🌐ایرانِ 1400 : رقیقشدنِ ابرِ ایدئولوژی و علائمی از
تحولات ساختاری/ مردان و زنانی که شفافتر حرف میزنند
🔹دکتر یونس احمدی: دینپژوه و مدرس دانشگاه
♦️شاید از اولین اتفاقاتی که نوعِ انسانی پس از استقرار در دنیایِ مادی و آگاهی از خود، نسبت به آن فرصت مییابد، امکان ادراکِ غیر و گواهی به هستی و هویتهایِ دیگر در جهان است که با هم، با قواعدی مشخص و از پیش تعیینشده، دارای نسبت و ارتباط هستند.
♦️یک ساختارِ جدید، همواره ماحصلِ این ارتباطات طی یک "فرآیندِ ساخت" میباشد. به نظر میرسد، همانطور که هستی و هویتهایِ موجودات، معمولاً اصیل فرض می شوند، قواعدِ ساخت نیز اصیل هستند، بنابراین قابل مطالعه و شناسائیاند. ماحصل این امر دانشِ ساختشناسی یا ساختار است که در آن امرِ ساخت یا Construction فی نفسه یک واقعیت یا fact برای مطالعه است.
♦️دانشِ ساختار برای فرد، امکانِ شناخت و قدرتِ دانایی، نسبت به هر فرآیندِ ساخت و امکان دستکاری در آن و نهایتاً پیشبینیِ اتفاقات و نتایج را میسر میسازد.
♦️ساختارهائی به نام جوامع که حاصل فرآیندهای ساخت و ناشی از روابطِ هویتی اجزاء خود هستند، میتوانند ترکیبی ساده یا پیچیده باشند.
♦️جامعۀ کنونی ما "نسبت" به اتفاقاتی که اطرافمان در حالِ شکلگرفتن است و تاریخی که پشتِ سر گذاشتهایم، به لحاظ مواضعِ راهبردی و استراتژیهایِ فلسفی و الاهیاتی، جامعهای ساده با سرمایههایِ لاغر و نزارِ نمادین است.
♦️تفسیرِ ما از جهان قرنهاست که بدون تغییر ماندهاست. ما به گذشته عادت داریم و سُنت و فرهنگ، مانند دژی، پناهگاهِ ما شدهاست. ما از آزادی از این سنن، دلنگران میشویم. ظاهراً آزادی مشکلتر از آن بود که میاندیشیدیم.
♦️ساختارهایِ ما، گرچه بدوی نیستند، اما امروزی هم نیستند. چند کُدواژۀ ساده بر نگرشِ ما به جهان حاکم است.
♦️سفر به آینده و پرتابشدن به آن مشحون از دلهره، حیرانی و اضطراب آوری است و ما ترجیح میدهیم، در بستر گهوارۀ تاریخ، به لالائی و آوازِ کهنِ فرهنگ، به خواب و آرام، اوقات بگذرانیم.
♦️گذشتهای انباشته از سنت و فرهنگ و شاخصهای آن که قدم به قدم پشتِ سرِ ما و چهارچشمی مواظبِ ما هستند، نوعی آرامش و شاید تضاد و تقابل با حرکت برای ما به ارمغان اورده است. به نام سنتها میتوان جریانِ امور ما را به دست گرفت، ما ابائی نداشتهایم که تحتِ تکفل باشیم.
♦️از این مقدمۀ فلسفی_تاریخی که بگذریم، اتفاقی که این روزها نتایج آنرا مشاهده میکنیم این است که ابرِ ایدئولوژیک، که دهههاست و شاید هم بیشتر، بر سرِ این سرزمین و به رنگهایِ مختلف سایه افکنده است "در نتیجه برخی عوامل و فاکتورها" به رقت گرائیده و این اتفاقِ مهم به شکلی نرم، به شکلگیری برخی
تحولاتِ
ساختاریِ مدرن منجر شده است.
♦️این
تحولات علیرغم سنتِ دوسدۀ اخیر انقلابیگریِ ما ایرانیها، درون
ساختاری و برخلاف رویۀ گذشته که سطحی و ناماندگار بوده است، عمیق، بنیادین و ماندگار است.
♦️به نظر میرسد، در نتیجۀ این
تحولات، درکنارِ ایدئولوژیِ مادر با گرایش تمامتخواهی، کشور با مجموعهای از گروههایِ اندیشهورز نیز مواجه میشود که، برایِ عناصری مانندِ رفتار نهادی، تأسیسی، عقلانیتِ خود بنیاد و نگرشِ attitude سکولار، ارزشِ بنیادین، قائل هستند .
♦️نهادیبودنِ
تحولات به این معناست که گرایشات مرتبط با هویتهایِ جمعی و رفتارهایِ جمهور به شکلِ اجتماعات، انجمنها و کامیونیتیها communities افزایش مییابد.
♦️لازم به ذکر است، درحالی و شرایطیکه این گروهها، در تلاش برای پُررنگ کردن مرز مفروضِ خود با دیگران هستند، به موضوعاتی مانند امرِ منافعِ ملیِ مشترک و ضرورتها و اهتمامِ
ساختاری، نگاه هویتبخش و محوری دارند.
♦️دنیوی و سکولارشدن نیز در این وضعیت بیشتر از آنکه به معنای تقابل با اصول و سنتها تعبیر شود، به معنای نوعی رفتارِ تعاملی در مرزِ میان سنت و مدرنیته و دنیای قدیم و جدید است. اتفاقی که قبل از آنکه ناخودآگاه و از استیصال فرهنگی واقع شود، آگاهانه و ناشی از، میزانی از تربیت و روح و روند آموزشی در جامعه است.
♦️جامعۀ ایرانی در حال تمرین برای عبور از تفکری است که میخواهد خود را، روحِ جمعیِ اندیشهها قلمداد کرده و تلاش میکند، این موضوع را به همه بقبولاند. جامعه ایرانی به این سبک تفکرات قرنها، آشنائی و عادت دارد. دوآلیست این تفکر اندیشهای است که جامعه را حقیقتی جمعی میداند که محصول و مجموع حقیقتِ هر یک از ما و گروهها و نهادهای عضو است.
♦️ما با مردان و زنانی که شفافتر حرف میزنند و همچنین ساختارها و نهادهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی، احزاب و گروههائی مواجهیم که به دنبالِ ایفای نقش پررنگتر در جامعه و بازگشت به جایگاه قانونی خود هستند.
#دکتر_یونس_احمدی_دینپژوه_و_مدرس_دانشگاه #تحولات_ساختاری#ساختارهای_ایرانیکانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures