رخدادها را مقایسه کنید با آنچه امروز #آمریکا بنام تحریم علیه ایران پیاده کرده است؛ میبینید داستان #همان است❗️ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
◀️#پیام_رادیویی دکتر مصدق، پیش از رفتن به لاهه (کانال مصدق به روایت تاریخ و اسناد)
اکنون که به خواست خداوند متعال باردیگر برای دفاع از حق ملت ایران سفری دشوار درپیش دارم، وظیفه خود میدانم از عموم #هم_وطنان_عزیز که با کمال #بردباری دربرابر #مشکلات_عظیم که پیش آمده است #استقامت خود را از دست ندادند، سپاسگزاری کنم. اینک دادگاه لاهه علاوه بر #ماجرای_گذشته(شکایت ایران) با #مظالم_جدیدی مواجه است که بعد از صدور رای #شورای_امنیت به ما تحمیل شده است ■محاصره_اقتصادی ■جلوگیری ازفروش متاع موجود ■تحریکات در #داخله ■کارشکنی در #خارجه ■تهدیدخریداران نفت ایران ■اغوای همسایگان ■دسایس در #بحرین و #جزایر_خلیج_فارس ■تعطیل ارتباطات تجارتی ■توقیف امتعه(کالاها) و اشیایی که باید به ما تحویل دهند. اینها مصائبی است که [انگلستان] بعد ازجریان شورای امنیت؛ برای ما فراهم آورده و عرصه را به ما تنگ ساخته و از بسیاری موارد مورد احتیاج مردم کشور را محروم نموده❗️ حریف خواسته است از فشارهای اخیر، ۲ نتیجه به دست آورد: یکی آنکه به واسطه ایجاد اشکالات و اختلافات، عده ای از شما از #پشتیبانی این خدمتگزار منصرف شوید تا از #قوای_دفاعی_ما_در_لاهه_کاسته شود؛ دیگر آنکه از #پیشرفت_منویات_ملی، مرا #ناامید نموده، شاید خودبخود کنار روم و میدان را برای #اجرای_روش_دیرینه آنها خالی گذارم
منبع: کیهان؛پیام نخست وزیر به ملت ایران، ۵ خرداد۱۳۳۱ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
◀️#هیچ کس_امیدی_نداشت❗️ #اما_مصدق می گفت...باید بروم
دکتر #کریم_سنجابی که خود به عاقبت دیوان لاهه #خوشبین_نبود حتا کوشیده بود مصدق را از رفتن بازدارد در خاطراتش می گوید: «بنده باید #اقرار_کنم که به ایشان گفتم رفتن ما به لاهه به منزله رفتن #گوسفند با پای خودش #به_قربانگاه است! دکتر مصدق به من جواب داد: اگر درصد شانس ده، یا پنج شانس، داشته باشیم من باید این کار را که #مصدق_هستم انجام بدهم که فردا #ملت_ایران_نگوید یک شانس هم اینجا بود و من در انجام آن #کوتاهی_کردم.»
#حسیبی در یادداشت روز ٩ خرداد این نکته را مینویسد: «از گفتار دکتر مصدق بوی این میآید که از کارنکردن عدهای ناراضی هستند». همچنین غلامحسین مصدق در خاطرات خود یادآور میشود: بیشتر اعضای هیأت نمایندگی ایران، سیاهی لشگر بودند، و به استثنای #نواب، #صالح و #حسیبی بقیه به دنبال گردش و تفریح و کارهای شخصی میرفتند. حتا گاهی جمع کردن آنان در محل اقامتان که هتلی متوسط بود با اشکال روبرو میشد ... طوریکه یکبار پدرم خواست با خریدن چند جعبه شکلات این آقایان را جمع و جور کنیم! ( عدم درک آقایان هیات همراه، از حساسیت جایگاه و موقعیت تاریخی که در آن بودند باعث ناراحتی علنی و آشکار مصدق میشده، چنانکه معضل بزرگ #قحط_الرجال ایران کاملا آشکار بوده است )
◀️شروع دادگاه و سخنرانی مصدق و سپس دفاع پروفسور رولن:
۱۹ خرداد نخستین جلسه دادگاه برگزار شد. این روز بهقدری برای مردم ایران مهم بود که گاه درباره آن، داستان هایی خیالی ساخته اند (مانند داستان نشستن مصدق روی صندلی هیأت انگلیسی که موجب اعتراض شدید انگلیس و پاسخ کوبنده دکتر شد). بههر روی، مصدق سخنان خود در دادگاه را بر دو محور #تکریم_آزادی و آزادیخواهی و برشمردن #ظلمهای_تاریخی_علیه_ایران پایهریزی کرد. او نمیخواست درگیر مباحث پیچیده حقوقی شود، چراکه دفاع حقوقی بر عهده #پروفسور_رولن بود. پس از نطق دکتر مصدق که متن آنرا در بخش بعدی (چهارم) این نوشتار میگذاریم، پروفسور رولن به دفاع پرداخت. او در بخشی از مدافعاتش گفت: «در درجه اول ما در مسئله #صلاحیت ذیعلاقه هستیم. من پیشنهاد میکنم اصولی که مبنای صلاحیت دادگاه است موردتوجه واقع شود. احساس میکنم که این امر ممکن است مفید واقع شود، زیرا اینجانب تا حدی با اصولی که نویسندگان دانشمند تذکاریه دولت پادشاهی انگلیس به شما تسلیم کردهاند مخالف هستم… صلاحیت شما منحصرا منوط به رضایت طرفین بوده و از آن رضایت نمیتواند تجاوز کند… و به مجرد اینکه قبول شد، صلاحیت دیوان متکی براساس اختیار است. چارهای از این نیست که دیوان باید از احراز صلاحیت خودداری کند زیرا که دلیلی بر قبولی صلاحیت در دست ندارد». پس از این جلسه، ١١# جلسه دیگر نیز برگزار شد. دادگاه تمام شد و مصدق مصمم منتظر رأی ماند.
