"سری پیش به روت نیاوردم دکتر، یعنی دلم سوخت. ولی خودت خوب میدونی که توی کشور عزیزمون جمهوری کره، حکم اعدام نداریم ... درست از سال 1997!"
"نداریم یا اجرا نشده؟"
نگاه پسر، گیج و آزرده شد: "چه فرقی با هم دارن؟"
نیشخند ریزی زد و نوک خودکار رو با ریتمی پیوسته و خاص، چندین بار روی میز کوبید: "فرقش اینه که حکم اعدام داریم، فقط تا الان اجرا نشده. اما خب ... میدونی فرق تو با تمام اون آدمهایی که فقط تو صف اعدامان و هنوز حکمشون اجرا نشده چیه پارک؟!" دست از کوبیدن خودکار روی میز برداشت و به تقلید از پسر، ریتم کلامش رو آهسته کرد: "اونها مثل تو تبدیل به خونخوارترین و وحشیترین قاتل سریالی کل تاریخ کره نشدن پارک! اونها مثل تو دست روی سیاستمدارها نذاشتن پارک! اونها مثل تو جرمشون به این سنگینی و وحشتناکی نبوده!" نیشخندش رو عمیقتر کرد و صداش رو پایین آورد: "و تو تنهایی پارک. و قراره به تنهایی بار تمام این نفرتها رو به دوش بکشی؛ بدون هیچ همدست و شریکی!"
یک سال از آخرین لایوهای نینیها میگذره و ما یک ساله که کومی نداریم ): یک سال از آخرین باری که جیمینی بهمون گفت هوا سرد شده پس حواسمون باشه مریض نشیم میگذره و ما تو تمام این مدت کسی رو نداشتیم که بهمون بگه مراقب باشیم مریض نشیم ): یک ساله که میگذره و ما خیلی خوب دووم آوردیم. همهش شش ماه دیگه مونده بچهها. شش ماه دیگه ما کومی داریم❤️🩹