👆👆👆
وقتی فردی چون دکتر رنانی، که همواره با رویکردی دلسوزانه و علمی به ارائه نظرات خود پرداخته است، با محدودیت مواجه شود، سایر متخصصان و دلسوزان نیز احساس ناامنی خواهند کرد و احتمالاً به خودسانسوری روی خواهند آورد.
این وضعیت باعث میشود جامعه از بسیاری از دیدگاههای سازنده محروم بماند و راهحلهای علمی برای مشکلات نادیده گرفته شوند.
محدود کردن نظرات علمی و دلسوزانه میتواند پیام بدی به سایر نخبگان و جامعه ارسال کند؛ اینکه حتی تلاشهای خیرخواهانه نیز ممکن است مورد سرکوب قرار گیرد.
این امر باعث کاهش انگیزه برای مشارکت در حل مشکلات کشور و تضعیف اعتماد عمومی به حکومت خواهد شد.
در شرایطی که کشور با بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متعددی روبهرو است، نیاز به نظرات تخصصی و علمی برای عبور از این بحرانها بسیار ضروری است.
سرکوب و محدودیت برای افرادی چون دکتر رنانی، حکومت را از دسترسی به دیدگاههای ارزشمند و راهحلهای عملی محروم میکند.
محدود کردن متخصصان و روشنفکران معمولاً به نفع افراد تندرو و غیرعلمی تمام میشود که به جای ارائه راهحلهای واقعبینانه، به تقویت شکافهای اجتماعی و سیاستهای ناکارآمد میپردازند.
این وضعیت میتواند فضای حکمرانی را از تعادل خارج کرده و بر شدت بحرانها بیفزاید.
در شرایط کنونی، کشور بیش از هر زمان دیگری به همبستگی میان ملت و حکومت نیاز دارد. نظرات علمی و دلسوزانه میتوانند به کاهش تنشها و ایجاد اعتماد میان حکومت و مردم کمک کنند.
محدود کردن آزادی بیان و سرکوب منتقدان دلسوز، پیام عکس ارسال میکند و شکاف میان ملت و حکومت را عمیقتر میکند.
در زمانهایی که اصلاحات ضروری است، شنیدن نظرات منتقدان و متخصصان میتواند بهعنوان چراغ راه اصلاحات عمل کند.
بیتوجهی به این فرصتها و محدودسازی آنها میتواند کشور را در مسیر بحرانهای پیچیدهتر و غیرقابلکنترل قرار دهد. نخبگان دلسوز و اخلاقمحور که به جای تقابل، به دنبال ارائه راهحلهای عملی هستند، به حاشیه رانده میشوند و جای خود را به افراد تندرو و بیمسئولیت میدهند.
وقتی روشنفکران و نخبگان مستقل سرکوب شوند، مردم نیز از اصلاحات و عقلانیت ناامید میشوند و احتمالاً به سمت واکنشهای رادیکالتر سوق پیدا میکنند.
کشور در زمانی که به همه ظرفیتهای علمی و فکری نیاز دارد، بخش مهمی از این سرمایه انسانی را از دست میدهد.
حکومت باید رویکرد خود را نسبت به آزادی بیان و نقدهای سازنده تغییر دهد و از نظرات نخبگان برای اصلاح سیاستها بهره گیرد.
قوانینی وضع شود که آزادی بیان علمی و دلسوزانه را تضمین کرده و از سرکوب نخبگان جلوگیری کند.
حکومت میتواند با دعوت از نخبگان مستقل و تشکیل جلسات گفتوگو، همبستگی بیشتری ایجاد کند.
نشان دادن احترام و ارزشگذاری به نظرات سازنده، اعتمادسازی میکند و مسیر اصلاحات را هموارتر میسازد.
ایجاد محیطی که در آن نظرات مختلف بتوانند آزادانه مطرح شوند، به توسعه کشور کمک میکند و خطرات ناشی از تصمیمات نادرست یا ناکارآمد را کاهش میدهد.
محدود کردن آزادی بیان برای افرادی مانند دکتر رنانی، که دغدغههای علمی و اخلاقی برای کشور دارند، نهتنها به زیان نخبگان است، بلکه برای حکومت و آینده کشور نیز زیانبار خواهد بود. چنین اقداماتی میتواند آغازگر فضایی پر از ترس و بیاعتمادی باشد که در مقطع حساس کنونی، خطرات آن چندین برابر است. حکومت باید با بازنگری در سیاستهای خود و تقویت تعامل با نخبگان و روشنفکران، از ظرفیت آنها برای عبور از بحرانها و ایجاد همبستگی ملی بهرهبرداری کند.
مایلم مطلب را با نامه ی تفکر آمیخته ی استاد آیت الله محمد سروش محلاتی در آستانه ی انتخابات ۱۴۰۳ ختم کنم :
بسم الله الرحمن الرحیم
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم. در گذشته طی مباحث طولانی خاطر نشان کردهام که نظام با اشکالات ساختاری روبروست و نظام انتخابات نیز ایراداتی دارد که نتیجه آن میتواند "
تقدیمِ اراذل و تاخیرِ افاضل" -- به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) -- باشد.
با این همه، در شرایطی که
اصلاح بنیادین ساختار در دسترس نیست، نباید به بی تفاوتی روی آورد و از وظیفه
اصلاح نسبی غفلت نمود، از این رو شایسته است برای به قدرت رسیدن شخصیتهایی که از سلامت و طهارت در عرصه اخلاق و سیاست، و از دانش و تجربه در زمینه مدیریت، و از تعهد و روشنبینی در حوزه دیانت برخوردارند، تلاش کرد تا از نابسامانیها کاسته شود؛ چه اینکه فقهای بزرگوار حتی در شرایط حاکمیت جور هم قبول ولایت برای رفع مشکلات مردم را تجویز فرمودهاند.
👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی