ایده انتقال پایتخت
محمد طبیبیان
اخیر مقام والامقامی گفتهاند که برای انتقال پایتخت منطقه مکران در نظر است. دولتهای قبل دلیجان و سمنان را هم مثال زده اند. یکی از مقامات هم خواست برخی نهادها و سازمانها را به شهرستان هایی منتقل کند که آسیب هایی هم ایجاد شد. این اوهام انتقال پایتخت بیشتر اعتراف به شکست طولانی مدت در اداره و برنامه ریزی یک شهر یعنی پایتخت است. حکومتیان در دود و دمه ایجاد شده نفس تنگی گرفته و آرزوی انتقال به جایی با هوای پاکیزه تر دارند. ویلاها و تفرج گاههای موجود خوش آب و هوا هست لیکن از میز و مسند عزیز دور میافتد پس کلاً تخت و پایه آن جای بهتری پیدا کند ، به نام پایتخت جدید، این گزینه گزیده تر مینماید.
اما این اوهام عملی نیست این رفقا خبر ندارند دلیل تاریخی انتخاب این محل یعنی تهران که ابتدا دهی بوده بی نام و نشان چیست. تاریخ این انتخاب به زمان صفویه برمی گردد و در زمان آقا محمدخان قاجار عملی شد. این فدوی به دلائل و سابقه آن نمیپردازم که جای بحث طولانی توسط تاریخدانان است. اما عرض میکنم ایده انتقال پایتخت اوهامی بیش نیست. طبق معمول سال های گذشته بهار که آمد و هوا با نسیم های موسمی بهتر شد، این ایده هم فراموش می شود.
اما این که اخیراً مکران مطرح شده خود خبر سرگرم کننده ای است. می توان در اطراف این طنز مطالبی به هم بافت محض سرگرمی:
در مکران شهر مهم منطقه چاه بهار است. شهر و کلاً منطقه مورد غفلت قرار گرفته برای قرن ها، و از امکانات لازم زندگی متعارف و همراه با آسایش مردمش کم بهره. در گوشه جنوب شرقی کشور قرار گرفته. تصور کنید کشوری که پایتختش در یک حاشیه دورافتاده از تمام کشور باشد. گوئی که قرار است حکومتگران به ته کشور درآن گوشه در کنار دریا رفته و با نگرانی به پشت سر نگاه کنند…
پرسشی که مطرح می شود این که اگر کرسی حکومت تا آن گوشه خواهد رفت آیا نمی شود زحمت کشیده چند کیلومتر دیگر به آن طرف خلیج فارس رفته و مثلاً در دوبی امکاناتی و برج هایی را از شیخ محمد اجاره کرده یا مثلا به صورت حبه در اختیار گرفت و مراکز سیاسی را در دوبی مستقر کرد؟ زیرا لیاقت شیخ محمد و پدرش کویر بیحاصل را به یک شهر پر از امکانات و زیربنا و خدمات و وفور و بهسامان و مدریت عالی و رفاه ساکنین تبدیل کرده است. پس برای رفقا کمبودی احساس نخواهد شد. جلسات هیات دولت همانجا تشکیل و در عصر اینترنت مصوبات به دستگاهها و سازمانها و نهادهای داخل از طریق اینترنت و سامانه و غیره ابلاغ میشود. مجلس هم مصوبات را به جای هوای آلوده تهران همانجا بایگانی و محاکم هم از طریق اسکایپ و کلاب هاس تشکیل و احکام قضایی هم اینترتی ابلاغ میشود؟ می توان سخنرانیها دستورات و راهبردهای شفاهی هم از طریق اسکایپ و کلاب هاس و سامانه و غیره منتقل شود. در این صورت حقوق رفقا هم دلاری میشود چون در خارج مسقر هستند. در عصر اینترنت لااقل این تکنولوژی در امر حکومتگری یک اثر مناسب و مفیدی ببار خواهد آورد. البته در مرحله بعدی و کسب تجربه و تکمیل سامانهها میتوان تصور کرد که مجموعه کلاً به یک شهر خوش آب و هوای سوئیس هم منتقل شود. چه فرقی می کند؟ اینترنت دسترسی جهانی دارد.
تا آنجا که به رابطه دولت ملت مربوط میشود هم ضرب المثل قدیمی و حکیمانه داریم که دوری و دوستی. مردم هم در این خاک تیره تخریب شده یک نوعی مثل همین اکنون مشکلات خود را نصفه نیمه حل میکنند. تجارت خارجی از طریق کولبری و قاچاق، تجارت داخلی از طریق بازار سیاه، تولید نصفه نیمه از طریق برق و سوخت سهمیهای ، بودجه از طریق خلق نقدینگی…مشکلات اداری از طریق مربوط و سایر مشکلات با سرخ کردن صورت با سیلی. رفقا خارج از طنز به نظر برنامه قابل تاملی میرسد.
#فرهیختگان راهی به رهایی