کتابخانه مجازی

#رمان
Channel
Logo of the Telegram channel کتابخانه مجازی
@Ketabkhaneh2015Promote
53.37K
subscribers
5.45K
photos
83
videos
2.09K
links
آدرس اينستاگرام: Https://instagram.com/ketabkhaneh20155 نرخ تبليغ در كانال https://telegram.me/joinchat/BVL6fD9kc0hb876VhARhXQ کد شامد: http://shamad.saramad.ir/_layouts/Sh
#دزیره

نویسنده #آن_ماری_سلینکو
مترجم #سید_مهدی_علوی
#رمان_تاریخی_و_عاشقانه
#اثر_جاودانه

توضیحات :
دزیره رمانی است بسیار جذاب و تاریخی ، برگرفته از وقایع و رویدادهای نیمه دوم قرن هجدهم .
@ketabkhaneh2015
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
#بريده_كتاب
هر قدر مبارزه براي حقوق بشر مردم پسندتر
شود،محتواي مشخص و عيني اش را بيشتر از دست مي دهد و به صورت رفتار عام همه ي افراد در برابر هرچيز و به صورت نيرويي در مي آيد كه تمام آرزوهاي بشر را به حقوق تبديل مي كند. جهان به صورت حق انسان درآمده:آرزوي عشق به صورت حق عشق،آرزوي استراحت بصورت حق استراحت،آرزوي دوستي به صورت حق دوستي،آرزوي تجاوز از سرعت مجاز به صورت حق تجاوز از سرعت مجاز،آرزوي شادي به صورت حق شادي،آرزوي انتشار كتاب به صورت حق انتشار كتاب،آرزوي فرياد كشيدن در خيابان در نصف شب،به صورت حق فرياد كشيدن در خيابان در آمده است.
بيماران حق دارند يك فروشگاه مواد غذائي گرانقيمت را اشغال كنند،زنان خز پوشيده حق دارند خاويار بخرند،بريژيت حق دارد در پياده رو پارك كند و همه،بيكاران،زنان خزپوش و نيز بريژيت به سپاه مبارزان حقوق بشر تعلق دارند.
#ميلان_كوندرا
#رمان_جاودانگي
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
@ketabkhaneh2015
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
درباره کتاب #رمان_حافظه_فراموشي :در این کتاب کوندرا به بحث و بررسی درباره رمان‌های مورد علاقه‌ خود از جمله دن‌کیشوت نوشته سروانتس، مادام بواری اثر فلوبر، ابله اثر داستایوفسکی و آنا کارنینا نوشته تولستوی و… و همچنین کتاب دیگری از فلوبر با نام «آموزش احساس» ‌که در فرانسه مورد توجهاست می‌پردازد. او از طرفی به معرفی نویسندگان لهستانی چون بروخ و یاروسلاو هاسک پرداخته است. این دو از نویسندگان بزرگ لهستان‌اند که چندان برای ما شناخته شده نیستند .
«رمان، ‌حافظه و فراموشی» دربرگیرنده عناوین ذیل است: آگاهی از تداوم، ادبیات جهانی، نفوذ به کنه چیزها، رمان‌نویس کیست، زیبایی‌شناسی هستی،‌ پرده پاره می‌شود و رمان، حافظه، ‌فراموشی. این کتاب می‌تواند پاسخگوی علاقه‌مندان به تاریخ،‌ ادبیات و فلسفه باشد.
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
@ketabkhaneh2015
https://instagram.com/p/BNKchAbg4lj/
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
📚#رمان خانواده خوشبخت
این رمان دربرگیرنده‌ی ماجرای خانواده‌ی ثروتمندی است به نام "میرون" که در چند کیلومتری شهر زیبای "ژنو" زند‌گی می‌کنند.
چهره‌های مرکزی در این رمان "توماس میرون" (پدر خانواده که کارگاه مبل سازی دارد) خانم "میرون" (مادر خانواده) "مارگریت" (دختر زیبای میرون‌ها) "ژوزف نورل" (کارگر ساده؛ اما باهوش که عاشق مارگریت است) و کنت "اورنیس" (شوهر مارگریت).
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
@ketabkhaneh2015
https://instagram.com/p/BM2BeAVgR7N/
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
پرنده ها هرگز ديرشان نمى شود.
هيچ سگى ساعتش را نگاه نمى کند و گوزنها نگران فراموش کردن تولدها نيستند!
فقط انسان، زمان را اندازه مى گيرد و ساعت را اعلام مى کند.
و به همين دليل فقط انسان است؛
که از ترسى فلج کننده، رنج مى برد!
ترس تمام شدن وقت...!