◀️سلب صلاحیت دادگاه و پیروزی پیرمرد:
۳_تیر، دکتر مصدق به تهران بازگشت و دادگاه لاهه پس از ١٢ جلسه وارد شور شد و بالاخره در #۳۱_تیرماه_۱۳۳۱ با ۹ رأی مخالف در برابر ۵۶ رأی موافق، حکم خود را مبنی بر #صلاحیت_نداشتن دیوان دادگستری بینالمللی در رسیدگی به دادخواست انگلستان صادر کرد. خلاصه رأی دیوان در عباراتی مختصر چنین آمده بود: «…دیوان چنین نتیجه میگیرد که صلاحیت رسیدگی به شکایتی را که دولت انگلیس طرح کرده است، ندارد و ورود در مسائل دیگری را هم که در صلاحیت دیوان طرح شده است، لازم نمیداند. طی قراری که دیوان در تاریخ پنجم ژوئیه ۱۹۵۱ صادر کرد، اعلام شد که اقدامات تأمینه مصرح در قرار مزبور بهطور موقت و در انتظار صدور رأی قطعی دیوان تجویز شده است. اینک که رأی دیوان صادر شده بدیهی است که قرار موقت مزبور از اعتبار ساقط است و هیچگونه اثری بر آن مترتب نخواهد بود». اینچنین بود که ایران در دادگاهی بینالمللی موفق به استیفای حقوق ملی خود شد. البته مصدق بعدها تاوان خدمات ملی خود را پس داد. #کودتای_مشترک_انگلیسی_آمریکایی و سلطنتی دولت او را ساقط کرد و شاه فراری را به کشور بازگرداند. مصدق راهی حصر شد اما صنعت نفت همچنان ملی ماند، اگرچه تنها بنام #ملی و نه براستی ملی.
رخدادها را مقایسه کنید با آنچه امروز #آمریکا بنام تحریم علیه ایران پیاده کرده است؛ میبینید داستان #همان است❗️ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
◀️#پیام_رادیویی دکتر مصدق، پیش از رفتن به لاهه (کانال مصدق به روایت تاریخ و اسناد)
اکنون که به خواست خداوند متعال باردیگر برای دفاع از حق ملت ایران سفری دشوار درپیش دارم، وظیفه خود میدانم از عموم #هم_وطنان_عزیز که با کمال #بردباری دربرابر #مشکلات_عظیم که پیش آمده است #استقامت خود را از دست ندادند، سپاسگزاری کنم. اینک دادگاه لاهه علاوه بر #ماجرای_گذشته(شکایت ایران) با #مظالم_جدیدی مواجه است که بعد از صدور رای #شورای_امنیت به ما تحمیل شده است ■محاصره_اقتصادی ■جلوگیری ازفروش متاع موجود ■تحریکات در #داخله ■کارشکنی در #خارجه ■تهدیدخریداران نفت ایران ■اغوای همسایگان ■دسایس در #بحرین و #جزایر_خلیج_فارس ■تعطیل ارتباطات تجارتی ■توقیف امتعه(کالاها) و اشیایی که باید به ما تحویل دهند. اینها مصائبی است که [انگلستان] بعد ازجریان شورای امنیت؛ برای ما فراهم آورده و عرصه را به ما تنگ ساخته و از بسیاری موارد مورد احتیاج مردم کشور را محروم نموده❗️ حریف خواسته است از فشارهای اخیر، ۲ نتیجه به دست آورد: یکی آنکه به واسطه ایجاد اشکالات و اختلافات، عده ای از شما از #پشتیبانی این خدمتگزار منصرف شوید تا از #قوای_دفاعی_ما_در_لاهه_کاسته شود؛ دیگر آنکه از #پیشرفت_منویات_ملی، مرا #ناامید نموده، شاید خودبخود کنار روم و میدان را برای #اجرای_روش_دیرینه آنها خالی گذارم
منبع: کیهان؛پیام نخست وزیر به ملت ایران، ۵ خرداد۱۳۳۱ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
◀️#هیچ کس_امیدی_نداشت❗️ #اما_مصدق می گفت...باید بروم
دکتر #کریم_سنجابی که خود به عاقبت دیوان لاهه #خوشبین_نبود حتا کوشیده بود مصدق را از رفتن بازدارد در خاطراتش می گوید: «بنده باید #اقرار_کنم که به ایشان گفتم رفتن ما به لاهه به منزله رفتن #گوسفند با پای خودش #به_قربانگاه است! دکتر مصدق به من جواب داد: اگر درصد شانس ده، یا پنج شانس، داشته باشیم من باید این کار را که #مصدق_هستم انجام بدهم که فردا #ملت_ایران_نگوید یک شانس هم اینجا بود و من در انجام آن #کوتاهی_کردم.»