پایگاه خبری کشکان

.
🟠 پزشکیان و فرصت ها


✍ #ولی_اله_آزادبخت

🔰 "پزشکیان هنوز مستقر نشده، سهم خواهان زنبیل گذاشتند." این عنوانِ اولین زخم زبانِ ناشی از عقده ی گشوده ی روزنامه ی کیهان به سر سپردگی حسین شریعتمداری در هیجدهم تیر ماه جاری است که به خوبی دقِ چرکینِ او را بر ملا می کند. از یک طرف آدم از فورانِ دل مردگی این جماعت که راحت را برای آدمیزاد نمی خواهند، دل شاد می شود از طرفی پی به عمقِ ذاتِ این گونه افراد که می برد،غمگین می شود.

🔸 اصولا ما انسان‌ها به دلایلِ فطری و اکتسابی خویِ همزیستی و هم گرایی را به درستی نیاموخته ایم و به عبارتی هم دیگر را تحمل نمی کنیم که این ناشی از آن گونه ی زشتِ زیاده خواهی و زیاده طلبی مان که ما را به درنده خویی سوق می دهد، می باشد.

🔸 امرِ مُسَلم این است که انسان نیازِ اساسی به تغییر و تحول دارد. یک گونه بودن و یک جور اندیشیدن، روانِ انسان را می فرساید. در حیاتِ سایرِ موجوداتِ عالم هم این قاعده استثنا ندارد. در اصل دوم اصولِ دیلکتیکِ مارکسیست ها نیز این واقعیت پذیرفتنی است.

🔸 بنابراین باید یاد بگیریم پیش از گشایشِ عقده و طرحِ مواردِ اتهامی و اِغوایِ اراده های منفعت طلبانه راه را برای آزمودن راه های دیگران باز بگذاریم تا فرصت ها در تضارب آرا رشد نمایند....



#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

‍ .
📝 خیل زباله گردها


✍ #ولی_اله_آزادبخت

قیافه ای نحیف، چوب خشکی و در رفته با گونیِ بزرگی که کشان کشان از قدش جا می ماند، از جلوی چشمانِ زُل زده ام گذشت. نمی دانم کی به صفِ خیلِ زباله گردان های این دیار پیوسته بود. هر چه بود در جوانی گَردی از او تا پیری بر جای نمی مانَد. داغ، داغون بود.
فوبیایِ شدیدی در نگاهش موج می زد. روزگارِ سیاه، دانه هایِ مویِ سپیدش را نشانه رفته بود. گِرهِ امیدِ خود را در این فرونشست ها و چاله های زندگی، به دُمِ اسبِ این زباله های کثیف بسته بود بلکه دمی بیاساید. زن بود دختر بود، بعید می دانم زیرِ سقفِ ازدواجی رفته بود، سنش نمی نمود. نشان می داد فرزندِ خلفِ پدری ناخلف بود. شاید رفته بود آن طرفِ آب، آبِ خنکی بنوشد. بهشتِ زندگی را از این بینوا بِنهِشته بود...

کمی آن‌طرفتر توقفی کرد. تیرِ نگاهش را به نگاهِ پیوسته ی من انداخت. با مِچ مِچ کردنش دانستم چیزی در دهانِ پوچش دارد. خواستم جرینگی پولی کفِ دستش بگذارم که نشد. تا کم کم، کم شد و از دیده به در شد. زخم ها که بر دل کم نیست این یکی هم در آن جا خوش کرد. پکر شدم. بال بال زدم که پیدایش کنم چیزی از دستم بر بیاید بی فایده بود...

یادِ سعدی و روبَهِ شَلِ او افتادم. ماندم در لطف و صُنعِ خدای که در این زَمهریرهایِ پیشِ رو و در این وانفسایی که گرانی ها روی سفره ها چنبره زده اند، بدین دست و پای از کجا می خورَد؟!



#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

‍ ‍ .
📝 گلپا خواننده محبوب


✍ #ولی_اله_آزادبخت

📌 خاموشیِ آوازه خوانِ پر آوازه ی سرزمینِ آکنده از هنرم ایران، که عمری بر تختِ بختِ اقبال، دست بر گردنِ روزگار افکنده بود، تلخ بود. پر کشیدنِ اکبر گلپا، سیمرغِ سال‌های سالِ آسمانِ پر ستاره ی آوازِ ایران که دلارام لولید و شورید، اندوهگین بود.

📌 او در زندگیِ موسیقایِ ایرانیانِ آوازدوست که با سازِ چوگانیش، کِسوَتِ زرد را از بدن می زدود، چون قویی زیبا مُرد. آوایِ دلنوازش مانند پیه که از بیخِ گیاه، لَخ بر می آوَرد، ناملایمات شوخگَنِ چِرکِن را از بدن، می کَند. به قولِ ترک زبانان، آدم را آچمَز می کرد.

