دو دقیقه حرف بیحساب✍ ناصر دانشفر
امروز جناب خامنهای رهبر نظام مقدس در بخش کوتاهی از سخنرانی خود فرمودند:
« یکی از خواستههای استکبار و در رأس آن دولت آمریکا از همه کشورها از جمله از مسئولان جمهوری اسلامی، رعایت کردن منافع و ملاحظات آنها میباشد.»
ولذا امر نمودند که
« مسئولان و تصمیمگیران به هیچ وجه ملاحظه خواستهها و مواضع آمریکا و صهیونیستها را نکنند.»
ایشان تأکید نمودند:
« اگر مسئولان کشورمان در هر دورهای، در تصمیمگیری در موضوعات مختلف به توقع بیجای آمریکاییها یعنی درنظر گرفتن ملاحظه منافع آنها، گوش فرا بدهند، مردم سالاری و جمهوریت کشور را تهدید کردهاند.»
جنابشان دلیل این مدعا را چنین تبیین نمودند:
« برای اینکه مردم به ما رأی دادند، ما را سر کار آوردند تا از منافع آنها دفاع کنیم. »
هر چه فکر میکنم چطور میشود تنها در دو دقیقه اینهمه سخن مغایر منطق و واقعیت بر زبان جاری کرد، عقلم به جایی نمیرسد. صد البته که این مشکل من است و در بصیرت ولیامر مسلمینجهان شکی نیست.
بیائید یکبار دیگر این مطالب را مرور کنیم. فرمودهاند که یکی از خواستههای استکبار و در رأس آن دولت آمریکا از همه کشورها از جمله از مسئولان جمهوری اسلامی، رعایت کردن منافع و ملاحظات آنها میباشد، عجب؟!!! پس بنا بوده که کدخدای جهان خواستار چه چیزی جز این باشد؟ مگر بورکینافاسو وقتی با شما گفت و شنود میکند، به دنبال چیز دیگری جز منافع خود است؟ مگر آیتالله پوتین و جناب شن جن پینگ وقتی بر سر میز مذاکره مینشینند، تنها به دنبال رضایت خداوندگار متعال میباشند؟
دست رفاقت شیخ سید حسن نصرالله خدا بیامرز به چه منظوری به سمت شما دراز شد؟ رهبران حماس از جمله هنیه و سنوار در پی منافع مردم ما بودند و یا به دنبال مداخل هموطنان خود بودند؟
حضرتآقا قربان قد و بالایتان شوم، مگر در این روزگار فرد، گروه، کشور و یا قدرتی وجود دارد که برای انسانیت، حقوق بشر و یا پیروی از فرامین الهی با طرفهای مقابل خود به داد و ستد مشغول باشد؟ آمریکا پای برجام را امضاء کرد که سود خود را از این معاهده ببرد، بقیه نیز چنین سودایی در سر داشتند. با این حساب چرا به مسئولان ذیربط فرمان میدهید که به هیچ وجه ملاحظهٔ خواستهها و مواضع آمریکا را نکنند.
بله، اگر منظور حضرتعالی زیادهخواهی یا توقعات غیرمعقول و مغایر منافع ملی باشد، هیچ تنابندهای به خود اجازه نمیدهد که با این فرمودهٔ شما مخالفت ورزد، اما وقتی شما این پدیده را امری شایع و خواستههای به قول شما این مستکبر را مختص کشورمان نمیپندارید، حداقل برای نگارنده این سؤال میشود که نکند، مد نظر مقام عظمای ولایت همان منافع معقول و یا حداکثر آن چیزی است که ابرقدرتها به طور طبیعی آن را جزئی از حقوق خود ارزیابی مینمایند.
نکتهٔ جالب این ماجرا آن است که رهبر معظم، دلیل این فرمان خویش را التزام خود به مردمسالاری ابراز نموده و تأکید کردهاند که اگر مسئولان کشورمان، ملاحظهٔ آمریکاییها را کنند و به خواستههای آنان تن دهند، جمهوریت نظام را مورد تهدید قرار دادهاند.
این بیمنطق که نیست، عین منطق است اما به دو شرط، اول آنکه همانطور که جناب خامنهای مدعی آن میباشند، مردم به دستاندرکاران نظام رأی داده و آنها را منصوب نموده باشند و دوم اینکه ملت ایران به آنان وکالت داده باشند که در برابر آنچه رهبر جمهوریاسلامی، آن را زیادهخواهیهای مستکبرانه میخوانند، محکم بایستند و سر خم نکنند.
اما حداقل به گمان حقیر، هیچیک از این شروط مهیا نیست. بله اگر جناب خامنهای رأی نزدیک به پنج دههٔ پیش مردمان را نوعی عقد دائمی و بدون حق طلاق تصور نمایند و چنانچه در ذهن معظمله این نهادینه شده باشد که اختیار جان و مال ما مردم بواسطهٔ آن رأی کذایی در اختیار ایشان است، حق با ولایتامر میباشد. اما چه کسی است که نداند، اکنون جز یک جمع اندک بر این باور جز نیشخند نمیزنند که اگر اینگونه نبود ولیامر مسلمینجهان قطعاً با رفراندوم موافقت میفرمودند.
#فرهیختگان راهی به رهایی