#رمان_زماندار
#ميچ_آلبوم

🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸


@ketabkhaneh2015
#رمان
كتاب رمان #تس
تس که دختری زیبا و معصوم است در پی اصرار مادر برای رفتن به دیدار خانوادۀ ثروتمند دوربرویل، که گمان می شود خویشاوندان واقعی آنان هستند، به شهر می‌رود. در آنجا با الک آشنا شده و پس از آنکه توسط او مورد تجاوز قرار می گیرد و باردار می شود به دهکدۀ خود باز می گردد. فرزند تس در حین تولد میمیرد و او به زندگی سخت گذشته باز می گردد. در همان هنگام او و کلر عاشق یکدیگر می شوند و تس پس از آشفتگی‌ها و درگیری‌های ذهنی فراوان، سرانجام در شب ازدواجشان گذشته و آنچه را که بر سر اومده را برای کلر تعریف می کند. به دنبال آن کلر که دچار دوگانگی شده است به نوعی او را از خود می راند و تس که تنها مانده است روزگار خود را با کار و نوشتن نامه برای کلر می گذراند. چندی بعد دوباره سرو کلۀ الک پیدا می شود و پشیمانی خود را از آنچه که کرده بیان می کند و از تس تقاضا دارد که همراه او برود و از این پس زندگی خوبی داشته باشد. ....
@ketabkhaneh2015
https://instagram.com/p/BL0QK64AIKl/
#آمریکا
#فرانتس_کافکا
مترجم: بهرام مقدادی
#رمان_خارجی


توضیحات:
امریکا [Amerilka] ، این رمان عجیب، مانند بیشتر آثار کافکا، ناتمام مانده است. نخستین تحریر فصل‌های اول کتاب به سال 1913 به انجام رسید و فصل «آتش کار» در همان سال منتشر شد. کافکا تا زمان مرگ روی این اثر کار کرد و آن را به شکل نوعی «رمان امریکایی» طراحی کرد. برای نوشتن آن مجموعه‌ای از آثار مستند و شرح حال شخصیت های ایالات متحده، سفرنامه‌ ها و خاطرات را مطالعه کرد. نوشتن کتاب تقریباً درحال اتمام بود که کافکا به دلیلی نامعلوم ناگهان آن را رها کرد. بنا به گفته نویسنده، که دوستش ماکس برود نقل کرده است ‌: در متن اول که به سال 1927 منتشرشد قرار بود فصل پایانی توصیف شکوفایی شخصیت کارل جوان، قهرمان رمان، در شغل منتخب خود باشد و او به وطنش بازگردد و با پدر ومادرش آشتی کند. برخلاف دیگر آثار فرانتس کافکا، از جمله محاکمه و قصر که با آهنگی دراماتیک به پایان می‌رسد، امریکا می‌بایست در نوعی کمال پایان یابد. این «پایان خوش» که در آثار کافکا چندان متداول نیست، پاسخگوی آن میل نهفته به خوشبختی و آرامشی است که نویسنده محاکمه در روح آزرده خویش احساس می‌‌کند.
@ketabkhaneh2015
كتاب#رمان قصر
داستان از آنجایی آغاز می‌شود که ک. (K) شباهنگام وارد دهکده‌ای می‌شود که قصر در آن واقع است. به مهمانخانه‌ای پناه می‌برد تا استراحت کند اما می‌خواهند او را از آنجا برانند به این دلیل که می‌گویند هر کس بخواهد وارد دهکده شود یا در آنجا بماند می‌بایست از قصر اجازه گرفته باشد.