📌 اکبر، پایش رویِ گنج بود. طراوت و زیبایی از رویِ رخشان و  چاهِ زنخدانش سر چشمه می گرفت. رحمتش باد که به کسی زحمت نداد. آمرزیده باد آن ساقیِ بزمِ جَم که جامِ همه را از میِ وجودش، پر می کرد. همه در دورانِ دلفریبیِ نرگسِ بیمار و زلفِ گره گیرِ نگارش، از لذت جانانه،جان می دادند.

📌 البته بودند و هستند بسیار کسانی که کارِ سوزن نخ کردن در صدا را هم نمی دانند ولی تکیه بر اریکه ی ادعا دارند که اگر آهن دستشان بیفتد فقط آن را بیل می کنند...

📌 به نیمایِ شوریده ات می سپارم که "گرم یاد آوری یا نه، من از یادت نمی کاهم. تو را من چشم به راهم..."


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

.
⭕️ برای غزه و کودکان غلتیده در خون


✍ #ولی_اله_آزادبخت

🔰 من هم در این صفحه ی بزرگِ گفتمانِ کوچک، کشتار بی رحمانه ی این روزهای سیاهِ تاریخ را بر نتابیده و همه ی وجدان‌های بیدار را به پای این مَسلخ می کَشم تا خشم و نفرت خود را از دست های پلیدِ آلوده بخونِ ستمگران، ابراز و  ِاِنذار نمایند.

📌 امروز، قَداره بَندان، غزل خوان و صُراحی در دست، آدم می کُشند. آواز حزینِ غزالِ چابکِ دشت هایِ غزل، خرامان، چون سرشک از شوق در سَیرِ پُر دامنه ی خویش، شنیده می شود و ناخنِ درنده ی تیزِ تیز بُران  بر گلویِ نازنینان می خراشد. کودکان را با پولادِ خود در می اندازند و بازویشان را پنجه می کنند و هنگامه ی بانگِ خروس، تتمه ی تَنتنه ی خود را بر سرِ مفلوکان و رنجوران، آوار می کنند.

📌 کشتن بیمار شجاعت نیست. رذالت است. محاصره ی بیمارستان تدبیر نیست تدمیر است. بر افراشتنِ دّمیر بر سرِ بیمار، بیداری نیست، درندگی و بُرندگی است. چادر چاقچور کردن برای کشتنِ کودک در آغوشِ مادر، اوجِ سَبُعیتِ سگ‌های بازاری سیاست بشری امروزی است. شرابِ ارغوانی چاره ی رخسارِ زردِ آوارگان نیست. سیلی گردونِ گرز ِگرانِ کشتار، چهره شان را ارغوانی کرده است....
"به اتفاق ،خرِ باربر، بِه که شیرِ مردم دَر."

📌 این‌ها، بی گناه کُشند. آن ریشی را که گرو می گیرند این نیست. از بس که سیاست و گفت و گوی سیاسی‌شان بند َتنبونی است، بختشان برگشته است. بخت از هر کس که برگردد، می گردد اگر سوارِ شترِ تجهیزاتِ مدرنِ روز هم باشند. خیلی از این انسان‌های بی دفاع، الف را هم نگفته اند که جانشان خلاص می شود و پدرشان را پیش چشمشان می آورند. دود چراغ خورده ی سیاستمداران، دیگر، چشم ها را کور کرده است. ته کلاهِ سیاستشان، سوراخ دارد. همانانی که در گوشه ی شاه نشینِ حمامِ رفاهِ دلشان می نشینند و فرمان کشتار صادر می کنند و تا سوزن به تُخمِ چشمشان می زند، داد می کشند....

📌 چرخ بازیگر آدم‌ها، از این بازیچه ها بسیار داشته و دارد. روزگار، مغولان را و نازیان را و تاتارها را و اموی ها را و.... در حافظه دارد. چشم این خون آشامان را مگر خاک گور، پر کند. این‌ها هم روزی در کوزه ی مرگِ خیاطِ دَهر خواهند افتاد.

📌 بی شک مظلومان روزی اراده ی خود را اداره می کنند. فلک همیشه به کامِ یکی نمی گردد. خدا با ستمدیگان و رنجبران است. پیروزی آن‌ها در این کشتن هاست.
"مگر گشایش حافظ در این خرابی بود
که بخششِ اَزَلش در میِ مُغان انداخت."


