برای آزادی کشور عزیزمان ایران
خونهای پاکی بر زمین ریخته شد
وظیفه ما زنده نگه داشتن نام و یاد این عزیزان میباشد
به یاد اولین شهدای این راه
صدر الله فاضلی❤
یوسف مهراد ❤
امیرحسین کبیری، ۳۲ ساله و اهل کرج، فارغالتحصیل رشته مترجمی زبان از دانشگاه آزاد کرج بود. او مالک یک فروشگاه عطر و ادکلن و همچنین کفیل یک دختربچه فالفروش بود. در جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ علیه گرانی بنزین، او در ۲۵ آبان به همراه معترضین در حال حرکت به سمت مدرسه خواهرزادهاش در کرج بود که از پشت، توسط تک تیراندازان از ناحیه گردن و ستون فقرات هدف گلوله قرار گرفت.
امیرحسین پیش از این اتفاق، با تلفن همراه خود از تجمعات اعتراضی فیلمبرداری کرده و توضیحاتی روی آن داده بود. گلوله از مقر پلیس راهور ناجا شلیک شد. او پس از انتقال به بیمارستان، به علت شدت جراحت و خونریزی شدید در ۲۸ آبان ۱۳۹۸ جان باخت.
بهنام لایقپور، متولد ۸ بهمن ۱۳۶۴ در رشت، جوانی ۳۶ ساله و هنرمندی در زمینه تتو و پیرسینگ بود. او فرزند کوچک خانوادهای سهفرزندی بود.
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، بهنام در جریان سرکوب اعتراضات در بلوار لاکانی رشت توسط نیروهای امنیتی هدف تیراندازی نزدیک قرار گرفت. گلولههای ساچمهای به گلو و قفسه سینه او اصابت کردند و با وجود تلاشهای مردمی و انتقال او به بیمارستان، بهنام در راه بشهادت رسید.
پیش از شهادتش، در آخرین پست اینستاگرامیاش نوشت: «بی تفاوتی یعنی بی غیرتی، یعنی بی هویتی»، و تأکید کرد که همه باید با هم قدم بردارند تا صدای انقلاب به گوش همه برسد.
سرکوبگران اجازه برگزاری مراسم برای او ندادند و او در حلقهای کوچک از دوستان و نزدیکانش بخاک سپرده شد. با این حال، در مراسم سوم، دوستان و آشنایانش یاد او را گرامی داشتند.
💔به یاد #ملیکا_مهدوی نوجوان ۱۶ سالهای بود که ماموران جمهوری اسلامی، هفتم بهمن ۱۴۰۱ در راه خانه او را ربودند و از یک ساختمان چند طبقه به پایین پرتاب کردند و کشتند.
🔴 جمعه ی خونین زاهدان( ۸ مهر ۱۴۰۱ )، یکی از تلخترین و البته ماندگارترین حوادث تاریخ معاصر ایران است. در این روز مردم زاهدان، پس از نماز جمعه با حمایت از قیام " ژینا امینی " و اعتراض به تجاوز فرماندهٔ انتظامی چابهار" سرهنگ ابراهیم کوچکزایی"، به یک کودک دختر ۱۵ساله بلوچ، با برگزاری تجمعی در مقابل کلانتری ۱۶ زاهدان، خواهان بازداشت و محاکمهٔ این انسان پلید و متجاوز شدند. اما مزدوران جنایتکار و کودک کش جمهوری اسلامی ایران، بهجای شنیدن صدای اعتراضات مردم، با تیراندازی مستقیم به مردم معترض و بی دفاع زاهدان، بیش از صد نفر از شهروندان معترض بلوچ را کشتند.
سیدجواد موسوی، متولد بهمن ۱۳۶۱ در اصفهان، مسئول بهداشت کارخانه «پروفایل سپاهان» و تنها پسر خانواده بود. او با وجود زندگی راحت، همواره در اعتراضات حضور داشت و دغدغه آزادی و رفع رنج مردم را داشت. سیدجواد عاشق خانوادهاش، دختر ۵ سالهاش کیانا و پسر ۹ سالهاش کیارش بود و این عشق به مردم را با جانفشانیاش نشان داد.