ک. مدعی می‌شود که شغلش مسّاحی است و با درخواست خودِ قصر به آنجا آمده‌است. پس از زنگ زدن ابتدا این ادعا تکذیب می‌شود و سپس تأیید می‌گردد و در واقع قصر ک. را به مسّاحی می‌پذیرد.

از فردا صبح که در پی آن است تا هر طور شده به قصر برود و (گویا) شرح وظایفش را بپرسد و مشغول کار شود ولی تا پایان کتاب در این کار کامیاب نمی‌شود.

ک. در روز دوم گرفتار عشق و عشوهٔ فریدا - دختری که در "مهمان خانهٔ آقایان" - می‌شود و با او رابطه برقرار می‌کند و قرار می‌شود که با هم ازدواج کنند. از اینجا به بعد، تک تک فصل‌های رمان این سو و آنسو رفتن‌ها و دویدن‌ها و بحث کردن‌های ک. است تا با اهالی دهکده، برخی آقایان یا سران قصر تا ارتباطی بیابد و از روزنه‌ای به قصر وارد شود.

او در آغاز می‌فهمد که فریدا معشوقهٔ کلام (Klamm) است و اینکه او فریدا را از آن خود کرده به نوعی رقابت با کلام یا روی دست او بلند شدن است حال آنکه همین کلام رئیس دیوان عالی قصر است. ک. یکسره تلاش می‌کند با هر واسطه‌ای شده پیام خود را به کلام برساند یا از او قرار ملاقات بگیرد و یا سر راهش بایستد تا بتواند به نوعی خود را به قصر و سران اصلی آن برساند و یا حتا خود را بر آنها تحمیل کند. مردم دهکده هر چه به او می‌گویند که ادعای او مبنی بر ملاقات با کلام یا ورود به قصر بی اساس و نشدنی است به گوشش نمی‌رود و با منطق و اندیشهٔ او که بسیار با نگاه و منطق اهالی دهکده تفاوت دارد، جور در نمی‌آید.

در چندین فصل هر بار یک نفر می‌خواهد ک. را با دهکده، مردمش، تاریخچه اش، قصر، بزرگان آن، و ... آشنا کند و ک. مدام با آنها مشاجره و اختلاف دارد و به نظرش بسیاری از چیزهایی که آنها می‌گویند و می‌اندیشند به کلی نادرست و بی منطق است.

درنهایت می‌بینیم که گویی خود ک. هم مثل مردم دهکده شده و دارد همان باورهارا نسبت به قصر و آقایانش پیدا می‌کند.
@ketabkhaneh2015
Forwarded from TeIegram
نام کتاب: تسخیر شدگان (جن زدگان)
نویسنده: فئودور داستایوسکی (ترجمه:علی اصغر خبره زاده)
کلیدواژه: #تسخیر_شدگان #فئودور_داستایوسکی #علی_اصغر_خبره_زاده #رمان
توضیحات:
موضوع اصلی داستان: یک توطئه سیاسی در یکی از شهرهای ایالات و معرفی قهرمانان با تعصبی زایدالوصف همچون موجوداتی پست و بی خیال که از همه خصایص بشری بی بهره اند. مسایلی که در این کتاب مطرح می شود به فرد بستگی ندارد بلکه منظورش تمام ملت است. قهرمانان کتاب واقعاً جن زده و تسخیر شده اند، زیرا زندانی یک قدرت مرموزند که آن ها را به ارتکاب اعمالی وادار می کند که لیاقت و سزاواری انجام آن را ندارند. شیاطینی نامشخص اند که قهرمان واقعی می باشند و انسان ها به منزله عروسک های خیمه شب بازی اند که به فرمان آن ها به جنب و جوش در می آیند. هیچ یک از کتاب های داستایوفسکی پیچیده تر از این کتاب نیست، زیرا ابهام و آشفتگی، همه قهرمانان را در هم می فشرد و وقایع با تعقید بیان می شود. این داستان با یک رشته حوادث مرموز که در ظاهر با وقایع دیگر ارتباط ندارد پایان می یابد. @ketabkhaneh2015
Forwarded from TeIegram
تسخیر شدگان (جن زدگان)
نویسنده: فئودور داستایوسکی (ترجمه:علی اصغر خبره زاده)
کلیدواژه: #تسخیر_شدگان #فئودور_داستایوسکی #علی_اصغر_خبره_زاده #رمان
توضیحات:
موضوع اصلی داستان: یک توطئه سیاسی در یکی از شهرهای ایالات و معرفی قهرمانان با تعصبی زایدالوصف همچون موجوداتی پست و بی خیال که از همه خصایص بشری بی بهره اند. مسایلی که در این کتاب مطرح می شود به فرد بستگی ندارد بلکه منظورش تمام ملت است. قهرمانان کتاب واقعاً جن زده و تسخیر شده اند، زیرا زندانی یک قدرت مرموزند که آن ها را به ارتکاب اعمالی وادار می کند که لیاقت و سزاواری انجام آن را ندارند. شیاطینی نامشخص اند که قهرمان واقعی می باشند و انسان ها به منزله عروسک های خیمه شب بازی اند که به فرمان آن ها به جنب و جوش در می آیند. هیچ یک از کتاب های داستایوفسکی پیچیده تر از این کتاب نیست، زیرا ابهام و آشفتگی، همه قهرمانان را در هم می فشرد و وقایع با تعقید بیان می شود. این داستان با یک رشته حوادث مرموز که در ظاهر با وقایع دیگر ارتباط ندارد پایان می یابد.
📖 #زندگی_جنگ_و_دیگر_هیچ
🖋 #اوریانا_فالاچی
🔄 #لیلی_گلستان

#رمان

کتاب زندگی،جنگ و دیگر هیچ ، اثر نویسنده ایتالیایی اوریانا فلاچی میباشد که در سال ۱۹۷۰ برنده جایزه بانکارلا شد
#باکره_و_کولی
#دیوید_هربرت_لارنس
#رمان

(رمان نایاب)

توضیح کتاب: داستان "باکره و کولی" پس از مرگ دی. اچ. لارنس پیدا شده و گفته می شود کار نویسنده- که گویا نوشته هایش را بارها بازنویسی می کرده- با آن هنوز تمام نشده بوده است. به زبان اصلی این داستان کمی بیش از سی هزار کلمه است بنابراین نمی توان گفت رمان است. شاید بشود گفت نوول است.
لارنس در داستان باکره و کولی که در نوع خود شاهکار کوچکی به حساب می آید نیز تفکر بنیادین و اندیشه مجادله برانگیزش را تجسم می بخشد.عشق فیزیکی و تمایل و کشش بدن از هر نوع ارزشی بالاتر است.تقابل دختری که در حصار یک کشیش،یک پیرزن کور،و یک پیردختر قرار گرفته با کولی(Gipsy)که نمود تمام نمای بدن و غریزهء طبیعی انسان است.در این داستان لارنس با جزئیات و تیزبینی خاصی شخصیت کولی را نه با وصف ذهنیاتش بلکه تنها با حرکات بدن و جسمش،نوع نگاهش و آرامشش پرداخت می کند و دختر یا ایوت را به عنوان شخصیت محوری داستان با قرار گرفتن در موقعیت هایی متفاوتی نشان می دهد مثل دیدار او با زنی(ایستوود)که بچه هایش را رها کرده و با پسری جوان در ویلایی زندگی می کند،تضاد رویا ها و رفتارش با پیرزن و عمهء پیرش و دوستان جوان و سر به راهی که با او همسفر می شوند.این ها همراه با پیشینهء ابتدایی رمان دربارهء مادر ایوت(زن کشیش)که خانواده اش و کشیش را رها کرده و با پسری فرار کرده همه ترفند و موقعیت هایی است که با وجود کوتاهی کار از ایوت شخصیت ماندگاری در ادبیات می سازد.شخصیتی که به مادام بواری وجودش بها می دهد.


