«دربارهی خانوادهیهستهای»به قلم: آیدین باقری«خانوادهی هستهای به گونهای از ساختار خانواده اشاره میکند که متشکل از یک پدر، یک مادر و فرزندان است. این مفهوم در مقابلِ خانوادهی گسترده که بقیهی اعضای خانواده را هم شامل میشود، قرار میگیرد. سلسلهمراتب خانوادهی هستهای به شکلیست که مرد، اعضای خانواده را رهبری میکند و امنیت و معیشت انها را تامین میکند. زن، پرورنده و تسلیدهندهی خانوادهست و فرزندان، ادامهدهندهی نسلِ خانوادهی خود هستند و نقش انها در خانوادهی هستهای، در عشق ورزیدن به خانواده و اطاعت کردن از والدین معنا پیدا میکند. ساختار خانوادهی هستهای بهخاطر عاملیت کلیسای کاتولیک، در اروپای غربی رایجتر از بقیهی دنیا بود و این ساختار سلسلهمراتبی، تبدیل به سنگبنای ازادیهای مدرن و نظام بازار ازاد شد؛ زیرا قوانینِ ازدواجی که کلیسا وضع میکرد، گروههای قبیلهای و ساختار گستردهی خانواده را تضعیف میکرد و اجتماع را نامتمرکزتر میکرد و این پدیده، باعث میشد که هر خانوادهی هستهای تبدیل به یک واحد اقتصادیِ منفرد شود که از منافعِ خود در مقابلِ دستدرازیِ دولتها حفاظت میکند. اهمیت اجتماعیِ خانوادهی هستهای در دنیای مدرن، این است که این نهاد به عنوانِ یک نهاد واسطهای میانِ دولت و فرد، از اصالت و اقتدارِ فرد در برابر دولت محافظت میکند و عاملِ تحکیم فردگرائی در برابر جمعگرائیست. بههمیندلیلِ واضح است که نهاد خانواده، دهههاست که مورد حملهی چپگرایانی از قبیلِ مارکسیستها، فمنیستها و دمکراتهای امریکا قرار گرفته است. کمتر کلمههائی در تاریخ به اندازهی «بورژوازی» و «خانواده»، منجر به پریشانیِ چپها شدهاند و مورد نفرتپراکنیِ انها قرار گرفتهاند. تضعیف نهاد خانوادهی هستهای فقط به تضعیف فردگرائی و تقویت اقتدار و اتوریتهی دولت میانجامد»@Iranian_Neocon