🔴دختر بچه ای از هیروشیما
آنکه در می زند منم
آنکه درها را یک به یک به صدا در میاورد منم
اما کسی مرا نمی بیند
چرا که مردگان به چشم نمی آیند
من هفت ساله بودم
و سالیانی پیش در هیروشیما مرگ به سراغم آمد
اما هنوز هفت ساله ام
کودکان مرده هیچ وقت بزرگ نمی شوند
نخست
گیسوانم در میان شعله ها سوخت
چشمانم زبانه کشید و کور شدم
جسم کوچکم آتش گرفت و خاکستری شد
و خاکسترم را باد برد
اما من از شما برای خودم
هیچ نمی خواهم
آخر کودک سوخته که آبنبات نمی خورد
آنکه در می زند منم
آنکه درها را یک به یک به صدا در میاورد منم
خاله!
عمو!
کاری کنید برای بچه ها
کاری کنید که بچه ها را نکشند
تا بتوانند آبنبات بخورند
🔺پ.ن1: شعری از ناظم حکمت(1902-1963)، شاعر اهل ترکیه به ترجمه محمد اصغری
🔺پ.ن2: ربیت حیوانی است. حکومتها را میگویم؛ ملتها را نمیگویم. حکومتها و پرورشهایی که در حکومتها هست حکومتهای انسانی نیست. غرب پیشرفت کرده، پیشرفت کرده در اینکه حیوان تربیت کرده! آلات قتاله درست کرده. در روزنامه دیشب پریشب بود که یک [بمبی] درست کردهاند که پنج مرتبه بالاتر از آنی است که در آن جنگ روی ژاپن ریختند، پنج مرتبه از آن بالاتر. کار غرب این است! یک چیزی درست کند برای آدمکشی. و این افتخاری است که پنج مرتبه بالاتر از آن است که دویست هزار نفر را در یک شهری، یک بمب کشت! این «پیشرفت». ما باورمان آمده است که همه چیزها در غرب است. خیر، آن چیزی که در غرب است تربیت حیوان درنده است، حیوان درنده دارند درست میکنند. آلاتی هم که درست میکنند همان چنگ و دندان حیوان درنده است؛ منتها به صدها هزار مرتبه بالاتر.(صحیفه امام خمینی ، جلد۸ ، صفحه ۹۶)
📌6 آگوست، سالگشت بدمستی جنایتکاران وحشی در هیروشیما، به نام منافع آمریکایی
#بمب_اتم#هیروشیما#آمریکای_وحشیyon.ir/Y8CD✔️به خط امام بپیوندید:
⭕️https://telegram.me/joinchat/Bnr_JTwJO6tM0DsY59hwng