@librery1
Forwarded from مثل خدا باش
#داستانی📜📜📜📜

#رمان_هزارخورشیدتابان
#خالد_حسینی

هزار خورشید تابان دومین رمان خالد حسینی، نویسنده افغانستانی است که به زبان انگلیسی نوشته شده‌است و به ده‌ها زبان زنده دنیا ترجمه شده‌است. این رمان در ژوئن سال ۲۰۰۷ برای دست کم سه هفته پرفروش‌ترین رمان آمریکای شمالی شد.
هزار خورشید تابان داستان‌پردازی عمدتا خطی و سرراستی دارد ، شیوه‌ای از نویسندگی که در عین سادگی به سبب مهارت خالد حسینی ،چیزی از زیبایی نوشتار ، نمی‌کاهد.

@Science_Is_Magnificent📚🇦🇫📚
Forwarded from کتابخانه آزاد
📚 #داستان_پداگوژیکی 📚
🍁🍁🍁🍁
نویسنده: #آنتوان_ماکارنکو

مترجم: سیف الدین همایون(گامایون)

توضیحات:
چه کسی میتوانست تا این درجه بطرزی غیر قابل شناختن صدها کودک را که زندگی با چنان وضعی قساوت بار و تحقیر آمیز مچاله شان کرده بود تغییر دهد ؟ آنتون سیمو نویچ ماکارنکو بدون تردید آموزگاری پر استعداد است . شاگردان کولونی واقعا" او را دوست دارند و درباره ی او با چنان لحنی پر افتخار صحبت می کنند که گویی آنها خودشان ماکارنکو را درست کرده اند . او به ظاهر سخت گیر ، انسان کم حرف و سنش کمی از چهل سال بالاتر است ، بینی بزرگ و چشمان تیزبین و خردمند دارد ، او به آموزگاری نظامی و روستایی از زمره ی " آرمانیها " شباهت دارد . با صدایی خفه و یا گرفته و سرماخورده صحبت می کند ، با تأنی حرکت می کند ، برای سرکشی به همه جا فرصت می کند ، همه چیز را می بیند و هر یک از شاگردان کولونی را میشناسد و از هر شاگرد با پنج کلمه چنان تصویر می کشد که گویی از طبیعت و سرشتش عکس فوری برداشته است . ظاهرا" در وجودش این احتیاج تکامل یافته است که ضمن عبور بطرزی غیر مشهود کودکان را نوازش کند و به هر یک از آنان سخن دل انگیز بگوید و برایشان تبسم کند و بسر تراشیده شان دست نوازش بکشد ....
فایلهای زیر هر دو جلد کتب را شامل میشود
#ادبیات
#رمان_خارجی
🍂🍂🍂🍂🍂
▶️@freebook
Forwarded from کتابخانه آزاد
📚 #فرانی_و_زویی📚
🍁🍁🍁🍁🍁
نویسنده: #جی_دی_سالینجر
خانوده گلس خانوده ای شامل 7 فرزند باهوش می باشد که 2 فرزند آخری خانواده یعنی زویی و فرانی شخصیت های اصلی این کتاب می باشند .
فرانی دختر جوانیست که به فلسفه و به خصوص فلسفه شرق علاقه زیادی دارد و بعد از خواندن یک کتاب عرفانی مذهبی دچار یک فروپاشی معنوی شده است . در پس این بحران روحانی ، دانشگاه را ترک کرده و به خانه بر می گردد و افراد خانواده سعی در کمک به او دارند اما مهم ترین نقش را برادر بازیگر و پرهیاهوی او زویی دارد . زویی بحران های فرانی را درک می کند و روحیات مشابه و در عین حال کاملا متفاوتی با خواهر خود دارد . او سعی می نماید با بیان فلسفه خود و به کارگیری ذهن خواهرش او را از فروپاشی نجات دهد .
خواهران و برادران گلس بسیار باهوش و بامعلومات هستند اما این دانستن ها نه تنها کمکی به خوشبختیشون نکرده بلکه اونها را در یک ترس و دلهره نیز فرو می بره.رد پای خانوده گلس در داستان های دیگری از سالینجر نیز دیده می شود .
فیلم ایرانی "پری" ساخته داریوش مهرجویی در حقیقت اقتباسی از این کتاب بوده است.
#ادبیات
#رمان
🍂🍂🍂🍂🍂
▶️@freebook
@librery
#رمان
📚👓