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

.
⭕️ به یاد سال‌گشت حسین پناهی



#ولی_اله_آزادبخت


📌 آری برادر جان من هیچگاه حسین پناهی، منوچهر نوذری، خسرو شکیبایی، سیروس گرجستانی، بهروز وثوق و مهران مدیری را در چنبره ی دورهمی هنرمندان خوب ایران زمین، از یاد نمی برم.
هر بزرگ را با ویژگی خاص فردی خود می شناسم. حسین را با حسِ زیبای بودنِ در صحنه و با گویشِ راحتِ ایلیاتی، منوچهر را با سری از هم سوا بودنش، سیروس را با بغض های فرومانده در گلو و چشمان اشکبارش، خسرو را با صدای بی صدایان، بهروز را با سیاهی و چُردگی چهره و مهران را با خلق دنیای عجیب برره ای ها و طنزهای ظریف و لطیف دورهمی ها...

📌 یک دلِ سیر، خاطرشان را خطیر دارم.
اینان زبانزدِ خلایق و قربانیِ افشای حقایقند.
اینان طوفانِ بازیگریِ مَجیز گویان روزگارِ تزویر را بر نتافتند و با ترنمِ بارانِ نم نمِ خویش آموزانیدند که جولانگه سیمرغ جای مگس نیست. در بازی، هفت خط های روزگار را درس می دادند و دست می انداختند.بزکِ تهوع بر انگیزِ دو رویی را از چهره پاک داشتند و اگر غیر از این است، هنر باید بمیرد.

📌 در فنِ بازیگری قلنبه نداشتند. راحت الحلقوم بودند. هم نشینِ عقاب ها بودند که پروازِ بازیگری آموختند نه هم شورِ مرغ‌ها که قُد قد بیاموزند. ریایی در رکاب نداشتند. کَباده ی بازیگری را خوب می چرخاندند. هم مغزی در سر و هم پایی در کفش داشتند. آری اینان جالینوسِ جانِ بی مقدارِ من در مَنصه ی عشقند...

📌 به قولِ قویِ هالینا پوشویا شاعر معروف لهستان:«جماعتی می آیند و می آیند.جماعتی می روند و می روند.من در میان پنجره به تماشای آنان خواهم ایستاد...»
شرحِ دردِ اشتیاقِ خود را به آنان که هم سوپر بودند و هم سویر، گفتم تا چه خواهند...


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

.
🌺 روز فردوسی پاک‌زاد...


✍ #ولی_اله_آزادبخت 

📝 امروز، زنگارین روزِ فردوس نشینِ کویِ ادب و حماسه ی جهانی، فردوسیِ فرزانه است. همویی که سندِ فولکورِ شعرِ فارسیِ ایران زمین به نامش نامی است. اویی که وقتی می سراید همه را به نیکی می گراید و حتی مورِ دانه کِش را از آزار می رهاند. این خَنیده یِ جاودان سرایِ کهن گویِ پاک سرشت و این فتوژنیک پر آوازه ی بامدادِ نخستین دیدارِ شاملو که سعدیش در دهه های دور، بر تربتِ پاکش، رحمت می فرستد، دیروز که امروز باشد، به قولش مرگ را می زاید.
حلاوتِ سخنِ نوَش را که سی سال با قهرمانانی چونان: رستم، زال، سهراب، اسفندیار، سیمرغ، رخش، تهمینه، رودابه، سام، نریمان و... به پایشان، جانِ خوش، پاس داشت، همچنان حلاوت سنج تر از زمان خود است. سِقِ سیاهِ بدنفوسان را مجالی برای رویشِ شگون بختی و گِل آلودگی نیست.بوی گلابِ قَمصَرِ شاهنامه ی دوران از قلعه نوِ بادِ غَیس تا کرانه های دور و تا دورترین های کَون و مکان و نزدِ بزرگانی چون اِدوارد براون، در مَشام است.
یادِ فردوسی یادآورِ فخر و فر و فرهمندی است. تا باد نامش گرامی تر باد.


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

.
⭕️ هشدار❗️


✍ #ولی_اله_آزادبخت

🔰 راستی چه می شود اگر از همین آغازین روزهای فرصت  که در سایه ی خنکِ بی خیالیِ ایام هستیم، فکرِ بِکری برای جلوگیری از  آتش سوزی های احتمالیِ پیش رو که به مددِ اِنزال بارش‌های امسال، بسیار خسارت بار خواهد بود، بشود.

📌 حال و حالا به چه مِتُدهایی این پیشگیری ها جَلا و جِلوَت بیابند،بسته به انواعِ تدبیر و تشخیصِ مدیرانِ طُرفه ی شاخ نباتی که روزِ پا در رکابی قرار و خواب را از آدم ها می گیرند، است که بر مَسندها و کرسی ها، لَم زده اند که لَمِشان این روزها بکار می آید، باید شمشیرِ روزِ معرکه باشند وگرنه نالایقان، دکوری از شکم بارگی و تنِ لَشی و نا کار بلدی و  بد کاریند که وا اَسَفا. این چراغ مرده هایی که جای شمع آفتاب را گرفته اند. عمرِ دورانِ خوشی ها کوتاه است. نباید دوستیِ این کوتاهی را به دشمنیِ دودی که در تابستانِ دراز به چشممان می رود، بفروشیم.

