.
#سرویس_ادبی_کشکانخانه داجیهن (شاعر) در سوگ از دست دادن کودک شیرین زبانش طبع شعرش به خروش میآید و شعری بسیار زیبا و سوزناک در توصیف صحنه مرگ کودک می سراید.کودکی که در آغوش مادر یعنی آن لیل(دلبر) خانه گویی به خواب رفته و دیدگان نیمه بازش بر آسمان خیره شده است. لیل چنان لالایی برای کودک از دست رفته می خواند که مردگان مزار بر خود می لرزند.لیلی طفل ویش ملاوناوه
حقه ی فه م چوی لعل شیکاوناوه
کورپه ی ساده لوح ویش خاوناوه
بین الله دنگش سنگ تاوناوه
سیاه کرد او برگ کالا والاوه
غم ژه صدر و راس چی وه بالاوه
آگر دا وه ی برگ جرگ تاوناوه
کلاف انقص ولاوناوه
پخش کرد نه روی جام تازه جلاوه
نمه ن ژه صوفی صافی جلاوه
هر چینی صد چین داوه بلاوه
صورت وه رونق سنگ وه س نماوه
زردی خور دا رو وه خورآوا وه
حویرده نقش سیم زمرد نماوه
مه ر خوشه ی پروین وه ثریاوه
تمنای دیده ش ها وه هاواوه
مه ر شهباز نه برج اسد آواوه
سوله بالاوه ن نازار باوه
مه ر لیلی و لوی ولی کژاوه
پیکنا وه لای کا لای اعلاوه
مه ر شیرین وه پشت پنجره شاوه
واو برگ زرتار بدن نماوه
لاوه لاوه ش بی عزیز باوه
مه رده ژه مه زار کیاوناوه
******************دلبرم برای کودکش مرثیه می خواند غنچه ی دهانش بسان لعل از هم شکفته شده بود
نوزاد معصوم خویس را در خواب ابدی کرده بود خدایی صدای حزن آلودش سنگ را ذوب می نمود
لباسی از جنس اعلا به رنگ سیاه در بر کرد. غم از سر و رویش فوران می کرد
آتش بر تنم انداخت و جگرم را آب کردو رشته ی شکیبایی را گسیخت
گیسوان را بر صورت نوشکفته اش پراکند>رخساره ای که صوفی صافی را پریشان می کرد
هر چین گیسو صد فتنه بر می انگیخت و صورت بسان نقش های زیبای نقاشی شده بر سنگ
بسان زردی آفتاب هنگام طلوع آفتاب که گونه های زمردین را کم رنگ نموده است
چون خوشه ی پروین چشمان را بر آسمان دوخته بود
بسان شاه بازی است که در اوج آسمان است سرو قامتی ناز پرورد ه ی پدر
بسان لیلی در میان تور نازک است و خود را در پوشاکی گرانبها پیچانده است
مانند شیرین در شبستان شاهان با پوششی بدن نما
برای عزیز خانواده لالایی می کرد طوریکه مرده از مزار برانگیخته می شد
خانه داجیهن از شاعران گرانقدر لک زبان بوده است از طایفهی داجیهن در منطقهی شه بیاخ(شاه بداغ) مابین هرسم و دیزگران و نزدیک بخش هلیلان می باشد.
شهبیاغ مرز بین استان ایلام و کرمانشاه است
خانه از تیرهی جعغربگیهای داجیهن است.
سال وفاتش 1185 هجری خورشیدی میباشد.
استاد غضنفری در کتاب گلزار ادب در مورد وی گفته که خانه از داشتن سواد محروم بوده است اما با سرودن این اشعار جای تعجب است که وی را بی سواد بدانیم.استاد ایرج رحمانپور در آلبوم آینه اشک این شعر را با آوازی زیبا به اجرا درآورده است.جمعآوری:
#مهدی_گرائی@kashkanews