دارم مینویسمشون که ترسام رو بفهمم و بتونم دوباره تصمیم بگیرم همینطوری تو ذهنت که هست به نظرت خیلی بزرگ و پیچیده و غیرقابل حل یا کنترل یا بیخیال شدن میان و نمیفهمی وزن هر چیزی چقدره و چقدر باید بهش اهمیت داد
بابت این کاری که الان میخوام بکنم هیجان زده ام 😁😁😁😁 و خوشحالم که دارم توی حال خوبی انجامش میدم سری های پیش حالم بد بود الان ولی تجربه اش رو دارم به میزان خوبی صبر کردم و فکر کردم پس هیجانی هم نیست الان و این لحظه حس کردم وقتشه دیگه
تعریفت از موفقیت چیه؟ به چیا برسی می‌تونی به خودت بگی من آدم موفقی هستم؟ چقدر از معیارهای موفقیتت رو خودت تعیین کردی و پذیرفتیش و چقدرش رو اطرافیانت بهت گفتند که این موفقیته؟