📌 آری روی سخن، بیشتر و پیشتر با شهنشاهانِ بلنداختر و مُلازَمانِ سلطانِ محیط زیستی و شوراهای شهر و روستا و نمایندگان و استانداران و فرمانداران و فرمانبرداران و بسیجیان و پاسداران و حضراتِ امامانِ همه کاره ی جمعه و جماعات و... است که همیشه پایِ بساطِ های و هویِ قُربند و راس العینِ سور و ساتِ کارها هستند و قدم در هر مَقدمی می گذارند. سروشِ عالمِ غیبِ ذاتِ آدمی، می گوید که علاجِ واقعه در دستِ عاقلِ قبل از وقوع است.

📌 بعد از بوستانِ سَمَن سایِ گل و این چمنِ بادِ بهاری و قد و قامتِ نازِ سروِ سرکش و عربده ی نرگس، نوبتِ آتش و زلفِ خرقه ی سالوسِ جولان ِگرمایِ شَقی تابستان و تاراج خزان است.آنچه شرطِ بَلاغِ بلوغِ دغدغه است، گفتیم و شنفتید.
هر گره ای به گونه ای گشاده می شود. فردا روز نگوییم «چون تو خود،ذصاعقه ی خرمنِ خود گشتی/ چه همی نالی از این توده ی خاکستر؟؟؟؟» این گویِ گفتنِ هشدارِ ما و این میدانِ اسبِ دوانِ تدبیر شما...


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

.
❇️ ارا معلم


✍ #ولی_اله_آزادبخت


معلم عزیز، ِای گرون یارهَ
حَورِ گیسیا عالمِ تارهَ

سزیا دلِی کِه َو اَسِر دیدهَ
ثمرِ باخِی هزار هزارهَ

سازندِه بشر وَ نیشِ قلم
و گچ و تخته اِی استاد کارهَ

پاساوِن ادب، باخاونِ گل
همدنگِ طوطی،بلبل و سارهَ

قامت اَر مقام ،خو کَتیََه سِی
چو مَپِل دَن دَن صایِ وَقارهَ

هر جا که خشتِی سَر خشتِی موسِی
دَسِ معلم ها نوم اَ کارهَ

بخت اَر کلاس و هم درس کَتیهِ
چو سعدی شیراز ،سخن مدارهَ

پیرِ جورکشِ سزیا بِریژِهَ
در سختی تنگی کمرِ خارهَ

هر که مای موشِی مِه تعریف عشقم
وَلا معلم، عاشقِ زارهَ

موشِن وَ یِه گل ،نماوَه وِهار
تنیا گلِی که، وَ اَو وِهارهَ

تمومِ رنگل اِی دنیا مَچِن
تنیا رنگیکَه،کِه ماندگارهَ

اِی کُلَهَ موشِن مَقام معلم
َو خدا ولی! درو شاخدارهَ



#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

.
⭕️ قدر زندگان را تا زنده است بدانیم


#ولی_اله_آزادبخت

🔰 نمی دانم چرا وقتی کسی رخت از دنیا بر می بندد و رخ در خاک می کشد و به نوعی جایش خالی از خود می شود، بلادرنگ نگرش ها و قضاوت ها هم درباره اش جا عوض می کنند.
مثلا امروز روی دیدن کسی را نداریم، فردا روی مزارش مزد می دهیم و موز می چینیم و گل می افشانیم و طرح در می اندازیم.

📌 بهارش بودنش را بر نتابیده ایم، خزان مردنش را می تابانیم. دیروز خنده ها را از او دریغ می کردیم امروز گریه ها بدرقه ی راهش می کنیم. دیروز اشقل اشقیای کسی را خاک بر سر می کردیم امروز در خور خیزان با کلماتی وزین بر سر خاکش، قمپز در می کنیم و از خود، آواز گاو سامری عهد موسای سعدی را سر می دهیم و دل به مهرش می دهیم و سرو خوش منظرش را سر می بریم.

📌 دیروز خوشی زیر دلمان زده، بیلمان را پارو می کردیم، نوکر سلطان بودنش نبوده ایم امروز نوکر بادمجان مردنش می شویم. خلاصه کافی است که کسی در کف شیرِ نر خونخواره ی مرگ بیفتد فوری دست به قلم و پا به رکاب شده و رشته ی باریک عقل را آراسته و  آدم دلشده ی خود را به سرا پرده ی رنگین تماشای مرگش می بریم.
بلی غذای ریای ریل وجودمان آنقدر شور می شود که خان هفت خان عقلمان هم می فهمد چه در چنته ی آشپزی کلکمان داریم. «در پریخانه ی پر نقش هزار آینه امان» از شیر شتر تا دیدار عرب هست. در نوبت سال کهن  پیرانه سری و شیخوخیت آدم‌ها با طرب و غلغله و شوق می دمیم.این ریق رحمت در زندگیمان عادی است.

