به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم
🍃📜#شهید سید ابراهیم عالمی ..
📜✍سال ۷۶ بود که اولین فرزندم در مشهد به دنیا آمد.
پسر بود. نامش را ابراهیم گذاشتیم ، سید ابراهیم.
آرام و منظم بود ، درس خوان بود و بچه ها را نصیحت و تشویق به درسخواندن میکرد، با بچه ها مهربان بود، شوخ طبعی و جدیت را باهم داشت.
به همه احترام میگذاشت ، به خصوص من و پدرش .
همسرم نانوا بود و ناراحتی قلبی داشت ، سید ابراهیم هوای پدرش را خیلی داشت .
✍سید ابراهیم ۱۶ساله شده بود ، روزی آمد و گفت :من میخواهم به سوریه بروم ، احتیاج به رضایت شما دارم .
پدرش نتوانست اورا از رفتن منع کند ، میگفت اگر راضی نشوم شرمنده حضرت زهرا (س) میشوم .
اما من ، نه ، ته دلم راضی نبودم ، او فرزندم بود و پاره ای از وجودم .
مدام تکرار میکرد و به من میگفت :الکی که روضه نمیگیریم ! شما هم باید اجازه بدی ..
✍با حرف هایش دلم را کنار گذاشتم و با رفتنش موافقت کردم .
رفتم و رضایت دادم و فرم پر کردم ..
۲۰روز تهران بود ، ۳ماه سوریه ، سال ۹۲بود که اعزام شد.
تماس که میگرفت میگفتم ابراهیم مرخصی بگیر و برگرد اما در جوابم فقط میگفت : مرخصی نمیام ! اینجا نیرو کمه ..
✍آخرین بار دقیق یادم نیست که چه روزی تماس گرفت اما این بار با همیشه فرق میکرد، با تک تک افراد خانواده صحبت کرد و حلالیت طلبید ، میگفت : اینجا کشور غریبه و معلوم نیست چه اتفاقی میافته ، تا پیکر رو ندیدین قبول نکنین .
خیلی ناراحت نباشین و گریه نکنین ، اگه گریه کنید ثواب خودتون رو کم میکنین. به بی بی حضرت زینب (س) فکر کنین که در یک روز ۴
#شهید دادن...
✍چهارشنبه شب بود که خبر
#شهادتش را دادند ، پدرش به خاطر ناراحتی قلبی که داشت روز پنجشنبه فوت کرد .
اوایل خیلی خوابش را میدیدم ،
#شهادت آرزوی سید ابراهیم بود و همیشه در خواب هایم خوشحال بود .
بهشت رضا میرفتم اما بر سر کدام مزار؟
هر چند که همه
#شهدا همچون فرزند خودم هستند اما دور میزدم .
برای سید ابراهیم مزاری درست کردیم و سنگی گذاشتیم به امید اینکه صدایم را میشنود با او درد و دل میکنیم .
اگر سید ابراهیم دوباره بیاید بازهم میفرستمش ، فدای سر حضرت زینب (س)... باید پیش حضرت زهرا (س) آبرو کسب کنیم و شرمنده نباشیم.
#خواهران#چهارشنبه_های_شهدایی#شهیدمدافع_حرم_سیدابراهیم_عالمی#کانون_خادمین_گمنام_شهدا🆔 @KhGShohada_ir