روایتگری زندگی
#شهید_محمد_رضایی از زبان همسرشان :
به نام خدا
✍🏻 شهید محمد رضایی از شهدای دهه هفتادی بودن
💠خصوصیات اخلاقی ایشون خیلی مورد قبول من بود به ویژه اینکه خیلی به
#نماز شون اهمیت میدادن و هیچ وقت نمازشون قضا نمیشد خیلی رو احترام به اعضای خانواده حساس بودن...
به حلال بودن روزی سر سفرمون خیلی اهمیت میداد مخصوصا اینکه حق کسی را نخورده باشد...
✍🏻محمد اقا سال ۹۳اعزام سوریه شدن حدود سه ماه منطقه بودن
هنگامی که به درجه رفیع شهادت رسیدند
#مفقود_الاثر شدن و هیچکس به من خبر نمیداد...
پدر مادرشون خبر داشتن ولی به خاطر دل من سکوت کردند...
تا اینکه روز موعود رسید و پس از گذشت هفت ماه بی خبری و چشم انتظاری به من خبر دادند ک پیکر همسرم
مفقود شده...
اون مدت خیلی شرایط سختی داشتم و حال روحیم مساعد نبود..
افسرده شده بودم مجبور به مصرف دارو بودم...
همه غصه ام یادگاری محمد،مریم بود...
مریم من باباشو ندید...
دخترم سایه پدر بالا سرش نبود...
دخترم کوچیک که بود چیزی متوجه نمیشد اما الان که وارد شش سالگی شده همش میپرسه
مامان چرا بابا رفت ؟
چرا من بابامو ندیدم ؟
همه دل خوشی دخترم این بود که بعضی شب ها خواب پدرش رو میدید....
✍🏻یه شب بود ک خواب پدرشو دید مثله همیشه اومد برام تعریف کرد که...
درخواب بابا اومد بود برام بستنی خریده بود و کلی باهام بازی کرد..
فردایه همون روزبود که خواب مریم تعبیر شد خبر برگشت پیکر محمد اقا رو بهمون دادند...
✍🏻شهیدمون اصفهان به خاک سپرده شدن و چون ما مشهد زندگی میکنیم دیر به دیر به دیدنش میریم من یک مشت از خاک ارامگاهشون رو با خودم اوردم و لحظه های دلتنگی این خاک میشه مرحم دلتنگیم...باهاش حرف میزنم ازش کمک میخوام میدونم که اقا محمد صدامو میشنوه چون کمک های ایشون رو دیدم و به بودنش ایمان دارم....
#خواهران#چهارشنبههای_شهدایی#کانون_خادمین_گمنام_شهدا🆔 @KhGShohada_ir