📌 نمی خواهیم کسی فردا را ببیند. فوت کوزه گری موت آدم‌ها را خوب بلدیم. نمی خواهیم کسی شهره به روداری شود. تا هست به اختلال قوای دماغی مبتلا هستیم استخوان در گلوی زبان نمی کنیم، استخوان قورت داده با او حرف می زنیم...

📌 همین که در چاه ویل رحل می افتد،صورتگر دیبای چینی اش می شویم، حتی نامردیش را هم مردی می پنداریم تا جایی که شیطان از خنده ریسه می رود...


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

.
🌳 من بلوطم روز سیزده از من محافظت نمایید


#ولی_اله_آزادبخت

🔰 من جنگلم، بلوطستانم. در گستره ای از خاک دامن گیر زاگرس زر خیز ایران زمین، گسترده ام. من پوششی از گیاه و چمن و سنگ و درختان لت و پارم. امسال به مدد آسمان، لباسی نو بر تن رنجور دارم. کارم میراث داری بلوط است. خرمنی از خرمی و خرسندی و سر سبزی‌ام. بر رخ رنگینم، گل می‌روید. دشت و دمنم، دامنه ای از زمزمه ی چنگ و رباب است. نسیم سحرگاهانم، گیسوان شکن در شکن هزار رویان را می نوازد. در زنجیر زلفم، خیل بی قراران و گرفتارانند...

📌 فردا روز سیزده بدری و سینه سپری است. «ساقی و می و مطرب، جمله مهیاست.» فردا وقت رندی و طرب کردن رندان است. فردا زمان وصال و نیل به مقصود است... گر چه برای شما شور است و سور و سرور و غرور، برای من ولی زور است و کور و خیف و خوف و جور تبر و بد یمنی و بد شگونی....

📌 ای آدم‌ها! پاسم بدارید خاصم در این است. باز گذر پوست دیدار هوس های سیری ناپذیرتان به دباغ خانه ی «چاتولم» می افتد. لطفا حرمت صاحب خانه را نگهدارید...



#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

‍.
🌺 بهار شاعران


✍ #ولی_اله_آزادبخت

📌 امسال بهار، حلاوت سنج معنی در بیانهای وحشی بافقی است. امسال نفس باد صبای مشک فشان حافظ،عالم پیر را دگر باره جوان کرده است. ارغوان باز جام عقیقش را به سمن  داده است. چشم نرگس هم  به شقایق نگران است...

📌 امسال هم، دل سودایی سعدی به بستانها می رود و بوی گل و ریحانها بی خویشتنش می کند. این همه نقش عجب بر در ودیوار وجودش، بید و چنار را در باغ به رقص آورده است. باید به دامن صحرا و تماشای بهار سعدی رفت تا ببینید که صوفی چگونه از صومعه، خیمه به گلزار هزار رنگ زده است. تا ببینید باد بهاری چگونه از طرف مرغزار وزیدن گرفته و گیسوی درختان را شانه کرده است...

📌 امسال بهار خوش عذار مولانا، سلام مستان را آورده است. جمله صحرا و دشتش پر از شکوفه و کشت است و بلبل سر مست، بهر خماران
رسیده است...
امسال همه ی روزگاران فردوسی، نوروز است... و دل بد سگالانش، کنده است...
بیدلان در حلقه ی اقبالی سنایی، پیدایی شدند و مطربان رایگان در رایگان آباد عشق، چنگی و نایی شدند....

📌 و نیز امسال بهار به کوکب اقبال شهریار به گوشه‌ی زندان رندان آمده و به سراغ غزلها و زمزمه ی یارش آمده است...
و دست آخر، عمر خیام بنوازد که:
«آز آمدن بهار و از رفتن دی
اوراق وجود ما همی گردد طی»


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

.
🌺 به پیشواز #نوروز


✍ #ولی_اله_آزادبخت

🔰 فردا بهار، کل زنان به خانه ی زمین می آید.
با ترنم و ترانه و طراوت، با خیل خوش خنکای دلنواز دلنوای بهاری‌اش، با رونق عهد شبابی‌اش، با تر و تازگی و سر زندگی‌اش.

📌 بهار، مهمانی مبارک گ‌قدم است، فردا بلبل نغمه خوان، به گل، مژده ی آمدن می دهد.
فردا باد صبا، چوگان عنبر سارایش  را در هوای زمین می اندازد، بهار با دست پر می آید، با سبزه و سمن و یاسمن و سنبل می آید.

📌 بهار، گرد انبوه اندوه روزگار را از تنه ی تکیده ی زمین و زمان می تکاند، فردا بهار زمین را از یوغ شلاق شلتاق زمستان دیجور تیزر  می رهاند.

