🔰دعواهای قرمز و آبی، آدمهای سیاه و سفید، قضاوتهای یک خطی!
🔖بخش ۱ از ۲
🔺گویی مغزهایمان کوچک و قضاوتهایمان زنگزده و ۱۴۰کاراکتری و توییتری شده! میخواهیم درمورد هر پدیدهای به یک گزارهی یکخطی برسیم و خیال خودمان را راحت کنیم. گروهی دادگاه
#طبری و عمق فاجعه را که میبینند شروع میکنند به تولید قاطعانهی یکخطیهای «پس خود
#آملی_لاریجانی هم فاسد بوده»، «همهشون دزدن!» و «همه چی کار خودشونه!»، گروهی هم سخنرانی دیروز رهبری را که میشنوند احساس میکنند اتفاق جدید و تحول شگرفی رخ داده و یک خطیِ «رهبری از
آملی دفاع کرد پس او را نقد نکنید!» در ذهنشان شکل گرفته و درنتیجه از لایک کردن پستهای انتقادی نسبت به
آملی هم توبه کرده و شروع میکنند به حمله به منتقدین دیروز. صرفنظر از موضع رهبری و وضعیت
آملی و دادگاه طبری، برای من این دنیای یکخطی قضاوتها از همه چیز مهمتر و البته تأسفبرانگیز است.
🔺دوطرف طیف قضاوتکنندگان یکخطی، اگرچه شاید عقایدشان زمین تا آسمان با هم متفاوت باشد و یکی مدام نگران باشد که «مبادا نظام تضعیف شود» و دیگری «همهشون دزدن» لقلقهی زبانش باشد، اما هردو طرفدار دعواهای قرمز و آبیاند و آدمها را سیاه مطلق یا سفید محض میبینند و حوصلهی درگیر شدن با متن و محتوا را ندارند و به حاشیهی قضاوتهای یکخطیشان مشغول و راضیاند.
🔺رهبری گفتهاست مواظب باشید در مبارزه با فساد «به افراد بیگناه تعدی و ظلم نشود» و از «اهانت و ظلم به برخی بزرگان پاکدست قبلی قوه قضائیه» گلایه کردهاست. چه آن بزرگواری که زیر سوالات و شبهات و انتقادات جدی قبلی ما درمورد
آملی لاریجانی مینویسد «برو توبه کن و این مطالب را پاک کن» و چه آن عزیزی که مینویسد «چی شد رهبر هم که از مفسدین حمایت کرد!»، درنظر من هواداران قرمز و آبیای هستند که سریع قضاوت یکخطی خود را شکل داده و در استادیوم برای خودشان مکانیابی کرده و بوق بدست گرفته و میخواهند به زور من را هم وارد میدانِ هواداری یکخطی کنند.
ولی منی که تاکنون نه به
آملی لاریجانی «فاسد» گفتهام که حالا با تعبیر «پاکدست» رهبری متحیر شوم و نه حرفها و مستندها و مطالب قبلیام را مصداق «ظلم و تعدی» میدانم که حالا منفعل شده و از این پس غلاف کنم، همچنان میخواهم در متنِ قصهها بدنبال حقیقتِ مفصل و غیرخطی بگردم.
🔺هیچوقت نخواستهام که در حاشیهی دعواهای قرمز و آبی باشم. سعی کردهام، مثلاً؛ وارد متن کلاک و طبری شوم، به محتوای دستور قضایی
آملی لاریجانی دسترسی پیدا کنم و صریح، قاطع و البته بدون تعدی، سوال کنم که آقای
آملی لاریجانی نقش شما در پرونده زمینخواری و ویلاسازی کلاک لواسان چیست؟! در چه فرآیندی آن دستور قضایی شما بنفع متخلفین آن پروندهی بزرگ صادر شد؟! از رشوههای دریافتی طبری در این پرونده باخبر بودید یا نه؟! تخلفات طبری که اکنون به دادگاه آمده را چگونه و در چه فرآیندی بررسی کردید که فساد آن برایتان احراز نشد؟! اگر وضعیت شما درمورد طبری را «بیخبری» قلمداد کنیم، چه پاسخی برای این بیخبری و ناکارآمدی بزرگ مدیریتی دارید؟! علاوه بر طبری، قاضیمنصوریها و بیژن قاسمزادهها چگونه در این سطح در دادگاهها و دادسراهای تحت مدیریت شما سربرآورده و یکهتازی میکردند؟! سرنوشت دهها و صدها پروندهی رسیدگی شده توسط این قضات فاسد چه میشود؟!
🔺و دهها سوال و ابهام و چالش و انتقاد جدی دیگر در دیگر موضوعات که یا از خود
آملی لاریجانی خواستهایم که پاسخ دهد یا از دادگاه دستگاه قضایی که به آن اعتماد داریم مطالبه کردهایم که در فرآیند دادرسیها به این سوالات پاسخ دهد. اینها تعدیست؟!
آیا در اینکه بپرسیم آقای
آملی لطفاً شفاف بگویید بانی و حامی مالی ساخت حوزه علمیهی تحت اشراف شما در قم کیست، تعدی یا ظلمی اتفاق میافتد؟ من معتقدم که خیر و پرسیدن سوال و ملزم دانستن مسئولین به پاسخگویی را «حق – وظیفه» خود میدانم. من واقعاً نمیدانم بانی هزینههای ساخت این حوزه علمیه کیست، من واقعاً نمیدانم که آقای
آملی لاریجانی از مفاسد طبری باخبر بوده یا نه، من واقعاً نمیدانم آقای
آملی با علم به غیرقانونی بودن کلاک برای آن دستور قضایی صادر کرده یا خیر! من واقعاً نمیدانم در برخوردهای سخت صورتگرفته با جریانها و شخصیتهای سیاسی در دوران ایشان آیا حب و بغض شخصی دخیل بوده یا نه! واقعاً در این سوالات سوگیری، قضاوت و تعدی نیست لذا نه تنها منعفل و عذرخواه نشده که همچنان بشکل مستند، دقیق، موشکافانه و البته محترمانه در پی یافتن پاسخ این سوالها و دهها سوال دیگر خواهم رفت. در راه یافتن پاسخ ابهامات در مسیر مبارزه با فساد هم جز «حق، عدل و قانون» هیچ ملاحظهی دیگری نداشته و نخواهم داشت.
🔲 @ArmanGram📎 ادامه دارد
👇🏻