قسمت چهارم

نام رمان : #آب_نبات_چوبی.

(بر مبنای یک ماجرای واقعی)

نویسنده : #غزل_سادات.


خلاصه : مونا زن مطلقه ایست که درخانواده بسیار فقیری زندگی می کند او برای تامین مخارج خانواده در جستجوی کار است ، اشنایی او با رامین ، مسیر زندگیش را دچار تغییرات تکان دهنده ای میکند ...
خواندن این رمان، به افراد زیر بیست سال، توصیه نمی شود
سخنی با خواننده :
آب نبات چوبی حاصل دیده ها و شنیده های من به عنوان نویسنده است که روی کاغذ امده و تبدیل به رمان، شده. من با علم به اینکه بعد از نگارش این رمان در برابر موجی از انتقاد توهین و هجمه خواننده قرار می گیرم این رمان رو نوشتم تا خواننده بایکی از واقعیات همیشه مسکوت اجتماع رو به رو شده و هوشیار شود.
@librery


📚👓
@librery
#رمان
📚👓

قسمت سوم

نام رمان : #آب_نبات_چوبی.

(بر مبنای یک ماجرای واقعی)

نویسنده : #غزل_سادات.


خلاصه : مونا زن مطلقه ایست که درخانواده بسیار فقیری زندگی می کند او برای تامین مخارج خانواده در جستجوی کار است ، اشنایی او با رامین ، مسیر زندگیش را دچار تغییرات تکان دهنده ای میکند ...
خواندن این رمان، به افراد زیر بیست سال، توصیه نمی شود
سخنی با خواننده :
آب نبات چوبی حاصل دیده ها و شنیده های من به عنوان نویسنده است که روی کاغذ امده و تبدیل به رمان، شده. من با علم به اینکه بعد از نگارش این رمان در برابر موجی از انتقاد توهین و هجمه خواننده قرار می گیرم این رمان رو نوشتم تا خواننده بایکی از واقعیات همیشه مسکوت اجتماع رو به رو شده و هوشیار شود.
@librery


📚👓
Forwarded from کتابخانه آزاد
📚 #رفاقت_به_سبک_تانک📚
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
نویسنده:#داوود_امیریان
نوجوانى بودم پر شر و شور. هوایى شده بودم که به جبهه بروم. به جنگ دشمنى که مى خواست ایران عزیزمان را لقمه چپ کند. آموزش دیده و کفش و کلاه کرده بودم تا راهى شوم. اما ته دلم قرص نبود. چرا؟ چون تصویرى گنگ و دلهره آور از جبهه و جنگ داشتم. اضطرابم از این بود که آیا مى توانم با فضاى خشک و نظامى و پر خون و آتش آنجا جور دربیایم یا نه. اما وقتى به جبهه رسیدم و زندگى را دیدم، مرثیه و شادى را دیدم، به اشتباه خود پى بردم. نشاط و روح زندگى اى که آنجا دیدم و با پوست و خون لمس کردم دیگر در هیچ جا ندیدم. آن زمان در بطن حادثه بودم.
#طنز
#ادبیات
#رمان_دفاع_مقدس
🍂🍂🍂🍂🍂
▶️@freebook
More