📌 بهار با درجات و درکاتش و با رطل گرانش آهوی جبیر سرکش را به مهمانی دشت زمین می آورد... زمین نیز با ته تغاری‌اش خود را ملک طلق بهار می داند و می داند که «لذت وصل نداند مگر آن سوخته ای/ که پس از دوری بسیار، به یاری برسد.»
آری زمین از سپهر سهراب می آموزد که:
«زندگی نیست بجز عشق، بجز محبت ورنه هر خار و خسی زندگی کرده بسی...


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

.
⚫️ در رثای اسوه ادب و اخلاق معلم فرهیخته #بهرام_شفیعی


🔰 آه و صد آه بی امان از هجر پر زجر ستاره ی پر فروغ  شفیع دیارمان بهرام عزیز ،این مرد بزرگ که غمی بس بزرگ تر بر دل نهاد. کمر کوه زیر بار این غم، کم از کمر مور دارد. من گمشده ،ای یار عزیز با تو  الفتی است که از عهد قدیم افتاده است.

◾️دل عالم دوستان بسوزد که عذار از آنان بر گرفتی.تو از این رحل چه سود دیدی که مدارا نکردی عزیز!
ما با آه آتشناک و سوز سینه ی شبگیر خود در تفسیر تو  جز خوبی نداریم. تمامی اکنون و گذشته ات رفیق! گذشت بود و مدارا بود و مردمی.

◾️با اینکه از دیگران سر بودی ولی سر خویش می گرفتی و سر جمله سر بر خط داشتی.هیچگاه چانه ات گرم نمی شد.مَهراس نازنین ،«زیر این طارم  فیروزه کسی خوش نمی نشیند...»

✍ #ولی_اله_آزادبخت


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews

#تبریک

❇️ جناب آقای #ولی_اله_آزادبخت عضو شورای نویسندگان #پایگاه_خبری_کشکان


🔰 با کمال مسرت و شادمانی موفقیت دختر عزیزتان #فاطیما_آزادبخت را در کنکور سراسری و قبولی در رشته علوم تجربی(پزشکی) با رتبه ۲۸۶ خدمت شما، خانواده فرهیخته و مردم شریف و نخبه پرور آزادبخت تبریک و شادباش عرض می نماییم.
توفیق و سربلندی فرزند شما را از درگاه خداوند خواستاریم...


#پایگاه_خبری_کشکان
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

.
⭕️ اندر حکایت شهردار نمونه کوهدشت


✍ #ولی_اله_آزادبخت

🔰 از خواب پریشان روزهای زجر آلود روزگار
، بیدار شدم که طبق معمول معذور سبد خانوار را دوش گرفتم و از چاله چوله های شهر گذشتم که دیدم نخبگی #شهردار شهرمان را بر بنرها آویخته اند.

📌 شاخ عجب از سر کچل در آمد که خدایا مگر شاخص های نخبگی چه ها هستند که ارزانی همه کس می کنند.

📌 شهری که مبلمانش گندیده، چطور گنده کارش را گنده می کنند. چطور از خدا و خلقش خجالت نمی کشند که پخمگی کسی را نخبگی قلمداد می کنند و دادش را هم سر می دهند؟

📌 کدام پارک، کدام فضای ورزشی، کدام خیابان قد و قواره دار، کدام جدول شسته رفته، کدام نظارت و کدام رزومه و بیلان کاری که در زمان چند ماهه ی ایشان شکل گرفته است؟؟

📌 چطور شخصی در عرض چند ماه به مقام شایستگی می رسد و اگر درست است "از کوزه همان برون تراود که در اوست،"بیایید تمام شهر را زیر و رو کنید ببینید چه تکانی خورده است که #کامیاب آن را یدک بکشد؟

📌 حاشا و کلا از این همه هجمه ی حماقت که حال آدم را از همه چیز به هم می زند. "تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل"


#پایگاه_خبری_کشکان
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

‍ .
⚫️ برای معلم شاعر جمشید رستمی نیا


✍ #ولی_اله_آزادبخت

🔰 جمشید عبدولی(رستمی نیا) را من از دهه ی هفتاد علاقمند بودم. جوش جوانی‌اش جولانگاه نگاه‌های سر به زیرش بود که حقیر را شیفته ی خودش کرد.
سال‌ها مشتاق روی ماهش شدم. نجابت را در زلال چشمان آسمانیش می دیدم که زل می زد.

◾️کمتر، مجال پیش می آمد که باب گفتگویی با او باز کنی یکباره می دیدی به نور باده ی شعری، جام هم نشینی را بر می افروخت. در نعل سمند او شکل مه نو پیدا بود. شمع دل دمسازم با نور روی او خوی نشستن داشت. گره طره ی مفتول بنفشه ی خنده اش، گره از وجود می گشود. تکان پلک هایش بی دغدغه نبود. هنوز رونق عهد شباب در او رنگ نباخته بود. جمال چهره اش بهترین حجت موجه برای دیدار با او بود.

