خشم علیه انسداد
مجتبی نجفی
«آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت».
اشتباه مقامات جمهوری اسلامی این است گمان میکنند که زور، جامعه ایرانی را مرعوب و قبرستانی میکند، برای همین هرچقدر جامعه مطالبه گرتر شد، دستگاه قضایی به عنوان زائده ای از قدرت، حکمها را سنگین تر کرد.
حالا بیایید مسأله را از این زاویه ببینیم، هر چقدر نهاد قدرت در تنبیه سخت تر شد، جامعه ایرانی رادیکال تر شد. زمانی که حکومت از رخداد جنبش سبز متحیر مانده بود، مقامات جمهوری اسلامی خواستند آنقدر هزینه را بالا ببرند که کسی را یارای مقاومت نباشد. نتیجه چه شد؟ انبوه جنبشهای خیابانی،مدنی و صنفی کوچک و بزرگ که آخرین آنها « زن، زندگی، آزادی» بود.
وقتی مادر اهل قم در برابر تجسس و فضولی آخوند فریاد زد من دیوانه ام عصبی ام و در برابر تعرض به حریم خصوصی اش ایستاد، جمهوری اسلامی درس نگرفت تا به پرونده «آهوی دریایی» رسید و اکنون زن ایرانی عمامه را از سر آخوند متعرض به حریم خصوصی اش بر میدارد و در حرکتی نمادین به عنوان شال استفاده میکند. حالا رسانه های امنیتی زن را دیوانه و روانی تعریف کرده اند. حتی بر فرض که راست بگویند، دیوانه بودن و روانی بودن عیب نیست اما دیکتاتور و متعرض بودن به حوزه خصوصی و عمومی افراد عیب است. گاهی دیوانه شدن کنشی برای انتقال پیام به حاکم نفهم، مستبد و لجوج است.
برچسب زنی برای مرعوب کردن است اما جمهوری اسلامی هنوز متوجه نیست، خشم در شرایط انسداد، پیشروان جنبش است و ازدیاد این خشم نشات گرفته از تصلب سیستم در برابر تغییر است. اگر جمهوری اسلامی در برابر تغییر مقاومت میکند جامعه هم برای بازتصاحب عرصه عمومی اش، خانه ای به نام ایران، ایستادگی میکند.
تحلیل جمهوری اسلامی سراسر غلط است، گمان میکند نظام توتالیتر که هدف غایی اش، انزوای سوژه ایرانی با اشاعه ترس است، قابلیت اجرایی دارد اما اگر مقامات جمهوری اسلامی کمی تاریخ مطالعه میکردند، متوجه میشدند تحمیل یکدستی و تمامیت خواهی بر کشوری آکنده از جنبشهای متنوع، انقلاب و خیزش های عمومی در بیش از صد سال گذشته، خواب بی تعبیر است. برای همین نظام دیکتاتوری توجهی به انبوه نشانه ها ندارد: نشانه هایی میگویند از تقابل با یک جامعه خشمگین بپرهیز. اینکه جمهوری اسلامی به این جهان نشانه ها توجه ندارد عجیب نیست. چون گمان میکند ایران قبرستانی با سیاست حامی پروری از طریق اعطای رانت به اقلیت متنفذ، قابلیت تحقق دارد اما هر پروژه ای هم در ایران قابلیت تحقق داشته باشد، قبرستانی کردن و یکدست کردن این جامعه متکثر، شانسی ندارد.
#فرهیختگان راهی به رهایی