنگ✨
دختری که قلبش شیشه ای🤍 و محبتش بی دریغ، دختری که با مهربونش، با حمایت های همیشگیش و صبوری هاش، با حضورش و صدای دلنشینش شد بهترین رفیق من 👭
کسی که نمیدونم یک دفعه چطوری سر و کله اش وسط مسیر زندگیم پیدا شد اما میدونم از یه جای به بعد حضور گرمش شد دلگرمی من تو روزای خستگی و سختم🎐
همون روزایی که دلم‌ میگرفت ....
روزایی که خسته بودم و اون با صبوری و حمایت هاش بهم امیدواری میداد☕️
اون دختر شد بهترینِ بهترین دوستی که کم کم بودنش پر رنگ تر شد
درست به پر رنگی رنگ های گرم و دوست داشتنی پاییزی🍁

میخوام امروز و نه تنها به دختر پاییزی بلکه به خودمم تبریک بگم ‌... چون انگار به دنیا اومد و تولدش شد بهترین هدیه دوست داشتنی و خاص من🎈🧸
생일 축하해요
     祝你生日快乐

سخته ...
واقعا سخته و مسبب این حساسیت اطرافیانن

مثلا اینکه حساسیت من نسبت به چیزی کم بود
به مرور این کم بودن هی زیاد شد

چقدر بده ادم نسبت به یه سری چیز ها حساسیتش بیشتر بشه

بارون ....