◾️در هیاهوی زنگ های تفریح و شلوغی دفتر و بگو بخندهای دبیران، به کنج دنجی می رفت و در خود، غوطه می خورد. دبیر علوم تجربی بود ولی در ادبیات پر بارتر و بردبارتر بود. او از حاجبان گوشه نشین خاک درگه خلوت سرای حضرت حافظ بود. اطلاعاتش فقط در رشته ی خودش محدود و معدود نبود، فراتر از حیطه ی تحصیلیش، قد کشیده بود. کم گو و درّ گو بود.

◾️شعر می سرود کمتر کسی اما بو می برد. وقتی‌ به استماع شعرش می رفتم گوش سراپا گوش بود. با پُکی که بر سیگار اندوه خلوتش می زد، آهی از دل بر می آورد که دود را محو می کرد.

◾️بله دور زمان، جهان را به کامش ننمود و دست آخر شبش را به صبحی دگر نرساند...
روحش شاد...


#پایگاه_خبری_کشکان
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

.
❇️ تبریک روز معلم


✍ #ولی_اله_آزادبخت

🔰 معلم! ای شاخِ گلِ رعنا، از بهرِ چه روییده ای که هر جعدِ مویت به صد نافه ی چینِ روزگارِ نامراد به سلاطینِ زمانه می اَرزد. سَرو از قدِ دلجویت، دلجویی می آموزد. نرگس از شیوه ی چشمِ تو، لافِ صد اشاره دارد. شرحِ قصه ی صحبتِ روشن رایی تو را آفتابِ بودنت به زبان می آورد.

📌 من رتبه ای بهتر از قدرتِ سر و دستِ پر توانِ تو را نمی یابم ای گرامی الماسِ زندگی که آن را به بازارِ پر جوش و خریدارت ببرم. تو از آن خرقه پوشانِ دین فروشِ سوداگرِ عوام فریبی که رشته ی تسبیح از زُنارِ رَیب و ریا می سازند، بس برتر و بهتر و پایاتری!

📌 ای که از می خوش دلتری! گر چه عمرِ گرانمایه ات چو موج از دریایِ زندگی می گذرد و لحظه لحظه ی شیرین بودنت می رود، بس، فرداها بیاید که یادِ یادگارت بر کرانه های دنیای دون همچنان بماند. هر سبزه در زندگی اثری از انگشتِ پر نقش و نگارِ توست. رُخ بوسی و می نوشی و گل بویی همه از باده ی گلرنگِ دفترِ دُرستِ دَرست روییده اند. "در همه دَیرِ مُغان، چو تو نیست شیدایی" روزت به روزگار...


#پایگاه_خبری_کشکان
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

.
⭕️ مکرِ پیرِ پول...


✍ #ولی_اله_آزادبخت

🔰 نمی دانم چرا در این دورِ زمانه ی فَلَکین و در این گردشِ معمولِ شبان و روزان، هر که را می بینم، غمی دارد. البته نه از آن جنسی که طَبعی و تَبَعی باشد که آن ذاتِ ماهُویِ ماده است. بَل از آن غمِ سیاستیِ عاریتی که همه مُبتلا بِهِ آن هستند، می گویم.

📌 همه آهی از چاهی که سال‌هاست برایشان کَنده اند، به سانِ بیوه زنانِ سعدی گون، دود از روزنِ وجودشان، بَر می شود و گُر می گیرد. وقتی زبانی در انتظارِ طبیبی در مطبی یا در صفِ نانی یا در جلسه ی دردمندِ پدران و پیرانی، گرمِ تکلُف می شود، از دُرجِ دهان هاست که شوره یِ باروتِ انتقاد و انتقام، گرمِ گرفتن می شود و شوقِ قلم از شنودِ گفته هایشان، شکر می ریزد و عَنقایِ وعد و وعید هایِ ریش در آورده یِ تکراری، پَر می ریزد.

📌 آری به قولِ گُل گفته هایِ قدیمی، همه چیز از خشت و خام افتاده است. چون رهِ رِندی بر زندگی از پیشترها، پیشی گرفته است.
خیلی خیلی کمتر کسی یافت می شود که دَمِ اِحتراز و اِعتراضی بر نیاوَرَد و گل از گلِ گفته هایش، شکفته نشود. از طرفی کمتر کسی در روضه ی خُلدِ بَرین و خلوتِ درویشی که در این زمانه، بیگانه ی دوران است، فتحِ کُنجِ گنجِ عُزلت که آن هم ظُلُماتِ خاصِ خود را دارد، بر می گزیند.