روز ۲۶ آبان ۱۴۰۱، در چهلم شهید احمد شکراللهی، سیدجواد مردم را به مراسم دعوت کرد. پس از پایان مراسم، در حمله نیروهای بسیجی به مردم خوراسگان، سیدجواد هدف گلوله جنگی قرار گرفت و جان خود را در همان لحظه از دست داد.
پیکر او تا ۲۹ آبان گروگان بود و خانوادهاش مجبور شدند او را در امامزاده کلثوم در قبری از پیش پر شده به خاک بسپارند. حکومت حتی سنگ قبر او را شکست تا یادش را از بین ببرد، اما نام سیدجواد موسوی برای همیشه در دل مردم آزادیخواه زنده است.
امین معروفی، نوجوان ۱۶ ساله و گل سرخ قیام از اشنویه، در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، همصدا با مردم سقز و برای خونخواهی مهسا امینی به خیابان آمد. او با شعارهای «مرگ بر خامنهای» به میدان رفت و در برابر ظلم و دیکتاتوری ایستادگی کرد.
آن شب، مزدوران حکومت آخوندی با شلیک مستقیم گلوله جنگی، سینه امین را نشانه گرفتند و این نوجوان شجاع را پرپر کردند.
امین نوجوانی بود عاشق هنر و موسیقی ترانه میخواند و گیتار مینواخت. اما آرزوهای جوانش را با گلوله ای در زیر خاک کردند.
هرچند امین آن شب به خاک افتاد، اما شعله قیام در اشنویه خاموش نشد. چند شب بعد، جوانان انقلابی زادگاه امین را به دست گرفتند و نشان دادند که خون او و دیگر شهدا، ضامن استمرار قیام است.
مهرداد بهناماصل، جوان ۲۱ ساله از دهدشت، در شب ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات گسترده مردم علیه حکومت آخوندی، به خیابان آمد تا صدای خشم و اعتراض خود را علیه ظلم و دیکتاتوری فریاد بزند.
مهرداد در کنار نردههای یکی از میدانهای شهر، صحنه اعتراضات را تماشا میکرد که مزدوران حکومت، با شلیک مستقیم گلوله، قلب او را نشانه گرفتند و این جوان ۲۱ ساله در خون خود غلتید. او برای خونخواهی مهسا امینی و آزادی مردم به خیابان آمده بود و خود نیز قربانی جنایات حکومت شد.
پیکر پاک مهرداد بهناماصل در مراسم باشکوهی در روستای کلایه دهدشت به خاک سپرده شد. این مراسم، نمادی از عزم و مقاومت مردم برای ادامه راه آزادی بود. یاد و خاطره مهرداد در فریادهای نسل جوان ایران زنده است؛ فریادهایی که خبر از مرگ ظالمان میدهد.
میلاد حمیدی، متولد ۶ بهمن ۱۳۷۲، جوانی ۲۶ ساله از کوی مولوی خرمشهر بود. او در اولین روز اعتراضات آبان خونین (۲۴ آبان ۱۳۹۸)، در اعتراض به گرانی بنزین، به خیابان آمد و با شلیک مستقیم نیروهای سپاه پاسداران به شهادت رسید.
میلاد تنها چند ساعت پیش از شهادتش، برادر خود را در یک حادثه رانندگی ناشی از خودروهای بیکیفیت از دست داده بود. این خانواده حتی اجازه دفن او در شهر را نیافتند و ناچار شدند او را در نوار مرزی شلمچه، در میان مینهای قدیمی به خاک بسپارند.
خانواده میلاد، سنگ یادبود بنیاد شهید را از مزار او برداشتند و خودشان سنگی جدید برای او تهیه کردند. او نمونهای دیگر از قربانیان ظلم حکومت بود که خونش برای آزادی ایران جاری شد. روحش شاد.