.
🔻راست یا دروغ در
#اقتصاد_ایران!
🔻مصطفی شکری - کارشناس مسائل اقتصادی
🔹نقل است که رییسِ پیشین فدرال رزرو آمریکا (بانکِ مرکزیِ ایالات متحده) خیلی کم در انظارِ عمومی ظاهر میشد و در طولِ یک سال، بیشتر از یک یا دو مصاحبه با رسانهها انجام نمی داد. جالب اینکه فدرال رزرو مسئولِ تدوین سیاستهای پولی، پیگیری رسیدن به اشتغالِ کامل، تثبیت قیمتها و رشدِ اقتصادی در آمریکا است. یعنی یک نهادِ بسیار مهم و تاثیرگذار در
اقتصادِ آمریکا. حال به راستی چرا رییسِ چنین نهاد مهم و تاثیرگذاری، نباید در معرضِ افکارِ عمومی قرار بگیرد؟
🔹 از رییسِ فدرال رزرو سوال شد که چرا با خبرنگاران کم روبهرو میشود؟
وی پاسخی بسیار جالب و قابل تأملی داد:
به این دلیل که حالاتِ چهرهِ من و کلمات و جمله بندی که در لحظه پاسخ به سوالات استفاده میکنم، میتواند به صورت ناخواسته تاثیر بسزای بر روی متغیرهای اقتصادی ایجاد کند! چرا که به فرض، اگر بنده یک روز گرفتگی و کسالت داشته باشم و یا بر اثر مسائل شخصی درگیر و برافروخته باشم، به صورتِ ناخودآگاه این گرفتگی و کسالت که در چهرهی بنده عیان است میتواند یک سیگنال منفی به فعالانِ اقتصادی آمریکا و چه بسا سایر کشورهایِ جهان منتقل کند! بنابراین حتیالمقدور سعی میکنم در معرض دید رسانهها واقع نشوم و به همین دلیل هم بسیار کم مصاحبه میکنم!
یکی از فعالانِ اقتصادی باسابقه آمریکا در این مورد گفته بود که بنده از روی پُکی که رییسِ فدرال رزرو به سیگارش میزند متوجه وضعیت پیش روی برخی متغیرهایِ اقتصادیِ آمریکا مانند نرخِ بهره، نرخِ ارز و... میشوم! چرا که هرگاه رییسِ فدرال رزرو از روی عصبانیت و برآشفتگی به سیگارش پُک میزند، نشان میدهد که وضعیت برخی متغیرها خوب نیست! و همین یک سیگنالِ منفی برای فعالان باسابقه اقتصادی کافی است تا در بازار احتیاط و محافظه کاری پیشه کنند!
این وضعیت را مقایسه کنید با مصاحبهها و گفتوگوهای مقامات رسمی و اقتصادی ایران در صدا و سیما، مطبوعات و فضای مجازی!
در این رابطه یک نظریهِ اقتصادی به نام «انتظاراتِ عقلایی» وجود دارد که درسهای زیادی را برای نتیجهبخش بودن سیاستهای اقتصادی ارائه میکند. این نظریه بیان میکند که صرفاً برای یک بار می توان از سیاستِ دروغ در
اقتصاد استفاده کرد. یعنی مقاماتِ پولی یک کشور صرفاً برای یکبار میتوانند به مردم دروغ بگویند و با سیاست «فریب» به هدفِ اقتصادی خود برسند.
مثلاً فرض کنید که رییسِ کل بانک نظری در نظر داشته باشد تا قیمتِ سکه طلا را پایین بیاورد (یا از بالا رفتن آن جلوگیری کنید). اگر تا به حال رییسِ کل بانک مرکزی از سیاستِ دروغ استفاده نکرده باشد، میتواند به مردم دروغ بگوید و با ارسال یک سینگال به هدف مطلوب خود برسد. رییس کل بانک مرکزی در این زمینه میتواند با مصاحبهای بیان کند که بانکِ مرکزی برای کنترل قیمتِ سکه، در نظر دارد در طی هفتهی آینده یک میلیون قطعه سکهِ طلا را به بازار عرضه کند. بلافاصله این مصاحبه در سطحِ جامعه منتشر میشود و سریعاً به فعالان حوزهی
اقتصاد بویژه دلالانِ بازارِ طلا و صنفِ طلا فروشان این سیگنال را میدهد که با سیاستِ اعلامیِ بانک مرکزی، در هفته آینده قیمتِ سکهِ طلا شکسته خواهد شد!
بنابراین بسیاری از مردم و فعالانِ اقتصادی را تحریک میکند که پیش از سقوط قیمت سکه در هفتهی آینده، سکههای خود را در بازار به فروش برسانند تا کمتر ضرر کنند. چون در این وضعیت عرضهِ سکه در مقابل تقاضایِ آن در بازار افزایش مییابد، به صورت خودکار، قیمتِ سکه پایین میآید!
جالب اینکه واقعاً رییس کل بانک مرکزی هیچگونه قصدی برای تزریق سکه به بازار ندارد و اصولاً خواسته است با این سیاستِ دروغ، قیمتِ سکه را در بازار کنترل کند!
حال فرض کنید که سیاستمدار بخواهد برای دفعات بعدی از سیاستِ دروغ استفاده کند. چون برای موارد بعدی مردم و فعالانِ اقتصادی به سابقه صحت ادعاهای مقاماتِ پولی توجه میکنند و وقتی میبینند که قبلاً وعدهای داده شده، اما محقق نشده است بنابراین سیاستهایِ جدید بانکِ مرکزی را خیلی جدی نمیگیرند و به آنها بیاعتنایی میکنند!
متأسفانه وضعیت سیاستِ دروغ در
اقتصاد ایران آنچنان مورد استفاده قرار گرفته است که موجب شده حتا سیاستهای صادقانهی مقامات پولی هم با ابهام مواجه شود!
نکته این است که تا وقتی اعتماد به سیاستگذار باز نگردد، سیاستگذار نمیتواند نقشِ خود را در
اقتصاد بازی کند. بنابراین در
اقتصاد امروز ایران، تا اعتماد به سیاستگذرانِ اقتصادی بازنگردد و راهکاری برای این مهم اندیشیده نشود، نمیتوان انتظار داشت که شرایط ثبات و آرامش در
اقتصاد مهیا شود...
سرمقاله هفته نامه سیمره 469.
@kashkanews