📌 همه سخنِ مستانه می گویند.
هر کس بر حَسَبِ فکر و ذکرِ گفته هایش که بیشتر،حَولِ محورِ پولِ چرکِ دستی که شِرکِ همه را در آورده،‏ گمانی دارد. مکرِ پیرِ پول، که مُعجزِ حُسن شده، در کمینگاهِ عمرِ آدم پیله کرده و شیله می کند. وقتی کُفرش را در آوَرد، دست را در جیبش می برد و‏ شادی در خُلقش را آن هم به مَرَمتِ مرحمتِ یارانه ای، خَلق می کند.
به قولِ حافظ با درد، صبر می کند که طبیب بیاید و دوا بیاوَرَد...


#پایگاه_خبری_کشکان
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#مردم_بیدار


✍ #ولی_اله_آزادبخت


♻️ تعطیلی عمران در کوهدشت


📌 راستی یکی دو سالی است هیچ دیده اید که تَق و تقِ چکش کاریِ شهرداری و شورای شِر و شَرش در گوشِ کَرِ شهر، بپیچد؟ قبل ها حداقل پوزه ی بولدوزری به خاک زده و گودالی وصله می شد ولی مدتی است زیرِ چرخِ کبودِ این ویرانه، شهر به حالتِ ویرانگی خود رهاست. کسی از حالِ دلِش، احوالی نمی پرسد. در این شَلَم شوربای لِجام گسیخته ی فراگیر، "اشکِ غمازِ من اَر سرخ بر آید چه عجب"؟؟؟؟
باید خجل از کرده ی خویش، درِ دروازه ی کاریِ خود را همچنان دَخمه کنند و در پستوی بی تدبیری گُنده گویی و گَنده کاری‌شان، همچنان تر، پنهان شوند. چرا که نرمش نکرده زیرِ وزنه ای رفته اند که خِشتکِ شلوارِ ناکارآمدی‌شان، عَلَن و آشکار، پیشِ چشمِ خَلقیان، صد پاره است...



@kashkanews

‍ .
♻️ بوی وجود

تلنگری در باره مصاحبه نماینده سابق


✍#ولی_اله_آزادبخت

🔰 وُلتر می گوید: "شاید گُلی را زیر پا لِه کرد اما نمی توان از بویِ آن در فضا جلوگیری کرد"درمورد #دکتر_محمد_آزادبخت، ذکرِ چند نکته یِ ایجابی، ضروری می نماید:

۱- محمد در رقابتِ اَسبق توانست، ظرفِ مدتی کوتاه، بزرگترین تجمعِ انسانی و عَقَبه یِ سیاسی را به زَعمِ عامه و به رَغمِ جوانیِ سیاسیِ خود، در تاریخِ طرهان رقم بزند. نقشِ وحدتی که بر خیابان‌هایِ آن روزها، نقشه شده بود، از یادها نمی رود.

۲- محمد، بزرگترین خاستگاهِ نیرویِ رانده شده و رنجیده یِ انقلاب بود. نیروهایی که زیاده خواهان و فالانژها، آنان را به حواشی رانده بودند. بویِ وجود و رنجه یِ قدومشان، فضایی غُنج آلود، بوجود آورده بود.

۳- محمد توانست بزرگترین نیرویِ محرکه یِ عظیمِ ستادی را در تاریخِ طرهان بزرگ، به وجود آوَرَد.

۴- محمد تنها، تربیت کننده یِ نیرویِ انسانی و علمیِ کاندیدی شد که بعد از انقلاب در این دیارِ دَیجور، ظهور کرد. من به جمالِ بی جمیلِ آن پیروزیِ بی روز که کمتر کامی را شیرین کرد و اعتقادِ مردم را چَپه کرد، کاری ندارم. به قولِ شکسپیر: "چنین پیروزی هایی به سانِ‌ دایره ای می مانند بر سطحِ آب که هر لحظه به بزرگیِ آنها افزوده می شود ولی در نهایتِ بزرگی هیچ می شوند."

۵ - قدمِ محمد، قلمِ محمد، قلبِ محمد، قصدِ محمد، قبلِ محمد، به چربیِ هیچ سفره ای آلوده نیست و نبوده است. اگر او واردِ مجلس نشد، اما در خانه یِ دلِ مردم افتاد. کسانی گر چه گذشتند و گذاشتند، اما کنون ها در نگاهِ بُغض آلودِ مردم، تُف می شوند و بر زمین می ریزند.

📌 کوهدشت هیچ روزی را جز روزِ محمد، عاشورا نکرد. اگر عمر کسی به دنیا باشد، آن کم یابی و نایابی، حس خواهد شد. چه باید می کرد، سَبویِ شکوه را شکستند و ماستِ ماسیده را ریختند و هر چه در پس و پیش بود، ماست مالی کردند...





@kashkanews